سلام.
نمیدونم از کجا شروع کنم. این روزها ذهنم آشفته س و روحیه خوبی ندارم.
37 سال سن دارم و فرزند اول خانواده ام. از دوران دبیرستان خواستگار داشتم.بعد از تحصیل در مقطع لیسانس وارد محیط کار شدم. و بعد چند سال درسم را در مقطع فوق لیسانس ادامه دادم و الانم برای دکتری آماده میشم. در محیطهای مختلف اجتماعی هم بودم و فعالیت کردم. (اینها را صرفا به این دلیل گفتم که بدانید دختر خانه نشین یا در پستو نبودم!) چهره م هم بنا به گفته همه فامیل و دوستان جزو چهره های زیباست( اینم گفتم تا نگید خودش از خودش تعریف کرد... بخدا دیگران میگن) اما تا الان مورد مناسبی برای ازدواج نداشتم. کسانی که با من ارتباطند میدانند سختگیر نیستم و طرفم را با تمام ویژگیها میسنجم و نمره میدم. البته مثل همه معیارهایی برای ازدواج داشته و دارم اما اگر یکی از معیارها نسبت به بقیه نمره کمتری داشت، رد نمیکردم و سعی میکردم طرفم را دقیقتر بشناسم. بااین حال تا الان ازدواج، قسمتم نبوده.....
حدود 4سال پیش که در شرایط روحی بدی قرارداشتم با آقایی آشنا شدم که با همسرش اختلافات شدید داشت و در شرف طلاق بود. با توجه به موقعیت خانوادگی و اجتماعی، تصمیم گرفتم بدون اذن پدر بطور موقت محرم ایشان بشم. لازم به ذکره تمام تحقیقات لازم درباره حکم فقهی این مساله را انجام دادم و به این نتیجه رسیدم. حدود یکسال بعد که هم ایشان همسرشان را طلاق داده و هم بیشتر بامن آشنا شده بودند پیشنهاد ازدواج دائم بمن دادند. البته با توجه به اختلاف سنی بینمان (15سال) و اینکه فرزندانی ( و داماد و نوه) هم دارد بیقین با مخالفت شدید خانواده مواجه میشدم. بااین حال بطور ضمنی قضیه را مطرح کردم ولی بازخورد خوبی از پدر و مادر ندیدم.
تصمیم گرفتیم همان روند موقت ا ادامه دهیم به شرط آنکه من از حالت دختر بودن خارج نشم و اگر در طول این مدت خواستگار مناسبی آمد از محرمیت ایشان خارج بشم... الان 4سال میگذره. نه خواستگار مناسبی داشتم و نه شرایط ما بهتر شده... ایشان بنا به خواست فرزندان (که نگذاشتند همسرانشان از قضیه طلاق بویی ببرند) بدون اینکه حق و حقوقی دوباره شامل حال همسرش بشه و صرفا ثبت در شناسنامه ای باشه تا از فشار روحی فرزندان کمتر بشه، رجوع کرد...از طرف دیگه پدر و مادر من همچنان بر سر موضع خود هستند...
خودم برای ازدواج خواهر و برادرانم اقدام کردم. الان هرکدام سر و همسری دارند و با فرزندانشان دلخوشند. نه خواستگاری را بی دلیل رد کرده ام که افسوسش را بخورم نه الان سخت میگیرم که بعدها پشیمان شوم. میدانم دختری به سن و سال من خواستگاران با ویژگیها و شرایط خاص خواهد داشت(منظورم مطلقه یا همسر فوت شده است، حتی با یک فرزند یا بیشتر) اما هیچ فرصت مناسبی فراهم نشده...
تقریبا یک ماه هست که به تغییر شرایطمون فکرمیکنیم. ایشان حاضرند تمام شروط مرا بپذیرند تا رابطه عمیقتر بشه و شکل تازه ای بگیره. امیدوارم متوجه منظورم بشید....
با این آقا روزهای خوشی داشتم. هر دو بهم علاقه مندیم و شاید چیزی بیشتر از علاقه. حال و هوای هم را میفهمیم. هردو محبتی نثار دیگری میکنیم که نداشته. بلحاظ عقیده، فکری، فرهنگی و خیلی از موارد اساسی که زندگی زن و مردی را میسازه،به هم نزدیکیم. گاهی واقعا نمیدانم این مسیر را ادامه دهم یا نه....هرگز نمیخوام به روزهای قبل آشنایی با ایشون و دوران تنهاییم برگردم... دورانی که آسیبهای روحی بدی دیدم و شبها رو با گریه و پناه بردن به خدا میگذروندم...
دوستش دارم... دوستم داره... اما مشکلاتمان هم..... با من هم صحبت شوید... ممنون.
سوسن خانم
اگر اینگونه بود ازدواج موقت در اسلام حرام میشد نه اینکه پیامبر اکرم امر کنند به این کار و بفرمایند جزو مستحباتی هست که تاکید ویژه داره .......
اینکه عدالت برقرار بشه یک بحث هست و دیگری اصل این موضوع . ما اینجا قرار نیست عدالت اون اقا رو قضاوت کنیم که چه بسا همسر اولش نخواسته که این اقا برگرده و اشتباه و اختلاف از طرف ایشون باشه .... در هر صورت این خانم مقصر نیست و اگر هم کسی مقصر باشه و گناهکار اون مرد هست و نه این خانم !!!!
نکته بعدی اینه که عدالت واقعی رو هیچگاه نمیشه به صورت کامل اجرا کرد اما این بدین معنا نیست که پس کلا بیخیال عدالت بشیم ..... هر کس در حد توانش باید مراقب اعمالش باشه و خداوند هم از همه انتظار صد در صدی نداره .....
شاید انتظاری که خداوند از ایشون داره همین 50 درصد عدالتی باشه که اجرا کرده و بخاطر همین تلاشش بهشتی بشه .... نمیشه انقدر سطحی به قضایا نگاه کرد و کسی رو سرزنش و یا متهم کرد که تو ستمکاری و جهنمی خواهی شد .....
در هر صورت فعلا بحث روی اون اقا نیست و باید به این خانم کمک کرد ......
یاعلی
در پاسخ به اقای < یه عاشق واقعی > من در قسمت دیگه ای از سایت مفصل راجع به ازرواج موقت و مجدد کامنت گذاشتم اما ثبت نشد چون هدف این سایت فقط ترویج چنین چیزیه و هرانچه از پاسخگویی عاجز باشن ثبت نمیکنن. من در اینجا فقط یک سوال دارم: ایا خداوند عنوان نکرده که تعدد زوجات تنها با رعایت عدالت حلال است؟ ایا شما به خودو مردان دیگر در برقراری عدالت اطمینان دارید که تعدد زوجات را راه حل بسیاری مشکلات میدانید؟ ایا عدالت تنها از ان خدا نیست؟ ایا خداوند عنوان نکردن که اختیار کردن یک زن نزدیکتر به عدالت و ترک ستمکاریست؟ به قول خودتون شما بهتر میفهمید یا خدا؟
ایه 3 سوره نساء: اگر بترسید که مبادا درباره یتیمان مراعات عدل و داد نکنید پس ان کس از زنان را به نکاح خود دراورید که شما را نیکوست. دو یا سه یا چهار و اگر بترسید که راه عدالت (درباره همسران متعدد) را رعایت نکنید پس تنها به یک زن یا کنیزی اکتفا کنید که این نزدیکتر به عدالت و ترک ستمکاریست.
در ابتدای این ایه قران چندهمسری را قبول کرده اما در ادامه ایه توصیه میکند که اگر به رعایت عدالت بین انها شک دارید به یک همسر اکتفا کرده و هشدار میدهد که چندهمسری ممکن است شما را دچار گناه ظلم و ستم کند که مسلما عقوبت خواهد داشت.
ایه 129 سوره نساء: شما <<هرگز>> نمیتوانید میان زنان به عدالت رفتار کنید هرچند راغب و حریص بر عدل و درستی باشید. پس به تمام میل خود یکی را بهره مند و ان دیگر را محروم نکنید تا او معلق و بلاتکلیف بماند (مانند زنی که شوهرش را از دست داده) و اگر پرهیزگار باشید همانا خداوند بخشنده و مهربان است.
