افزودن دیدگاه

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

ترس و نگرانی که نسبت به آینده رابطه خودتون و همسرتون دارید رو درک می کنم. در واقع شما با دو ترس مواجه هستید: 1- ترس از اینکه مبادا نتونید توقعات و خواسته همسرتون رو برآورده کنید. 2- ترس از پیشرفت همسرتون که مبادا درنهایت نظرش نسبت به شما عوض شود! در ادامه به ریشه و راه مقابله با هریک از این ترسها می پردازم.

1- ترس از اینکه مبادا نتونید توقعات و خواسته همسرتون رو برآورده کنید!
فارغ از اینکه شیوه انتقاد همسرتون و خانواده اش درباره وضعیت شغلی تون، درست نیست و بیشتر جنبه تحقیر و سرزنش دارد، باید به این نکته توجه داشت که آیا انتقاد اونها به وضعیت شغلی شما به نظرتون واقعا وارد هست یا نه، بلکه بخاطر بالا بودن سطح توقعات و انتظارات اونها از شماست؟ لذا به صورت منطقی به این مسئله فکر کنید و خودتون رو مورد ارزیابی قرار بدهید تا بفهمید ایراد کار دقیقا کجاست! 

طبعا اگر درباره شرایط کاری شما پیشرفت معمول که برای هرکدام از همکارانتان اتفاق افتاده برای شما پیش نیامده است، احتمالا در این زمینه نیاز به تلاش و تجدیدنظر دارید تا بفهمید چرا پیشرفت معمول رو نداشتید. اما اگر پیشرفت معمول رو داشتید، ولی همسرتون و خانواده اش، انتظار زیاد از حدی از شما دارند و توقع دارند که پیشرفت غیرمعمولی رو در زمینه شغلی تجربه کنید، در اون صورت ایراد کار به شما برنمی گردد، بلکه به نوع نگاه و سطح توقع همسرتون و خانواده اش برمی گردد که لازمه در این زمینه سطح توقعات و انتظارات خودشون رو متعادل کنند. اما چگونه؟

بهتر است در این زمینه با همسرتون صحبت کنید و درباره انتظاراتی که از شما دارند صحبت کنید. اگر متقاعد نشدند و هنوز روی حرف خودشان پافشاری می کنند، لازمه که به اتفاق همسرتون به یک مشاوره خانواده مراجعه کنید. مشاور خانواده به هردوی شما کمک می کند تا اولا سطح توقعات طرفین متعادل شود. ثانیا به طرفین کمک می کند تا ارتباط و تعامل سالم و رضایت بخشی رو باهم داشته باشند. هیچ یک از طرفین حق سرکوب، سرزنش و تحقیر دیگری رو ندارد و این یک اصل مسلم در روابط همسران است. 

ادامه در پست بعدی

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 6 =
*****