سلام
کمکی از قسمت مشاوره ازدواج داشتم دختری هستم25 ساله دانشجو فوق لیسانس عاشق پسری شدم که از خودم11 سال بزرگ تر است اما از روز اول گفت که من اهل ازدواج نیستم فقط میخوام دوسته هم بمونیم واز هم لذت ببریم الان نزدیکه دوسالیم که باهم هستیم از بامن بودن لذت میبره ومن هم کنارش احساس ارامش دارم از همه مهم تر واسش سلامتی وپیشرفتم هست و تا الان که کنارم وایساده واقعا موفقیت های چشم گیری داشتم ازجمله ثبت اختراع معدل بالای 19 استخدامی قدرت ارامش امنیت کار با درامد در شان من
و...... همه اینها رو با این پسر تجربه کردم کلا برای من شده انگیزه زندگی اما اصلا معنای عشق و دوست داشتن رو نمیفهمه دوساله با همیم روزای اول وماه های اول که فقط میگفت حس خوبی بهت دارم گفت شاید دراینده به دوست داشتن تبدبل بشه هروقت از لحاظ کار وشغل و....... پیشرفتی میکنم جملات محبت امیزه بیشتری بکار میبره من رابطه جنسی رو اصلا دوس ندارم اما همینکه پیشمه ولذت میبره از لذت بردنش لذت میبرم وهمین بهم ارامش وامنیت میدم که همه جوره کنارم وایساده ومیشه بهش تکیه کرد کمی از لحاظ مالی مشکل داره فقط همین دیگه هیچ مشکلی توی زندگیش نداره چند روز نمیبینمش افسرده میشم طوری که کارش توی شهری دیگه جور شد میخواست بره چندروز رفت دید من از نبودنش چند روز افتادم بیمارستان وابستگی تا این حد دیگه از رفتنش پشیمون شد اصلا ازدواج رو دوس نداره ونمیخواد مزدوج بشه البته میگه اگر مادرم دست رو هر دختری بذاره نه نمیگم چون واسم سختی زیاد کشیده پس منم رو حرفش حرف نمیزنم من اصلا مادرشون و خانوادشو ندیدم نتیجه اینکه وضع بد مالی زیاد روش داره فشار میاره وتن به ازدواجم نمیده ومنم برای احساس ارامش ولذتی که بهش میدم دوس داره حتی بارها واسش پیش اومده از من بهتر سره راهش قرار گرفته ومن هم درجریان گذاشته اما همیشه بهم میگه میخموووووو کوبیدم از لحاظ شان اجتماعی شغل وهیکل وشخصیت وقیافه بارها دیدم دخترا دنبالش افتادن اما میگه من میخمو کوبیدم کمکم کنین و راه کاری جلوی پام بذارین
ممنون
به خاطر دوست پسرم مخترع شدم!
00:13 - 1394/11/24
انجمن‌ها:
http://btid.org/node/86233
سلام ببین من نمیفهمم چرا ایقد پا فشاری میکنی و خودتو توجیه
شما اومدی اینجا میگی راه جلو پام بذارین
از طرفی میگی من کار خومو میکنم برام دعا کنین و فلان
زمان داره از دست میره شاید هیچ وقت وضع مالی اون آقا خوب نشه که شما مثلا در مورد ازدواج حرفی به میان بیاورید و و و
زمانو نگاه چشم بهم بزنی شدی 30ساله
نکن دختر نکن خودتو آیندتو همه چیزتو نابود نکن،اگه خدا پرستی و شیعه .
ولی اگه به روش و شیوه غربی ها زندگی میکنی اون بحثش جداست و تا وقتی خریدار داری میتونی تنها نباشی.
اینم بگم وا به حال اون دختری که ننش براش میگیره
شما نهایتا با مرد دیگه ای ازدواج میکنی و از این روزا شرمنده میشی.
تمام
همون حقته که پسره نگیرتت.
این حق دخترایی هست که راحت خودشون در اختیار پسرا قرار میدن، این دخترا شرایط ازدواج رو هم برای بقیه دخترا سخت میکنن و مایه از هم پاشیدگی خانواده ها میشن.
شما مثلا مذهبی هستی، کلمه دوست پسر از دهنت نمیفته؟!
بعدم شما گفتی آقا اعتقاد درست و حسابی نداره، اینکه انقد باهاش جوری مشخصه اخلاقی شبیه هم دارین، به نظرم خودتم آدم چندان معتقدی نیستی هرچند خیلی ادعات میشه.