در این ایه خداوند در ابتدا با تاکید بیان کرده که شما در حقیقت عدالت واقعی (عدالتی که در ایه 3 سوره نساء چندهمسری بدان مشروط شده است) را هرگز نمیتوانید اجرا کنید. تا اینجا این مطلب به وضوح دیده میشود که مجوزی که خداوند بر تعدد زوجات داده با اکراه و بصورت محدود و با قید شرایطی سنگین و سختگیرانه میباشد تا انها را از چنین عملی بازدارد و اگر با تمام اینها باز هم اصرار به چند همسری دارند باید عقوبت ستمی که روا میدارند را بدهند چون هرچند در برقراری عدالت ظاهری بکوشند نمیتوانند از نظر محبت قلبی در میان زنان عدالت برقرار کنند.
یک سوال ازتون دارم ؛ چگونه می تونید بفهمید این آقا عدالت رو برقرار نکرده ؟؟؟؟
خواهرم ما اومدیم اینجا به دوستمون کمک کنیم .... راه نشونش بدیم ... اینکه این اقا چه رفتاری با همسرش داشته نه ما میدونیم و نه اهمیتی داره ...
فعلا این خانم از ما کمک خواستن و ما فعلا قراره به ایشون کمک کنیم .... اینکه اون اقا عدالت رو برقرار نکرده باشه باید به خدا جواب بده به ما هم مربوط نیست ....
در ضمن هیچ کس نمیتونه عدالت صد در صدی رو جز ائمه اطهار برقرار کنند پس کلا این حکم باطل میشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ما همه مون در انجام واجبات یا محرمات الهی چگونه ایم ؟؟؟؟ همون طور که بی عدالتی در تعدد زوجات گناه محسوب میشه دروغ هم گناه هست .... هر کسی تا جایی که بتونه باید از گناه پرهیز کنه هیچ کس هم صد درصد نمی تونه پرهیز کنه .... پس نمیشه به خاطر یک رفتار ، کل حکم رو زیر سوال برد ..
خدا گفته عدالت رو برقرار کنید ...... شاید یه نفر 50 درصد بتونه یکی 80 درصد ......
یاعلی
در پاسخ به سوال (چگونه میتونید بفهمید این اقا عدالت رو برقرار نکرده؟) طبق ایه 129 سوره نساء: شما هرگز نمیتوانید بین زنان به عدالت رفتار کنید. و اینکه این اقا حتی عدالت ظاهری رو برقرار نکرده چه برسه به عدالت واقعی، چون طبق همین ایه این خانم رو بهره مند کرده اما همسر اول رو محروم کرده تا او معلق و بلاتکلیف و مانند زنی که شوهرش را از دست داده باشد.
بله ما قراره به این خانم کمک کنیم ولی قرار نیست اشتباهاتشو توجیه کنیم تا باز تکرار کنه (جلوی ضرر رو از هرجا بگیری سوده) و قرارم نیست که سستی بنیان خانواده و بی عدالتی و ستمکاری رو رواج بدیم. این خانم رو اشتباهشون از نظر فقهی سرپوش گذاشتن اما مخفی کاری از والدین خودش و همسر اول اون مرد یه کار غیر انسانیست. و مسلمه که اون اقا هم 4 ساله داره بهانه گیری میکنه و ازینکه عروس و دوماداش به طلاق او پی ببرن نگرانه اما هیچ نگران بلاتکلیفی و تشویش دختری که ادعای دوست داشتنشو میکنه نیست. بالاخره هر کاری یه منافع و یه هزینه هایی داره اما گویا این اقا فقط دنبال منافع اند و حاضر نیستند هزینه هاشو بپردازند. هم میخوان معشوقه شون رو داشته باشن هم همسر اولشون رو داشته باشن تا انگ طلاق بهشون نخوره و هم میخوان پیش بچه ها و عروس دوماداشون عزیز باشن. این خانم هم فقط وقتی که متوجه بشن چنین مردی لیاقت پشت کردن به خانواده و این همه سال انتظار و این همه استرس و مخفی کاری رو نداشته مشکلش حل میشه و وقتی محبت اون رو از دلش بیرون کنه اونوقته که میتونه ادمای لایق رو بهتر بشناسه.
البته که هیچکس نمیتونه عدالت صددرصدی رو اجرا کنه و برای همین هم هست که خداوند چندهمسری رو منع کرده و اصل رو بر تک همسری گذاشته.
انجام واجبات و محرمات الهی چیزیه بین هرکس با خدای خودش اما عدالت بین همسران متعدد حق الناس محسوب میشه و خداوند از حق خودش شاید بگذره اما از حق الناس هرگز نمیگذره.
البته که دروغ هم گناه هست اینکه کسی 100 درصد نتونه از دروغ دوری کنه دلیل بر این نیست که خدا دروغگویان رو ببخشه.
خدا گفته چندهمسری به شرط عدالت حالا اگه کسی فقط 50 درصد میتونه عدالت رو رعایت کنه نباید چند همسر بگیره و اگه گرفت باید تاوان بی عدالتی و ستمکاری که روا داشته رو بده.
بهتره دوستانی که قبلا نظر دادن دیگه نیان. کم کم احساست دوستان وارد بیان نظراتشون شده و فضا رو از حالت دوستانه داره خارج میکنه.
اگه فرد جدیدی حرف تازه ای داره بسم الله.
بعضی ها فقط با نگاه به یه طرف قضیه قضاوت میکنن و این اصلا درست نیس.
عزیزان. نمیونید همه جوانبی که اینجا توسط فرشته خانم مطرح شده در نظر بگیرید و بعد حرفی بزنید، نمیتونید حرفی که میخواین بگین و اول مزه مزه کنین، اول سبک سنگین کنید و بعد بیانش کنید، خی سکوت کنید.
لطفا نمک رو زخم کسی نشید.
همگی ددر پناه خدا باشید.
من بازم اومدم اینجا نظر دادم . می دونم بدت میاد ولی من که تو رو نمیشناسم که قصد و قرضی داشته باشم . قصدم فقط کمک به تو هست و بس .
شما ایشون رو دوست داری ولی حاضر نمیشی کاری کنی که خانواده ت دست از مخالفت بر دارن . 4 سال با این آقا هستی نه ایشون رو ترک می کنی نه ازدواج دائم . خب 4 سال پیش شما 33 سالت بود اگه با ایشون ازدواج دائم می کردی الان بچه داشتی ازشون .
الانم هی امروز فردا نکن . تصمیم بگیر . همین امروز یا با ایشون برای همیشه بمون . یا از زندگیش برای همیشه برو بیرون .
حالا مزایا و معایب این کارها :
1 = اگه با ایشون بمونی =
تکلیف خودت مشخص می شه . ازدواج می کنی و از خونه پدرت می ری و برای خودت مستقل میشی و دیگه از تنهایی بیرون میای . مردم یه مدت پشت سرت حرف می زنن ولی بعد یادشون می ره و میرن دنبال مشکلات خودشون و تو هم با شوهرت زندگی می کنی و ان شاالله که خوشبخت بشی و بتونی بچه دار هم بشی و خوشبخت بشی
ولی
در این بین علاوه بر حرف مردم ( که اصلا مهم نیستن )
حرف و رفتار خانواده و فامیل خودت هست ( که خیلی سخته تحملش . وقتی پدرت با شوهرت در حال صحبت و رفت و آمد باشه یه هم سن و ساله خودش رو می بینه و این خیلی خیلی روی پدرت تاثیرگذاره . باید تحمل انواع و اقسام دلسوزیها رو اعم از صحبت و نگاه رو از خانواده ت برای همیشه داشته باشی )
حرف و رفتار خانواده و فامیل شوهرت هست
حرف و رفتار فرزندان شوهرت هست
حرف و رفتار خانوم شوهرت هم هست ( که این یکی خیلی اذیتت می کنه . چون خیلی خیلی بهتر از تو شوهرتون رو می شناسه و دقیقا تمام نقاط ضعف و قوتش رو می دونه . تمام افراد خانواده هم طرفدارش هستن . خود شوهرت هم بی علاقه بهش نیست چرا که اگه بهش علاقه و مهری نداشت به هیچ وجه قبول نمی کرد با وجود شما دوباره با ایشون زندگی کنه )
2 = اگه با ایشون نمونی =
این آقا به زندگیش با خانومش ادامه میده و سعی می کنه رفتار و کردارش رو با خانواده و همسرش محکمتر کنه . ( در هر حال این آقا چندان ضرری نمی کنه از نبود شما )
شما دوباره تنها میشی . ولی این بار با چشمان باز می تونی برای خودت تصمیم بگیری . از دوستان و آشنایان می تونی درخواست کنی اگه مورد مناسبی سراغ داشتن معرفی کنن . می تونی توی خونه به مناسبتهای مختلف جلسات قرآن . ختم قرآن . نذری . احیا و این جور مراسمات بگیرین تا خودت رو به خانومهای مسن نشون بدی تا ان شاالله به خواست خدا بهترینها نصیبت بشه .
