ساده‌زیستی و آزادگی

19:56 - 1393/12/09

استاد مطهری رحمه الله عالمی ساده زیست و آزاده بود. او نزد ارباب زر و زور خضوع نمی‌كرد و تسلیم كسی نمی‌شد. تا امكان داشت به كسی اظهار حاجت نمی‌نمود. در جمع مال و ثروت دنیا حریص نبود و در دوران طلبگی به كلی نسبت به آن بی اعتنا بود. او می‌گفت: «من برای جمع ثروت، فرصت‌هایی را از دست داده‌ام كه شاید در نظر دیگران به یك نوع دیوانگی و جنون شبیه‌تر بوده است.» (11)
استاد مطهری در صرف غذا بسیار ساده و قانع بود. آقای غلامحسین وحیدی یكی از كارمندان دانشكده الهیات كه مدتی با شهید مطهری رحمه الله همراه بوده است، می‌گوید: «استاد مطهری رحمه الله اتاقی كوچك و بسیار ساده در كنار اتاق شورای دانشكده داشتند. استادان دانشكده وقتی جلسه‌ای داشتند و یا ورقه‌های امتحانی را تصحیح می‌كردند، تا ساعت سه بعداز ظهر در همان اتاق شورا می‌ماندند و از سوی دانشكده برای آنان ناهار و نوشابه و میوه می‌آوردند. امّا استاد مطهری رحمه الله وقتی ظهر می‌شد، به اتاق خودشان تشریف می‌بردند. همیشه مقید بودند اول نماز بخوانند، سپس ناهار مختصری كه معمولاً نان و پنیر و یا نان و انگور بود و از منزل همراه می‌آوردند، صرف كنند.
استادان و مسؤولان دانشكده، اصرار می‌كردند كه استاد مطهری رحمه الله به اتاق شورا بروند و از ناهار دانشكده كه مثلاً چلوكباب برگ و غیره بود، صرف كنند؛ استاد قبول نمی‌كردند و عذر می‌آوردند كه: غذای من مخصوص است و غذای دانشكده با من سازگار نیست. امّا اظهار نمی‌كردند كه چرا از غذای استادان نمی‌خورند. من علتش را می‌دانستم. می‌گفتند: «این ناهار حق خدمتگزاران است و از بیت المال است. استادان حقوق خوبی دارند. خودشان بروند و از بازار بخرند و بخورند. این غذا حق ضعفاست.» (12)
اعتدال
یكی از علل توفیقات استاد مطهری رحمه الله پرهیز از افراط و تفریط در امور زندگی و مسائل اجتماعی و سیاسی بود. حجت الاسلام والمسلمین مصطفی زمانی در این باره می‌گوید: «استاد بزرگوار ناگزیر بودند از یكسو، با افكار تند و افراطی - كه معتقد بودند باید خیلی سریع حتی زودتر از تصمیم امام خمینی رحمه الله انقلاب پیاده شود - مقابله كنند و آنان را از تندروی باز دارند؛ و از سوی دیگر ناگزیر بودند؛ با افكار انحرافی، التقاطی و استعماری كه با رنگ‌های گوناگون خودنمایی می‌كردند، به مخالفت برخیزند و از طریق جراید، سخنرانی، تدریس و نشر كتاب به وظیفه خود عمل كنند. استاد [می] گفتند: «نمی شود واقعیت‌ها را منكر شد. وقتی حضرت امام سفارش به وحدت همه مراجع و طلاب و دانشگاهیان می‌كند، چرا ما كاسه داغ‌تر از‌اش شویم و این و آن را بكوبیم؟ این كوبیدن‌ها مخالف نظر حضرت امام خمینی است.» (13)