و اما جواب نقضی:
باید گفت که این مطلب را که نشریه قطری القدس العربی چاپ لندن منتشر کرده، قسمتی از سخنان یکی از علمای شیعه را برای زیر سؤال بردن روایات شیعه، به عنوان اقرار مرجع شیعی با ذوق و شوق بیان کردهاند، ایراداتی است که بیشتر به میراث روایی اهل سنت باید گرفته شود.
کتابت روایات اهل سنت، به شهادت تاریخ، تا انتهای قرن اول هجری ممنوع بود و سیاست خلفا بر منع تدوین احادیث نبوی بوده و میراث روایی اهل سنت، جمع شده از نقل شفاهی است که همراه با اسرائیلیات، و قصهگوییهایی که با اجازه خلیفه دوم و توسط تمیم الداری، نصرانی مسلمان شده آغاز شد.
همچنین اقرار علمای بزرگ اهل سنت در وجود اسرائیلیات و احادیث جعلی در کتب تاریخی و تفسیری اهل سنت، نشان از گستردگی جعل حدیث در بین اهل سنت و وارد شدن این روایات جعلی در کتابهای آنان دارد که چند مجموعه کتاب در مورد احادیث جعلی تالیف شده است: الموضوعات ابن جوزی، 3جلد؛ اللئالی المصنوعه سیوطی، 3جلد؛ ...
اعتراف احمد بن حنبل:
سه کتاب که هیچ ریشهای ندارد، جنگها، تفسیر و حماسه.
اعتراف ابن حجر:
«جاهلان اهل سنت برای مقابله با فضایل اهل بیت، برای معاويه، همچنین ابوبكر و عمر احاديث جعلی ساختند.»
اعتراف ابن کثیر:
بسیاری از مفسرین گذشته ما و طائفهای از مفسرین حال ما (زمان ابن کثیر) این حکایات عجیب و غریب را از کتب اهل کتاب به عنوان تفسیر قرآن مجید نقل کردند. در صورتی که اصلا احتیاجی به این اخبار و روایات نیست.
«قال الامام أحمد ثلاثة كتب ليس لها أصول وهو المغازي والتفسير والملاحم.» لسان المیزان، ج1، ص13
«قلت ينبغي ان يضاف إليها الفضائل فهذه اودية الأحاديث الضعيفة والموضوعة إذ كانت العمدة في المغازي على مثل الواقدي وفي التفسير على مثل مقاتل والكلبي وفي الملاحم على الاسرائيليات واما الفضايل فلا تحصى كم وضع الرافضة في فضل أهل البيت وعارضهم جهلة أهل السنة بفضائل معاوية بدأ وبفضائل الشيخين.» لسان المیزان، ج1، ص13
«وَقَدْ أَكْثَرَ كَثِيرٌ مِنَ السَّلَفِ مِنَ الْمُفَسِّرِينَ، وَكَذَا طَائِفَةٌ كَثِيرَةٌ مِنَ الْخَلَفِ مِنَ الْحِكَايَةِ عَنْ كُتُبِ أَهْلِ الْكِتَابِ فِي تَفْسِيرِ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ، وَلَيْسَ بِهِمُ احْتِيَاجٌ إِلَى أَخْبَارِهِمْ.» تفسیر قرآن العظیم، ابن کثیر، ج۷، ص368.
و اما جواب نقضی:
باید گفت که این مطلب را که نشریه قطری القدس العربی چاپ لندن منتشر کرده، قسمتی از سخنان یکی از علمای شیعه را برای زیر سؤال بردن روایات شیعه، به عنوان اقرار مرجع شیعی با ذوق و شوق بیان کردهاند، ایراداتی است که بیشتر به میراث روایی اهل سنت باید گرفته شود.
کتابت روایات اهل سنت، به شهادت تاریخ، تا انتهای قرن اول هجری ممنوع بود و سیاست خلفا بر منع تدوین احادیث نبوی بوده و میراث روایی اهل سنت، جمع شده از نقل شفاهی است که همراه با اسرائیلیات، و قصهگوییهایی که با اجازه خلیفه دوم و توسط تمیم الداری، نصرانی مسلمان شده آغاز شد.
منع تدوین حدیث
منع احادیث پیامبر (ص) با سوزاندن آنها
ممانعت خلفا از تدوین حدیث
سنت قصهگویی یهودیان و مسیحیان مسلمان شده
همچنین اقرار علمای بزرگ اهل سنت در وجود اسرائیلیات و احادیث جعلی در کتب تاریخی و تفسیری اهل سنت، نشان از گستردگی جعل حدیث در بین اهل سنت و وارد شدن این روایات جعلی در کتابهای آنان دارد که چند مجموعه کتاب در مورد احادیث جعلی تالیف شده است: الموضوعات ابن جوزی، 3جلد؛ اللئالی المصنوعه سیوطی، 3جلد؛ ...
اعتراف احمد بن حنبل:
سه کتاب که هیچ ریشهای ندارد، جنگها، تفسیر و حماسه.
اعتراف ابن حجر:
«جاهلان اهل سنت برای مقابله با فضایل اهل بیت، برای معاويه، همچنین ابوبكر و عمر احاديث جعلی ساختند.»
اعتراف ابن کثیر:
بسیاری از مفسرین گذشته ما و طائفهای از مفسرین حال ما (زمان ابن کثیر) این حکایات عجیب و غریب را از کتب اهل کتاب به عنوان تفسیر قرآن مجید نقل کردند. در صورتی که اصلا احتیاجی به این اخبار و روایات نیست.
«قال الامام أحمد ثلاثة كتب ليس لها أصول وهو المغازي والتفسير والملاحم.» لسان المیزان، ج1، ص13
«قلت ينبغي ان يضاف إليها الفضائل فهذه اودية الأحاديث الضعيفة والموضوعة إذ كانت العمدة في المغازي على مثل الواقدي وفي التفسير على مثل مقاتل والكلبي وفي الملاحم على الاسرائيليات واما الفضايل فلا تحصى كم وضع الرافضة في فضل أهل البيت وعارضهم جهلة أهل السنة بفضائل معاوية بدأ وبفضائل الشيخين.» لسان المیزان، ج1، ص13
«وَقَدْ أَكْثَرَ كَثِيرٌ مِنَ السَّلَفِ مِنَ الْمُفَسِّرِينَ، وَكَذَا طَائِفَةٌ كَثِيرَةٌ مِنَ الْخَلَفِ مِنَ الْحِكَايَةِ عَنْ كُتُبِ أَهْلِ الْكِتَابِ فِي تَفْسِيرِ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ، وَلَيْسَ بِهِمُ احْتِيَاجٌ إِلَى أَخْبَارِهِمْ.» تفسیر قرآن العظیم، ابن کثیر، ج۷، ص368.