من توی زندگی مشکلات سختی داشتم دو تا کار کردم که زود جواب گرفتم تو هم انجام بده :
یکی خوندن گنج العرش هست .
و یکی هم خوندن 100 آیه از قرآن ار هر کجای اون که می خوای . بعدش 7 مرتبه بگو یا الله و بعدش هم حاجتت رو بگو . بخدا اینقدر زود جواب می گیری که خودت تعجب می کنی .
=
عزیزم برای اینکه قبح مسئله برات مشخص بشه کافیه چند لحظه فکر کنی پدرت می خواد با خانومی که هم سن و ساله خودت هست ازدواج کنه . فکر کن خودت و بقیه خواهربرادرات چطور احساسی پیدا می کنید . حالا بعد از اینا حال مادرت رو تصور کن . ( نگو مادر من مثله خانوم این آقا نبوده ، فقط مقایسه کن تا متوجه بشی قضیه از دید خودت چطوره )
عجب بحث جالبی شده ها!!!
دوستان تا توی این موضوع و مشابهش قرار نگیرن نمیتونن متوجه بشن که این خانوم تو چه فشاری هست حتی اگه بخواد با کس دیگه ازدواج کنه روح و روانش پیش این اقا هست.
خوب اگه خارج بود اون اقا با خانومش راحت صحبت میکرد که ما دیگه بدرد هم نمیخوریم و زندگیش رو جدا میکرد اینجا هم که مملکت اسلامی هست و دست اقایون برای صیغه و عقد باز هست اونم با اجازه همسر اول.خوب بده اسلام گفته که میتونی دو تا زن رو با هم با صلح و ارامش نگه داری. این اقا اگه سی سالش بود و بچه کوچک داشت من به این خانوم اعتراض میکردم ولی این اقا نوه داره یه زن باید خیلی عاشق باشه که حتی حاضر به ادامه زندگی با یه مرد نوه دار بشه یعنی خیلی از نظر عاطفی وابسته هست.
اون اقا هم که از خانومش دل خوشی نداره حتی اون دفعه هم به خاطر اختلاف خودشون خانومش رو طلاق داده بود.
من نمیدونم چرا مردم ما ادعای این رو دارن که ما عشق رو درک میکنیم ولی هیچی از عشق و احساس این خانوم نمیفهمن!
بزرگتر و کوچکتر سرشون نمیشه و به همه از دم کوچک و بزرگ بد و بیراه میگن.
این خانوم با شعور و تحصیل کرده هستن و خودشون درامد دارن پس هیچ چشم داشتی به مال و اموال اون اقا ندارن.
من فکر کنم اگه خود شما و اقا به نتیجه قطعی برای عقد برسین خانوادتون دیگه مخالفتی نکنن.
سلام مجدد
دوستان گرامی که لطف میکنند نظر میدن و میگن خب برو با یه پسر مجرد و دست از سر ایشون بردار !!! توجه بفرمایند که یک زن ، احساس داره ، عاطفه داره !! قرار نیست لباس بخره یا خونه شو عوض کنه !!!!
ایشون کسی نیست که اهل صیغه و اینجور روابط باشه که حالا بگیم چرا اومدی رو ایشون که متاهل بودند دست گذاشتی ......
این خانم از این اقا خوشش اومده و اگر به ذات زنانه یک زن واقعی مراجعه کنیم میدونیم یک زن اگر واقعا زن باشد از یک نفر خوشش خواهد آمد و وقتی خوشش بیاد دیگه نمیتونه به مردان دیگه ای فکر کنه ..... این حرف هم از لحاظ علمی هم روانشناسی و هم دینی به اثبات رسیده ...
حالا چرا این چنین برخورد هایی میشه جای خود داره .... و جای بحث
چه این اقا برگرده و چه برنگرده کارشون درست بوده .......
اون اقا هم چه خانمش برگرده و چه برنگرده تفاوتی نداره ....
بیش از اینکه نگران زندگی اون خانم که در حال طلاق هست باید به سبک زندگی و افکار ضد زنانه خودتون نگران باشید .....
واقعا چرا انقدر یک زن که همچنس شماست و بر مبنای فطرت پاکش عمل میکنه باید سرزنش کنید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چون مثل خیلیا اهل صیغه نبوده و حقیقتا احساس و عاطفه براش در اولویت بوده ؟؟؟؟؟؟؟
بشینید یه خورده با خودتون خلوت کنید
من یه بار دیگه متنو خوندم ...شما درباره ازدواج و رجوع آقا نوشتید که به اصرار بچه ها ثبت شناسنامها ی شده ..و نگفتین الان زن و شوهر با هم زندگی میکنن یا نه ...
اگه باهم زندگی نمیکنن و واقعا قضیه برای بچه هاس وبس که بهش میشه گفت طلاق خاموش خوب میتونید بدون عذاب وجدان به زندگی با این آقا ادامه بدین ...البته بعید میدونم خانوادتون قبول بکنن که زن دوم بشین چون قطعا با تحقیقات همه چیز روشن میشه و مخالفت ها بیشتر.........
اما اگه رجوع جوری هست که زن و مرد کنار هم هستن و با هم زندگی میکنن باید به این رابطه بیشتر فکر کرد ....
نمیخوام هم بگم الان چی درسته چی غلط ولی توصیه میکنم همه جانبه و عمیق به همه مسائل و جوانب فکر کنید و خودتون رو هم جای اون خانم بذارین ببینید حضور شما چه تاثیرات مثبت یا منفی توی رابطه اونا میذاره ... و با در نظر گرفتن همه جوانب و حتی در نظر گرفتن خودتون بهترین تصمیم رو بگیرین ....