بعدم خیلی دوست داری خودت عاشق سینه چاک جلوه بدی، آخ "به خاطرش راهی بیمارستان شدم"
خودت مثلا میخوای عاشق پاک جلوه بدی،
بعدا از گفتن این حرفا شرمنده میشی، و وقتی بهت بگن خودت گفتی از عشقش راهی بیمارستان شدی، خجالت زده میشی و شرمت میشه و این حرف توهین به خودت میدونی!
پس خیلی حال نکن که فک میکنی عاشقی و میخای خودت عاشق جلوه بدی، چندی بعد این حرفا مایه شرمساریت میشه.
سلام
واقعا نمیفهمم چطور میتونید به احساسات و رابطه یک طرفه راضی باشید؟؟؟ یک طرفه وابسته شدن؟؟!؟ واقعا عجیبه. اونم به کسی که هیچ رسمیتی توی رابطه اش با شما ایجاد نکرده؟؟! شما خودتون ررو به رابطه ای وابسته کردی که از ابتدا میدونستی فقط برای دوستیه؟؟!!!! باورم نمیشه افرادی مثل شما واقعیت دارن!!!! اعصابم خورد میشه.
همینقدر خودمونی میگم فقط چون اعصابم بیشتر نمیکشه: " پاشو خودتو جمع کن! واسه کسی بمیر واست تب کنه! ".
واسه خودت ارزش بیشتری قائل باش.
موفق باشی
این پست رو بخونید بد نیست
http://www.btid.org/fa/forum/%D9%85%D8%B1%D8%AF-%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%A7...
یه جورایی شبیه مشکل شماست
سلام برشما.حتی اگر برای در شرکت شریک هم هستید نمیشه که زوری بیاد شما رو بگیره ..!
درضمن شما میگی مذهبی هستی !!!انقد راحت میگید دوست پسرم !!!تصور یه عده بهم میخوره..!دخترای مذهبی اینطورن همه شون ..!
این اقا شما رو برا پولتون میخاد ..من اینطور حس میکنم ..
اگه غیر از این بود شما رو ومیگرفت تا موفقیتش بیشتر بشه ..ولی گویا ایشون اشباع شده ..وقتی شما انقد دم دستشی برا چی بره سراغ بقیه دخترا..
نیمی از مردان میل به خیانت دارند منتها از ترس ابروشون نمیرن سمت موارد دیگه.. ولی میلش دارند..!
چرا شرکت کنسل بشه؟چه ربطی داره...شما مثه دوتا ادم عادی سهام دارهستید.
فعل نخواستن این اقا صرف کرده برای شما.
این وسط شما فقط شدی چوب دوسر طلا..!
شما کم محلی کنید اینطور اگه بخواد رسمی میاد جلو..و مثه یک ملکه با شما برخورد میکنه ..
موفق باشید
ومنطقی
یا زهرا
سلام
جهت رفع سو تفاهم ها کاش همون اول توضیح میدادی که محرمید وکارغیرشرعی وگناهی مرتکب نشدید
تا اعضای محترم اینگونه شمارو مورد خطاب قرار ندن
ازبعد شرعی گناهی متوجه شما نیس اما از بعد عرفی اگر بخوایم به ماجرانگاه کنیم چندتانکته قابل بررسی هست: اول اینکه چون این آقا قصدازدواج نداره پس فکرنمیکنم به همین راحتی بذاره شما اول ازدواج کنید...مطمئنا اگه شما مطرح کنیدکه میخواید رابطه روتموم کنید وبه ازدواج باکسی دیگه فکرکنید به احتمال زیاد تهدید میکنه که این مطلب وصیغه رو به نزدیکانتون خواهد گفت...مخصوصا که میگید اعتقادات درستی هم نداره.مطلب بعدی اینکه اگه این رابطه به ازدواج ختم نشه که متاسفانه احتمالش زیادهست همیشه تو ذهن شما این خاطره تلخ واین رابطه نافرجام چه قبل وچه بعدازدواج باقی خواهدموند وهمیشه هراس داریدکه خانواده متوجه بشن واین واقعا روح وذهن ادم روبهم میریزه
پس بهتره بجای فکر کردن به شرکت وشراکتتون بااین آقا زودتر تکلیف خودتون رومشخص کنید زیرا که گاهی اوقات چه زود دیر میشود
درپناه ایزد منان باشید
ممنون از راهنمایی هاتون
درمورد شخصی که گفته بود زندگی اخرتت رو واسه این رابطه خراب نکن
من خودم ادم مقید به دینی هستم
هرچند این اقایی که باهاشون در ارتباطم اعتقاد زیادی به این چیزها نداره
اما من برای خودم چارچوبی دارم
من پدرم فوت شده و یک دونه بچه هستم
