08:08 - 1394/07/07
باسلام6روز پیش خانواده ای برای خواستگاری به خانه ما تشریف آوردند.خانواده پسر نظرشون مثبت بود قرار شدشب بعد همراه دامادوسایر اعضا خانواده برای خواستگاری رسمی وبله بران تشریف بیاورند ولی هرچی منتظر شدیم نیامدندحتی تماسم نگرفتن علت نیامدنشونو بگن ویا حتی عذرخواهی کنند.ولی دیشب علت اینکه چرا نیومدنوفهمیدم (دایی بابا که در مجاورت منزل ما سکونت دارد باعث شده که منصرف شوندباوجوداینکه پدر شهید هست اما ادم دوبهم زندگی خراب کنی هست)لطفا مرا راهنمایی کنید که بتونم نظر این خانواده را تغییر بدم واقعا از همه لحاظ خانواده خوبی هستند وهردوخانواده در سطح هم بودیم.
http://btid.org/node/75121
فراموشش کن. اون دایی پدرت رو هم واگذار کن به خدا. خدا خودش جوابش رو میده.
اونهایی که با حرف یه نفر بدون تحقیق رفتن، همون بهتر که اول ماجرا رفتن وگرنه پس فردا با حرف هر کسی می خواستن یا بذارن برن و یا بهت سرکوفت بزنن.
اگه هم راضیشون کنی که دوباره بیان خواستگاری مطمعن باش یک عمر سرکوفت می خوری. اینها رو دیدم که میگم.
یا با هر حرفی بهت شک می کنن و یا مدام بهت میگن تو خواستی ما اومدیم خواستگاری و ما تو رو نمی خواستیم.
پسر تا زمانی که عقد رسمی نکرده هیچ تعهدی به دختر دارد
در مورد دایی بابای شما این فقط یک حدس و گمان است اگر هم واقعیت داشته باشد گفته هایش یا راسته یا دروغ
دایی بابای شما مواردی مطرح می کند خانواده پسر می فهمند و تحقیق می کنند که راسته یا دروغ
اگر راست باش که یا باهاش مشکل دارند یا ندارند که اگر مشکل نداشتند میان جلو اگر هم مشکل داشته باشند نمیان
اگرهم دروغ باشد خاواده ای که براحتی با یک دروغ بدون تحقیق تغییر موضع می دهند به درد نمی خوره
شما هیچ کاری لازم نیست بکنید اگر اومدن قدمشون روچشم اگر هم نیومدن براشون آرزوی خوشبختی کنید
دختر خوب برن...وقتی از الان اینطوره دیگه پیداس ایندش چی میشه...
همونقدر ک زن باید عاشق باشه مردهم بایدلایق باشه...یادت باشه...
همون بهتر بره .
خب اگه راهی وجود داره ی واسطه بفرست از دوستان یا فامیل تا توضیح بدن شاید برگردن
اگه واقعا پسره شما رو می خواست به حرفهایی دایی اهمیت نمی داد و ادامه می داد تا ازدواج کنه با شوما هرچند نمیشه از گناه دایی گذشت کرد که راحت با سرنوشت انسان بازی می کنند
به زور نمیشه وصلت کرد.
دو تا ادم خوب هم الزاما با هم ازدواج خوبی ندارند.
فکرشو از سرت بیرون کن ابجی
خواستگاری که بخواد به خاطر دایی باباتون از ازدواج منصرف بشه و از اول خواستگاری انقدر دهن بین باشه همون بهتر که بره و برنگرده.
ترشیده شدن خیلی بهتر از ازدواج ناموفق و زندگی با یه خونواده بی فرهنگ و بی شخصیت هست که هر روز خون به دلت بکنن.
اينم هي ميگه
اگه خواستگار اين جور بود بره و برنگرده
اگه فلان جور بود برنگرده بهتره
دختره ترشيد که لامصب
سلام
نکته اولی که باید خدمت شما عرض کنم این است که نباید به صرف شنیده ها در مورد کسی قضاوت کنید. ممکن است علت نیامدن ایشان چیز دیگری باشد و دایی پدرتان نقشی در این مسئله نداشته باشد. حتی اگر صحبت های دایی شما هم موجب عقب نشینی آنها شده باشد، باز هم نباید بگویید عمدا می خواسته دوبهم زنی کند. شاید او هر آنچه را که می دانسته گفته و خانواده پسر با شنیدن این حرف ها به این نتیجه رسیدند که با هم تناسب ندارید؛ نه اینکه خدایی ناکرده شما یا خانواده تان مشکلی دارید. این دو با هم فرق می کنند.
با این وجود باز هم برای قضاوت کردن زود است. اجازه دهید چند روز دیگر بگذرد. شاید خبری از طرف آنها شد. شاید واقعا مشکلی برایشان پیش آمده که نتوانستند بیایند. البته در اینکه بهتر بود خبر می دادند شکی نیست؛ ولی خب به هر حال هر کسی در ذهن خود تفکراتی دارد که مطابق آن عمل می کند؛ هر چند اگر اشتباه باشد. شاید از روی خجالت خبر ندادند یا هر چیز دیگری.
اگر بعد از مدتی خبری نشد، بهترین راهی که می توانید در برگردادند آنها به کار گیرید، استفاده از یک فرد سومِ مورد اعتمادی است که برود دوباره با آنها صحبت کند. البته این فرد نباید بگوید که از جانب شما آمده؛ بلکه باید از جانب خودش رفته و علت عقب نشینی را جویا شده و بعد نظر خودش را در مورد شما بگوید. با این کار اگر علت عقب نشینی آنها، دوبهم زنی کسی یا ایجاد سوء تفاهمی باشد، حتما با شنیدن حرف های ایشان اقدامی خواهند کرد. اگر با این وجود باز هم نیامدند، بهتر است فکرش را از سرتان بیرون کنید. آنچه مسلم است این است که به هیچ وجه نباید مستقیما در این مسئله ورود کنید؛ چون این کار نه تنها کمکی به برگشت آنها نمی کند؛ بلکه شخصیت شما به عنوان یک دختر و مطلوب بودنتان را زیر سوال می برد و اگر در حالت عادی یک درصد احتمال آمدنشان بود، با این کار همان یک درصد هم صفر می شود؛ چون طبیعت معمول پسرها و خانواده هاشان این است که اگر احساس کنند دختر یا خانواده اش به سمتشان رفته، سریعاً جبهه می گیرند و فرار می کنند!
پیروز و سربلند