با سلام
اینجا کسی قصد توهین و یا دعوا و یا زود قضاوت کردن رو نداره چون از تمام ماجرا خبر نداره ولی با یه نگاه به جامعه و معضلات موجود به سادگی میشه تا آخر این ماجرا رو خواند
اگر فکر میکنی اشتباه میکنم فقط صبر داشته باش و همین روال کارتو ادامه بده تا ببینی من اشتباه میکنم یا اونهایی که تشویق به این کارت میکنن
1- اون مرد یه دروغگو هست و بعد از اینکه خرش از پل گذشت هیچ توجهی بهت نداره و تمام اون حرفهای قشنگ به فنا میپیونده و فراموش میشه
2-اون از ترس آبروی خودش و بچه ها و عروس و دامادش رجوع کرده یعنی بعد از یه مدت دقیقا از وقتی که خرش از پل گذشت شما رو فراموش میکنه و مزاحمش میشین
3-شما سرشکسته و پشیمون میشین و خواستگارهای خوب و مناسب رو از دست میدین
4-نسبت به همه آقایون بازم تاکید میکنم "همه آقایون"بد بین میشین و اونها رو کثیف و هوس باز میپندارید و تبدیل به یه فمنیست بدبین میشین
5-اگر با همین دیدی که داری با اون آقا ازدواج کنی و اون پس فردا خرش یاد هندسون کرد و برا شما هم هووو آورد نباید اصلا و به هیچ عنوان شکایتی داشته باشی چون عرفا و قانونا حق مرد هست -پس از فرداش شروع نکن تو سایتها راه افتادن و فحش و نفرین نثار همه آقایون کردن و دید همه رو نسبت به همه آقایون خراب نکن و این روزهارو هم یادتون بیاد
6-یه چیزی رو همیشه یادتون باشه تو این جور سایتها همیشه اونی که پست میزاره حق باهاشه و راهکار میگیره یعنی اگر اون زن اصلی این آقا هم اومد اینجا پست گذاشت که من دارم از همسرم بخاطر یه زن دیگه که اومده تو زندگیم جدا میشم دقیقا همین مشاوران و همینهایی که برا شما کلی داستانهای حماسی سرودن اینبار برا اون راهکار میدن و یکی مثل شما رو نیست و نابود میکنن و چه حرفها از انسانیت و .... سر میدن
7-شما که تصمیم به این کار گرفتی و به هیچ صراطی بجز تایید صحبتهاتون راضی نمیشین چرا پست گذاشتین؟این واقعا برام سواله؟
8-اگر تو جوانی خواستگارهای خوبتونو الکی رد نمیکردین الان این حال و روزو نداشتین واگر بازم یه مقدار فکر کنین میبینین همون موقع هم یه عده بهتون تذکر اون کارهاتونو میدادن و شما با دلایل مختلف خواستگارهاتونو رد میکردین
9-شما مثل خواهرم میمونین ازتون خواهش میکنم قید این کارو بزنین به خدا توکل کنین خودش براتون بهترینها رو درنظر میگیره.به خدا بگین به خاطر اون بنده خودت من میکشم کنار ببین بهت عزت میده یا نه!!!
10-یه مقدار انتقاد پذیر باشید و توانایی شنیدن حرف مخالف نظر خودتون هرچند تند رو داشته باشین این خودش یه توانایی در حفظ زندگی متاهلیه
11-یادتون باشه امثال شما با این کارهاتون باعث شدین دخترها از ازدواج ترس داشته باشن و مهریه های سنگین برای مهار مرداشون در نظر بگیرن و ازاون به عنوان اهرم فشار استفاده کنن برا همچین روزهایی از اون طرف پسرها بعد از مشاهده مشکلات بالا بودن مهریه و ... از ازدواج صرف نظر کردن و این مشکلات حال بوجود اومد
12-بار کج هیچ وقت به منزل نمیرسه
13-از مشاورین سایت اصلا راضی نیستم به هیچ عنوان نه فقط در این پست در تمامی پستها نکات گفته شده بسیار ضعیف گفته میشه البته مشاورینی هم هستن که پاسخ هاشون عالیه مثل آقای مصطفوی
ای کاش در نظراتمون اول خودمون رو جای اون خانومی که سالها برا همسرش و زندگیش زحمت کشیده بزاریم و زووووووووود قضاوت نکنیم شاید اون فرد خواهر خودمون باشه!!!! دوستانی که میان نظر میزارن میخوام ببینم اگر اون مرد شوهر خواهر خودشونم بود بازم همینجور و با همین قوت نظر میزاشتن؟! واقعا؟! کسی نمیخواد بگه صیغه اشتباهه یا زیر سوال ببریم چیزی رو ولی شرایط رو باید در نظر بگیریم ،انسانیت رو درنظر بگیریم بعد تصمیم بگیریم
عالی بود
واقعا اسم شما بنیامینه؟؟؟
نظرات شما در کامنت های مختلف چیز دیگه رو به اثبات میرسونه... حرفاتون کاملا برخاسته از ذهن و فکر یک زن هست!!!
ضمنا شما برخلاف صحبت خودت عمل کردی! همون بند آخر رو بخون:
«شرایط رو باید در نظر بگیریم ،انسانیت رو درنظر بگیریم بعد تصمیم بگیریم»
تو تمام حرفایی که گفتی نه شرایط رو در نظر گرفتی، نه از روی انسانیت صحبت کردی و در نهایت یه نتیجه نادرست و کج و نچسب گرفتی!!!
بند 11 که واقعا مسخره س!! مهریه در مراسم خواسگاری تعیین میشه نه بعد اون که زنی بخواد بخاطرش شوهرشو تومشتش نگه داره!
پسر عاقل هم هیچوقت مهریه بالا قبول نمیکنه مگر عشق دختری چشاشو کور کرده باشه!
در مجموع شما هم آسمون ریسمون بهم بافتی و فکر کردی طولانی کردن نظرت ینی حق بجانب بودن!!
سلام خدمت شما
احسنت بر دقت شما که نکات بسیار خوبی رو اشاره کردید .....
سلام دوست عزیز اتفاقا بند 6 و 11 به نظرم نکات خوبی بودن که اشاره شد هرچند با توجه به تاکید این خانوم مبنی بر اینکه زندگی کسی رو بهم نریخته و ازقبل مراحل طلاق رو طی میکرده در مورد ایشون صدق نمیکنه. البته تاکید میکنم فقط در صورتی که این خانوم بعد از تصمیم به طلاق اقا باهاشون اشنا شده باشه در غیر این صورت به نظر میرسه بی تاثیر نباشه . و اما موندم شما چطو با 11 مخالفین؟؟؟؟؟؟
به نظرتون مهریه سنگین تاثیر در میل پسر واسه ازدواج نداره؟؟ من پسرم یا شما ؟ اگر منم که دقیقا همین چیزا منو میترسونه واس پا پیش گذاشتن. بهرحال شما تو زندگی ممکنه با همسرت دچار اختلاف بشی و نتونی ادامه بدی اینجاست که عقل میگه از هم جدا بشین ولی این مهریه سنگین که پدر خانوم قرار میده حالا چه بخاطر سرخونه نگه داشتن پسر باشه چه بخاطر پشتوانه مالی زن بعد از طلاق،شاید باعث میشه مرد طلاق نده ولی معلومه یه همچین مردی یا اونقد زنشو ازار میده تا مهرشو ببخشه و یا نیازشو با کسی غیر زن خودش برطرف میکنه . فکر میکنی چرا ازدواج سفید داره باب میشه؟دلیلش غیر این چیزاست؟ وقتی طرف میتونه بدون این دردسر ها با یکی زیر یک سقف زندگی کنه چرا باید بره رسمی کنه؟ نه هزینه ای نه هیچی هر وقتم خواست تفاهمی از هم جدا میشن و نیازی نیست 2 سال مدام برن دادگاه خانواده. من در تعجبم دختری که باهاش سر یک کلاس درس خوندی و همون راهی که اون رفته پسر همکلاسیش طی کرده چطور وقتی خواستگاریش میره ازش خونه میخاد؟ مگه این همکلاسیت نبوده؟ انتظار داری حین خوندن پولم در بیاره اونم در حد خونه گرفتن؟ شغل مناسبم میخای؟ شخصا موندم وقتی همه چیز اماده کنم خونه داشته باشم، ماشین داشته باشم، کار خوب هم داشته باشم و تا زمانیکه اینارو بدست بیارم سنم بره بالای 30 سال دیگه واس چی باید زن بگیرم ؟دختری که تو این مسیر مشقت بار کنارم نبوده چرا باید دوره ثبات و اسایش خودم بیارمش تو زندگیم؟ نیاز عاطفیم تو سختی ها بیشتره یا تو اسایش؟ نیاز جنسیمم که وقتی 12-13 سال تحمل کنم فک نمیکنم بقیش خیلی میخکوبم کنه. کلا من و پسرای هم سن و سال من نسل سوخته ای هستیم.
زمــــــــــــــــــــــــان همه چیزو مشخص میکنه
اونوقت معلوم میشه که شما حق داشتی یا من!!!
دوست عزیز شما بهتر میفهمی صیغه اشتباهه یا خدا ؟؟؟؟؟؟؟
بهتره که انقدر یک طرفه نبینی ماجرا رو ..... هنووووووووووووووووووز وقت داری که تصحیح کنی نظرتو
تنها پشتوانه مردان هوس باز << شما میدونی یا خدا>>
اینقدر زیاده روی کنید تا دخترا رو از دین بزنید. گناهشم پای خودتون
آقای سینه چاک دو خط آخر رو بخون
سینه چاک شما هستی که رفتی یه سری مطالب پشت سر هم ردیف کردی .....
شما که اومدی کلا ایشونو و کارشونو نابود کردی اخر خط برای خالی نبودن عریضه نوشتی کسی نمیخواد بگه صیغه اشتباهه ؟؟؟؟؟؟
ما این کلاس ها رو سالهای گذشته با بهترین نمرات پاس کردیم!
سلام
اعضا عزیز سایت خواهش میکنم به یه مطلب توجه کنید :
وقتی کسی پست میزاره اینجا که مشکل داره , بدونید از تمام دنیای واقعی دیگه بریده که به مجازی رو آورده . پس خیلی شرایط مناسبی نداره که بخواد نصیحت بشنوه درشت بشنوه و حرف بخوره .
خیلی ها اینجان فقط به خاطر اینکه از جانب ماها دلگرم بشن ؛ هیچ کدوم از ما اونقدرها نمیتونیم کمک کنیم فقط تجربه و اونچه بنظرمون درسته رو ابراز میکنیم دیگه تصمیم با خود طرفه که بخواد چطور عمل کنه .
پس بیایم اگر نظر نداریم اگر دلمون از جایی پره اگر قبول نداریم همچین رفتاری و اگر پست باعث عصبانیت یا یاداوری خاطره ای ناراحت کننده برای ماست , بیخیال بشیم و چیزی تایپ نکنیم . چون ما در قبال کلماتی که تایپ میکنیم باید جوابگو باشیم روزی . شاید هر کلمه یا هر جمله ما باعث رنجش و شاید بدتر از اون باعث یه تصمیم نادرست در طرف مقابلمون بشه .
سلام مجدد
ضمن تایید دوباره کار شما بانوی محترم چند خطی رو میخواستم عرض کنم ... شاید برای مدتی حضور نداشته باشم و میخوام فعلا اخرین کامنتم رو ذیل مطلب شما بذارم و خوشحالم از این موضوع ... البته میتونستم پست کنم ولی چون زمان میبره به همین مقدار بسنده میکنم !
متاسفانه جامعه فعلی ما رنگ خودش رو کاملا باخته و از هویت های خودش کاملا دور شده ... بنده حقیر حرف دینی هم فعلا نمیزنم و صرفا به ذاتمون اشاره میکنم ...
اینکه زنان و دختران ما اکثریت از هویت خودشون دور شدند جزو معضلات نه کشور ما بلکه جامعه جهانی امروز هست ....
هویت زنان ، قداست زنان و جایگاه زنان کاملا به بازی گرفته شده و خودشون در روزگار فعلی بهش دامن میزنند و با تصورات و رفتارهاشون شان و منزلت خودشون رو بیش از پیش پایین میارن .....
یکی از مشکلات جامعه جهانی و ایران دور شدن زنان از زن بودن خودشان است .... موضوعی که تحت عنوان فمنیسم در جهان برجسته شد و سپس روشنفکران ایرانی نیز به ان دامن زدند و تصور کردند با این رویه شان و منزلتی که داشتند بیشتر خواهد شد و بالعکس هر چه داشتند از دست رفت و شدند این چیزی که امروزه میبینیم و درخارج جز یک کالای بی ارزش ، هییییییچ حسابشان نمی کنند !!!
حال در جامعه ما این موضوع نسبتا با فرهنگ ما که پوسته ای دینی دارد دچار تناقض شده و خواستند به نوعی رفع ابهام کنند که نتوانستند !!!
هر انسانی به طور ذاتی و فطری در دوران زندگی خود به ازدواج نیاز داره و حالا اگر کمی تحلیل و بررسی خودمون رو عمیق تر کنیم و به تفکرات امروز ایران و خانواده ها نگاه کنیم میبینیم طی سالهای نه چندان زیاد فرهنگ ساختگی برای ما ایجاد شد و حالا اثری از دین توش دیده نمیشه !!!
تفکرات فمنیسمی جهان ، ایران رو هم تحت تاثیر قرار داد و امروزه با ساختن مفاهیم و بسترهای مناسب مکانیسم زندگی انسانی رو تغییر دادند و حالا می بینیم افراد ( دختر و پسر ) به تنهایی زندگی میکنند و سپس جدای از نیاز ها ، بدون هیچ هویتی اقدام به زندگی میکنند و نامش را می گذارند استقلال و بلوغ !!!
برای زنان و مردان مفاهیمی جدید همچون تحصیلات ایجاد کردند و بستری شد تا سن ازدواج به تاخیرافتد ....
بستری شد تا زنان ، حقوق برابر با مردان پیدا کنند ( الکی مثلا )
چیزی که دامن ما ها رو گرفته و میایم به کار صحیح یک زن که خواسته یا ناخواسته در این قید و بند های ساختگی موند و حق شرعی ، طبیعی و غریضی و انسانیش رو محکوم میکنیم و متهم جلوه میدیم !!!!
هر مرد امکان داشتن چند زن را دارد !!!!این موضوع علاوه بر بودن یک حق ، شاید به نوعی یک نیاز هم هست !!!
و حالا با عنوان فمنیسم اونو نابود کردیم !! حاصلش چه شد ؟؟؟؟؟ روابط پنهان ..... روابط غیرشرعی !!!!!! چون نیاز مرد تغییر نکرد و فقط و فقط با عنوان فمنیسم اون رو نابود کردیم و به نوعی به ضرر همین زنان به اصطلاح غیرتی و حق طلب شد !!!!!!
در جهان این حق برداشته نشد و اتفاقا برای فرهنگ منحط غربی به نوعی یک هویت شد و به نوعی فمنیسم که هیچ هویت انسانی و عقلی و الهی ندارد به فرهنگی که درواقع وجود نداره هویت بخشید ....
اما در ایران آمد و ریشه خیلی چیزا رو زد ..... حالا این موضوع آنقدر جلو رفت که ریشه ازدواج هم زده شد ..... آنقدر این برنامه خوب پیش رفت که هویت ازدواج که کاملا انسانی ، الهی و عقلی ست جاش رو به معامله داده !!!!
حالا دیگر زنان ، که در اوج شان و منزلت بودند به این مرحله رسیدند ..... چیزی که در پی آن بودند خودشان نابود کردند ... که البته بسیاریش نزد سران ضد دین و فرهنگ غربی ست !!!!
حال امروزه با آمدن زنان به عرصه جامعه و اصطلاحا یکسان سازی شون با مرد ها ، ذاتشون تغییر کرده و بیخیال این موضوع زندگی میکنند و به سنین بالا که میرسند غم های چندین ساله بر اونها مستولی میشه و کاسه چه کنم چه کنم دست میگیرند....
واقعا زنان ما کجا هستند ؟؟؟ آیا هویتتان تغییر نکرده است ؟؟؟ آیا نیازهای تان فراموشتان نشده ؟؟؟ آیا کسی از گرسنگی در این جامعه که واقعا ناشکر هست مرده است ؟؟؟ آیا روزی بندگان جز خدا دست کسی دیگر هست ؟؟؟ واقعا چرا ازدواج که جزو مهمترین اصول دینداری سفارش شده و عمیقا هم انسانی و غریضی و ذاتی ست انقدر نادیده گرفته میشه ؟؟؟ صرفا برای برابری حقوقتان با مردان ؟؟؟
قطعا عده ای جبهه خواهند گرفت که چه ربطی دارد این حرفها به ازدواج .... اما واقعا اگر زن ها همچنان زن باقی می ماندند و تقاضاهای بیجا از مردها در سنین کمتر نداشتند این همه پسر دچار خود ارضایی و بی بند وباری جنسی و روحی می شدند ؟؟؟؟؟؟؟ آیا واقعا می تونید خودتان را بابت این همه گناه ببخشید ؟؟؟؟ مخاطب من تمام زنانی ست که صرفا به خاطر شرایطی غیر از هویت انسانی و اخلاقی خواستگارشان را رد می کنند !!!!!!!
آیا واقعا آن چیزی که می خواستید بدست آوردید ؟؟؟؟
مخاطب بعدی صحبت هام خانواده ها هستند که در واقع بنیان این مشکلات آنها هستند !!! تقریبا نسلی که اول انقلاب ازدواج کردند ......
با رفتارهای ناصحیح و کاملا غیر انسانی ( تاکید میکنم غیرانسانی نه غیر دینی ) موجبات مردانگی دخترانشان را فراهم کردند و امروزه میبینیم دخترها حاضر نیستند با کسی که سربازی نرفته ، پول نداره ، کار نداره ، خونه نداره و تحصیلات نداره ازدواج کنند !!!! چیزی که درواقع پدران ما هم نداشتند ....
واقعا رفتارهای غیرانسانی پدر و مادرها چیه ؟؟؟؟ تا چه اندازه قراره هویتمان را گم کنیم ؟؟؟؟ مگر همه ما جز انسانیت و احساسات و انگیزه هایمان برای زندگی چه داریم ؟؟؟ جوانی که 20 ساله است و در اوج انگیزه و احساس چرا باید بخاطر چیزی که اصولا نمی توانست داشته باشد سرزنش و سرکوب شود ؟؟ چرا باید بخاطر پولی که نمی توانست دربیاره از حق طبیعی و انسانیش محروم بشه ؟؟؟؟ پدران ما ، مادران ما با هیچ زندگی هایشان را ساختند اما امروز ما جوان ها از حقوقمان محروم هستیم ..... چرا ؟؟؟؟؟
چون سکوت کردیم ........ چون حرف نزدیم از حقوق مان !!!
شاید صدا و سیمای ما ، فضاهای تبلیغاتی و فرهنگی اطرافمان کم کار کردند ..... نمی دانم
هرچه که هست به ضرر همه ما بوده .....
اگر قرار باشد این فرهنگ ادامه داشته باشد ما نیز همگی مسئولیم ... مسئولیم و باید پاسخگو باشیم ...
آهای خواهر و برادران بزرگوار .....
ما اگر در تصمیممان مصمم باشیم نه خانواده ای توانایی مخالفت دارد نه هیچ کس !!!
ما نیاز داریم حقوق انسانیمون رو به کسانی که ادعا میکنند دوستمان دارند ( پدر ومادر ) یاداوری کنیم !!!
بنده حرف از توهین و بی احترامی نمی کنم بلکه یک حق رو یاداوری میکنم و به رسم انسانیت ما وظیفه داریم حداقل حقمون رو یاداوری کنیم و پاش بمونیم!!!
باید انقدر انگیزه پیدا کنیم و به حرکت در بیایم که بفهمیم باید آشکار کنیم حقوقمان را هم برای دوستانمان ، آشناهایمان ، فامیل ها و جامعه مان ....
همگی مسئولیم و باید پاسخگوی این کم کاری ها باشیم ......
در هر دانشگاه یا محیطی که حضور داریم اعم از جمع های فامیلی یا محیط های مجازی ، و هر جایی که هستیم
نیاز به احقاق حقوقمان داریم .... نه بخاطر دیگران بلکه بخاطر خودمان باید با شور و صلابت از حق های ناگفته صحبت کنیم ... چیزایی که منشا خارجی داشته و داره و تاثیرات ماهواره و تلویزیون و چیزای دیگس .........
موفق و موید باشید!!!!
التماس دعا
یاعلی
به نام خدا
حدیث داریم وقتی ازدواج تو یه جامعه سخت بشه زنا زیاد میشه(نقل به مضمون)
این فرهنگ غلط حالا حالاها قربانی خواهد گرفت..
امیدوارم پدر و مادرهای اقا پسرها و دخترخانوما سر عقل بیان و کمتر سنگ اندازی کنن
خانواده ها تو ازدواج بنظر من باید نقش مشاوره ای داشته باشند و به جوونشون کمک کنند تا انتخاب بهتری داشته باشه
اما الان برعکس شده حق انتخاب از جوونا گرفته شده انتخابشون زمانی به تصمیم منتهی میشه که خانواده تایید بکنن و مخالفت نکنند
خانواده ها شدن انتخاب کننده ..همین خانواده ها جوونا رو متوقع کردن یادشون رفته خودشون با چه شرایطی زندگیشونو شروع کردن ..یادشون رفته تو این سن و سال که بودن چی بهشون میگذشت...
سخن بسیار و مجال اندکه
ان شاءالله حل شه و دل جوونای بیشتری شکسته نشه
ممنون از شما گرامی
سلام
کامنتتون بسیار عالی حقیقتا در بیشتر موارد خانواده مقصر اصلی بوجود اومدن این شرایط برای دختر
با سلام و عرض احترام
صاحب پست، ابجی خوبم هیچکس از دل ادم خبر نداره جز خودت و خدا...صبور باش نرنج :(((((( حلال کن لطفا
کسی نیت بدی نداره اما گاهی عجولیم گاهی بی تجربه ایم گاهی مغروریم همش مرضه بخدا...حلال کن نازنین
همه میدونیم که شرایط ادم ها، خیلی در انتخاب هاشون و روند زندگیشون تاثیر میزاره
خدا پشت و پناهت باشه ان شاالله..زندگیت سراسر شیرین باشه و خدا حامی لحظه لحظه زندگیت
ماشاالله فهمیده هستی میدونم که با توکل به خدا بهترین و درست ترین راه رو پیدا میکنی..
اقای عاشق واقعی، حرفاتون بسیار خوب بود و متن بی نقص و عالی
خدا کنه هر متن عالی یک عمل کننده عالی داشته باشه...و اگر حرفی باور داریم برای عملش از جان و دل مایه بزاریم..
خدا کنه تو دودوتای زندگیمون اگه به 4 نرسیدیم شرمنده خدا باشیم نه بنده خدا :(((((((((( بله حق
اگر تا زنده ای حق رو گرفتی گرفتی وگرنه مرده حقش دیگه به کارش نمیاد :((( خدا کنه تا قبل مرگ زنده باشید..........
دست رو دست گذاشتن به امید قسمت، شده توجیح من و امثال من
هر یک نفر که تلاش کنه و به حقش برسه دنیا اباد میشه.
معنی حمـــــد را نمــی دانیـــــــم
و نمــــــــاز غفیـله می خـــــوانیـــم
بسکه در گـــــوشه ای دعـا خواندیم
کاروان پیش راند و مــــا مـــانــدیــم...
من نظرتون رو خوندم عالیییییییییییی بود
ولی چیزی ندارم بگم چون خودم هم گرفتار این معضل هستم، تازه خانواده من به اصطلاح مذهبی هستن!
من دوست ندارم مردانه رفتار کنم، تا حالا هم این کارو نکردم ولی خانواده مجبورم می کنن که مثل مردا باشم این دور از انسانیت هست، تازه گفتن تو حق ازدواج نداری، به همین سادگی!!!!
واقعا جای بسی تاسف هست که اینقدر بعضی ها کوته فکر و تنگ نظر هستن!
اگر این آقا و مادر بچه هاش می آمدن اینجا و خودشون با زبان خودشون از وضعیت سختی که الان گیر افتادن ( بله، گیر افتادن! ) صحیب میکردن بعضی از اعضا مثل هانا، این نیز بگذرد و تندیس، رنگ و وارنگ حرفای بی ربط نمیزدن!!
شادی بعد از رجوع اجباری؛ برنامه ریزی برای زندگی دوباره؛ شروع کردن زندگی از نووووو!!! ، خیانت به همجنس و .... و هر اباطیل دیگه.... این دیگه واقعا شاهکاره : منجلاب !!
تندیس! با شما هستم. اصلا سواد داری که کلمه منجلاب رو چه وقت به کار میبرن؟؟ مگه اینجا صحبتی از فساد اخلاقی شده که این کلمه رو بکار میبری؟؟؟
شماهایی که دم از صراحت کلام میزنید چن سالتونه؟ حداقل ده سال از من کوچکترید. حداقل بخاطر این اختلاف سنی فاحش، حرمت بزرگتر نگه دارید و هر تهمت و انگی بمن نچسبانید. عوض اینکه من طلبکار باشم، خانوما گله دارن که چرا از بی ادبیشان ناراحت شدم!!!!
نمیدونم چرا اصرار دارین واقعیت رو وارونه جلوه بدید؟؟ خیلی دوست دارین مدافع زن ها باشین؟؟؟ بهشون یاد بدین زن زندگی شوهرانشون باشن، خانه داری و بچه داری بلد باشن، به شوهرانشون مث یه بانک متحرک نگاه نکنن، یاد بدین مرد محبت نیاز داره، و چه بسا خیلی خیلی بیشتر از زن.
آهای شما ها که میاین اینجا تا منو گناهکار جلوه بدین و برا زنهایی که هیچ عُرضه زندگی داری ندارن، دلسوزی کنین! مراقب باشین.... مراقب باشین آه کسی دامنتون رو نگیره که خدانکرده فردا روزی تو موقعیتی صد پله بدتر از من گیر بیفتین و کاسه چه کنم چه کنم دستتون بگیرین. اون موقع قضاوت ناعادلانه بعضی که دلتون رو سوزاند، یاد حرفایی که بمن گفتین میفتین....
پس بساط حرفای بی ربطتون رو جمع کنین و خوشحال میشم اینجا نظر ندین.
بسلامت
خانوم محترم هانو امثال هاناها دارن درست میگن منتها از اونجایی ک شما نمیخواید واقعیتو بپذیرید ...
قضیه برعکس شده؟؟؟ شما تاسف مسخورید؟؟؟!!!1
جالبه قیافه حق به جانبم ب خودتون گرفتید. ما چیزیو ک داریم میبینیم میگیم. کاری ک شما دارید میکنید در هیچ جاش بوی انسانیتو ، عدل... نمیده.
خانوم محترم گناه کار نیستید؟؟؟ماشالا تصمیمیاتونم ک گرفتید همچین اینجا دارید با همه میجنگید انگار میدونه جنگید. طاقت انتقاد ندارید اینجور جاها واسه کمک اقدام نکنید.
اوکی بسلامت. برید کاریو کنید ک فک میکنید درسته فقط خواهشا بیش از این این بحثو تو این پیج کش ندید.
دو تا دیگه بیگانه میاد میخونه یاد میگیره....
اصلاحیه:::::::::::::::::::
مخاطب محترم.
کمی آروم تر. گستاخانه صحبت نکنید.
لحن بیان شما هیچ خوب نیس.
شما میخوای انتقاد هم بکنی آرام تر لطفا.
خوبه قاضی نیستید!!
فقط مونده حکم اعدام این بنده خدا رو از همون اول اعلام کنی!!
آرام تر لطفا.
بهتره تحمله مخالفت داشته باشید عزیزم ما هم میخوایم اهه کسی دامن گیرمون نشه فردا روز به خاطره دفاع از کاره شما همسرمون بهمون خیانت کنه توی مشکلات و بحرانه زندگی تنهامون بذاره بره با دختری صیغه کنه که تنها بوده و همه حقو بهش بدن این خانوم هر چقدم بد برا زندگیش زحمت کشیده بوده بچه داشته شوهرشو دوس داشته واسطه آورده تا شوهرش برگرده این آقا هر چقدم که بگیم این خانومو دوس نداشته هیچوقت ارتباطشو با خونوادش کامل قطع نکرده و بلااخره رجوع کرده من تنهاییه شمارو درک میکنم من نگفتم چرا صیغه منظورم اینه چرا با یه مرد خب اینهمه پسره مجرده سن بالا با یه پسر صیغه میکردید هم خودتون اذیت نمیشدید هم یه زن از زندگیش نمیموند یه زن هر چقدم زندگی کردن بلد نباشه شوهر داری بلد نباشه این حقش نیست
کجای متن های این خانم صحبت از دوستی و محبت زن اون آقا نسبت به همسرش هست؟؟؟؟
بچه ها! کمی آرومتر تر. گستاخانه صحبت نکنید. نظر هم میدین احساسات خودتون رو دخیل نکنین.
طلاق توافقی ینی هیچکدوم از هم راضی نبستن. حالا بچه ها خودشون واسطه شدن به هر دلیلی (حفظ آبرو جلو شوهر و زنهاشون و ....) این فقط علاقه بچه ها به پدر و مادر رو میرسونه.
نظرتون هر قدر هم مخالف، لطفا محترمانه بیان کنید.
سلام
آبجی جان ناراحت نشید آدما متفاوتند و نگاهشونم به قضایا متفاوته
عزیزم از دست بچه ها دلخور نشو بذار به پای مجازی فضا و غیرقابل بیان کردن همه ی ابعاد موضوع
ان شاءالله بهترین تصمیم رو بگیری شما خانم فهمیده ای هستی
خدا بهمراهت
بچه ها شما چتونه!!!!!!!!
روشن فکر شدید یا ظالممم؟؟؟؟!!!!!!!!
اون آقا رجوع کرده. متوجه هستید؟؟؟؟!!!!
فرزند یا سالهای زندگی مشترک بهانه ای شده تا از نو شروع کنن. از نووووو.
میتونید خودتونو بزارید جای اون خانوم ؟؟ اون خانوم چطور ی زندگی مشترکو ... شوهرشو با یکی دیگه تقسیم کنه.
هر اتفاقیم افتاده باشه تو گذشته بوده و اونا الان دارن زندگی میکنن دارن تلاش میکنن.
رجوع یعنی چی؟ تلاش دوباره واسه بنای ی زندگی حالا هر بهانه ای میشه فرزند، داماد، همسر، تنهایی، زندگی...
مگه همه این ادما که زیر ی سقف کنار همن مشکلی ندارن؟؟
وقتی اون خانومو اقا فرصت دوباره وشاید اخرو ب خودشونو زندگیشون میدن پس الان بی شک دارن تلاش میکنه واسه بنای دوبارش بخاطر خودش، زندگیش ،همسرش،بچه هاش داماداش...
شادی اون خانوم الان نشسته تو خونشو برنامه های جدید واسه زندگیش ریخته، شاید الان دختراش دورشنو اشک شوق میریزنو خوشحالن از وجود مامانو باباشون.
خانومای محترم اینقد خیلی راحت به هم خیانت نکنید، بنای زندگیتو به قیمت خراب کردن زندگی هم جنست نساز خانوم تحصیل کرده.
من کلی دیگه دلیلو منطق دارم ک... ولی واقعا متعجبم از شماها.
حرف دله منو زدید منم همینو گفتم ولی مخالفت شنیدم ما خانوما وقتی خودمون به هم خیانت میکنیم از مردا چه توقعی داریم
من موافق حرف شما هستم و 100 در 100 مخالف خونه سازی روی بنای دیگری هستم .
وقتی خانوما خودشون در پی پس زدن هم باشن و دنبال شوهرهای همدیگه ، جامعه هیچ وقت سالم نمیشه .
مخصوصا این خانوم که با پا پس می زنه و با دست پیش میکشه . نه اون زمان حاضر بوده کاری کنه که عقد دائم ایشون بشه نه حالا از زندگی این آقا بیرون میاد .
این خانوم از دست من ناراحت شده که چرا اینقدر لحنم صریحه ؟! در جواب به ایشون می گم کاری که شما می کنم تارف بردار نیست و جایی برای عزیزم و جانم باقی نمیزاره .
به هر حال من بیخودی از کسی تعریف و تمجید نمی کنم و اگه کسی که میدونم بناچار کاری رو انجام داده کاری اشتباه انجام بده وظیفه خودم می دونم بهش گوشزد کنم تا خودشو از منجلاب بیرون بکشه . وگرنه بعضیا هستن که اصلا بهتره بهشون حرفی نزد چه برسه به اینکه بهشون گوشزد کنی . من دیگه توی این بحث نظر نمیدم چون ایشون از دست من ناراحت هستن . ولی امیدوارم بیشترین از این ضربه نخورن .
سلام خواهر عزیزم
من مطئنم که تو این شرایط رو به خاطر هوس و یا هر چیز بی ارزش دیگه ای انتخاب نکردی و جبر روزگار باعث میشه که یه دختر از تمام امتیازات و حتی شخصیت و غرور خودش بگذره و تن به صیغه بده اونم با کسی که میدونی هیچ کس به عنوان همسرت قبولش نداره و اینو بدون کاری که کردی کار درستی بوده , هیچ سرزنشی متوجه تو نیست و نخواهد بود ؛ کاری که کردی کاملا شرعی و قانونی بوده . خیلی ها در شرایط تو و حتی معتقدتر از منو شما در آنی با گرفتن یه تصمیم نادرست کل گذشته و آیندشون رو از روی نادانی تباه میکنند . تو که بهترین کار رو کردی .
اما همه اینها فقط مربوط به گذشته شماست
باید در مورد آینده فکر دیگه ای داشته باشی :
اینکه اگر با این فرد ادامه بدی به کجا میرسی اصلا تهش چی میشه ؟
اون آقا شما رو دوست داشته و شما هم همینطور . اما چقدر دوس داشته و شما چقدر دوستش داشتین و درصد راستی و صداقت و استحکام این عشق چقدر بوده و این که شاید دلبستگی شما به ایشون فقط به دلیل نبودن کیسی دیگر در زندگیتون بود و اینجور حرفها به کنار . اینکه در آینده چی پیش روی شماست مهمه
ببینید ایشون دیگه مجرد نیستن و الان خانمشون برگشته
پس مطمئن باشید هر دو به خاطر این وقفه و دوری و به خاطر حفظ شان خانواده و بچه ها و عروس و داماد ،یسری از رفتارهاشونو سعی میکنن اصلاح کنن و هرگز باعث جدایی مجدد نشن . مطمئنا خودشونم از متارکه ای که داشتن % پشیمونن . نه بخاطر عشق به هم بلکه به خاطر عواقب این عمل .
میمونه جایگاه شما توی این زندگی که زن و مردش جوره ؛ بچه و نوه جوره
پس هیچ نقصی نداره
حالا شما فکر میکنید اگر یه نفر غیره ای وارد این خانواده بشه چی میشه ؟ چه واکنشی به وجود میاد ؟
مشخصا پسش میزنن
مخصوصا از جانب فرزندان خانواده که بسیار حفظ آبرو میکنن . یه زن صیغه ای جایی نداره توی خونه ای که خودش خانم داره .
خود شما هم اینقدرها دلتون در مورد ایشون قرص و محکم نبوده وگرنه که بالاخره عقد دائم ایشون میشدید .
خواهر گلم ادامه دادن با این شخص فقط و به این شکل باعث میشه مثل همون چرخ و فلک, که باهاش شادی ولی باهاش به هیچ جایی نمیرسی .
سعی کن محیط های "جدید" رو امتحان کنی (مثل فرهنگسراها کتابخانه ها باشگاه ها کلاسهای هنری) . توکلت به خدا باشه و از خودش بخواه کمکت کنه
ایشون روجوع کردن.
کار شما یعنی خیانت.
خواهشا بیش از این باعث نابودی یک زندگی نشید.
وسلام.
سلام دوست عزیز شما تو متنتون نوشتیند آقا رجوع کرده ...
خوب خود شما باید بپذیری اون آقا الان به خانمش علاقه داره والا بعد جدایی اول باید با شما ازدواج دائم رو می کرد و به خواستگاریتون می اومده نه این که پیغام بده و ...و یه جورایی این یعنی برای ازدواج دایم نمیخ واستدتون .....
تو صیغه هم اکثرا به خاطر نیاز جنسی وخوشگذرونی ادامه میدن حتی به نظر من شما هم همین هدف رو داشتین...
من نمیدونم اون آقا درباره شما چی فکر میکنه ولی الان حس میکنم حضور شما تو زندگی مردی که رجوع کرده یه جور مزاحمت هست ......
حسین آقا و مریم خانوم. قرار نیست اینجا الکی بیایم داد و قال و وا اسفا سر بدیمااااا.
ایشون در مطلبشون آوردن که «تمام تحقیقات لازم درباره حکم فقهی این مساله را انجام دادم و به این نتیجه رسیدم.»
ضمنا من هم پرس و جو کرده ام. البته الان نه، یکی دو سال پیش. دختر باید یه مجموعه شرایطی داشته باشه که بتونه بدون اذن پدر محرم کسی بشه. از جمله سن و سال دختر بالا باشه، استقلال مالی داشته باشه و ....که البته جمیع شرایط دختر برای کسی که متخصص علم فقه است باید به اثبات رسیده باشه. مطئنا این خانم ( با توجه به انچه که از شخصیت خودشون و این آقا گفتن) بی گدار به آب نزدن و کارهای لازم رو انجام دادن.
اینطور نیس تا یه دختر 14 یا 25 ساله بخواد با یه پسر دوست بشه آستین بالا بزنه برا خودش و بدون اذن پدر اقدام کنه!!
ایشون حتی با توجه به سن و سالشون که نزدیک 40 سال هم هست در صورتیکه پدرش با ازدواج دائم با این آقا مخالفت کرد میتونه از دادگاه نامه بگیره و بدون اذن پدر در محضر به طور رسمی عقد کنن و ثبت بشه.
آی آدمااااااا . وقتی علم به چیزی ندارید بهتره شلوغ بازی در نیارید. بعدا باید پیش خدا جواب پس بدید.
در پناه خدا باشید.
مردم دشمن چیزی هستند که به آن جاهل اند ...
اگر با هم صیغه باشن که مشکل شرعی نداره بعضی از مراجع از جمله آیت الله روحانی اجازه دادن
ما هم نگفتیم صیغه مشکلی داره
بدون اذن پدر سواله
پدر عاقل، دختر سالم، بدون اذن محاله.
ایشون باید تحقیق کنند.
به نظرم شما بیشتر تحقیق کنید، چون حرف شما منطقی نیست، در موضوعا شرعی ممکن نظر علما در بعضی از موارد اختلافی باشد، پس بهتره زود قضاوت نکنید.
همچنین بهتره ادب در گفتار رعایت بشه، شاید والدین گاهی اوقات اشتباهی ناخواسته مرتکب بشوند اما دلیل نمی شه که به آنها بی احترامی کرد و ...
بعضی از کامنت های شماحذف می شود.
سلام
به نظرم شما بیشتر تحقیق کنید، چون حرف شما منطقی نیست، در موضوعا شرعی ممکن نظر علما در بعضی از موارد اختلافی باشد، پس بهتره زود قضاوت نکنید.
همچنین بهتره ادب در گفتار رعایت بشه، شاید والدین گاهی اوقات اشتباهی ناخواسته مرتکب بشوند اما هیچ کس حق بی احترامی به انها را ندارد
بعضی از کامنت های شما را حذف می شود.
من فکر کنم بحث این خانوم اصلا اینجا این نبود که کاری که کردن شرعی هست یا نه برای تصمیم گیری از حالا به بعدشون نظر میخواستن! فکر کنم اینجا باید بحث همسر دوم شدن مطرح میشد نه بحث اینکه این رابطه قبلی شرعی بوده یا نه!
بعدم اقای حسین خانوم ها باید ناراحت میشدن نه شما که اقا هستین.
اینکه شما میگین حالا که خانواده های دختر مخالفت های بیخودی میکنن پس ما هم بریم دنبال اینکار ها به نظرم این کارها اخر عاقبت نداره الان ادم با نظارت صد تا مشاور و خانواده ازدواج میکنه بعدش هزار تا مشکل پیش میاد.
مورد این خانوم استثنا هست و درگیری عاطفی بوجود اومده و به نظر من چشم اون اقا کور باید ایشون رو رسمی عقد کنه.
اگه هم حس کردین که کسی به این خانوم تبریک گفته فکر کنم درست متوجه نشدین ایشون درگیر یه مشکل عاطفی شدن که من یکی به بحث دینی و شرعیش اصلا کار ندارم.
ولی منم شنیدم که دختر بالای یه سنی دستش باز هست که یه تصمیم هایی برای خودش بگیره یا اگه خانواده یه دختر بهانه های بنی اسرائیلی بیارن دختر میتونه بدون اجازه پدر ازدواج کنه.
کجای این برنامه شرعیه مسلمونا؟؟؟
بحث شرعی بودن یا نبودن بهتره هر کسی از مرجع تقلید خودش سوال کنه
صفحه‌ها