عمو هم ندارم
پدربزرگمم فوت کردی
یعنی اذن جد پدری برای صیغه محرمیت
بهشون گفتم که نمیخوام مرتکب گناه بشم
به همین دلیل برای اینکه دید من با اینکار حداقل یه ارامشی پیدامیکنم قبول کرد برای صیغه محرمیت
این از موضوع اول
موضوع دوم اینکه من اگه بخوام با این پسر به هم بزنم
ما به جز کاره دولتی که داریم با هم شرکتی ثبت کردیم که سهام دار هستیم به هر طریقی هم بخوایم باهم نباشیم کارمون رو چی کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟پس باید شرکتم کنسل بشه
بارها به طور غیرمستقیم درمورد ازدواج صحبت کردم اما زیر باره این مساله نمیره
نمیدونم این رابطه تا کی میخواد ادامه پیدا کنه
از لحاظ مالی روش فشاره به دلیل اینکه استارت پروژه ای که زد باعث شد زیره قرض زیادی بره
امیدوارم مشکل مالیش زودتر حل بشه کمی به ارامش برسه که بتونم بهش نزدیکتر بشم برای صحبت کردن
توی شرایطی نیست که منم بخوام روش فشار بیارم
دنبال فرصت وزمان مناسبم
فقط کنارشم ودارم همراهیش میکنم
فقط واسم دعا کنید که اوضاع وشرایط روبراه بشه
چون بعضی وقتا واقعا حتی حوصله خودمم ندارم
سلام
بابت برداشت نادرستی که از صحبت های شما داشتم عذرخوهی می کنم. اینکه رابطه شما گناه آلود نبوده خیلی خوبه و عالیه. با این حال همانطور که عرض کردم و خودتون هم می دونید ادامه دادن به این مسیر آینده روشنی نداره. همانطور که دوستان هم گفتند شاید به این زودی وضعیت مالی ایشون درست نشه و شما هم موقعیت های خوب ازدواجت رو از دست بدی. به نظرم بهترین کار اینه که عواطف و احساسات رو کنار بذارین و با قطع رابطه زندگی خودتون رو نجات بدین. تنهای کاری که می تونه تکلیف شما رو زدتر از هر چیزی که فکرش رو می کنید روشن کنه همین قطع رابطه است؛ وگرنه اگر به امید باشین که ایشون وضعیت مالیش خوب بشه و بعد با صحبت تکلیف شما رو روشن کنه به نظرم زیادی خوش بینانه است
خب اینجوری که نمیشه
ما بشینیم دعا کنیم تا اون تو رو بگیره شاید دعاهای ما نگرفت بعد میخواهی چیکار کنی
بهتره تکلیفت روشن کنی
یا باهاش باشی یا قطع رابطه کنی
بهش اطمینان بده که من با مسائل مالیت مشکلی ندارم
اگر نخواست
دیگه ادامه نده
تو 25جداشدن بهتر از اینکه تو سن 30جدا بشی یا یک شب ببینی ننش براش زن گرفته
بعد این پسرایی که میگن هرچی ننمون بگه حکایت این داره که ننش بیاد خواستگاری تو پس اگر ننش تو را نمی پسندید تو رد میشی بعد پسر هم میگه دوست دارم و من مشکلی ندارم اما نمیخوام دل مادرم بشکنم بعد جنابعالی سرت کلا میره
من نمیدونم چرا اینقدر دخترا خودشون سهل الوصول کردن
بعد میگن چرا پسرها ازدواج نمیکنند
سیاست دختر باید با دست پس بزنه با پا پیش بکشه نه اینکه مسئولیت رو دوش پسر برداره
پسر ا یکی از دغدغه هاش نیاز جنسی که اونا را به ازدواج متمایل میکنه که اینقدر دوست دختر و خانم ساپورتشون میکنند که دیگه همین عامل هم بهشون فشار نمیاره که برن زن بگیرن
بعد میان شاکی هم میشه
از زمانی که دیگه مردها نقش شوالیه بودن خودشون فراموش کردن و برای بدست آوردن شاهزاده دیگه نیازی نیست با اژدهای قلعه بجنگند تعداد مردها کم شدند
حالا شما ما بهتون هشدار دادیم اگر تکلیفت روشن کردی موفق میشی اگر به همین منوال ادامه دادی باید پی همه چیز به خودت بمالی
من پسرم همجنسای خودم میشناسم مسئولیت از روی دوش یک پسر برداری میره تو قالب نقش پسر بچه بودنش که مادرش همه چیز براش آماده میکرد
بذارید پسرها مرد بار بیان
درضمن مشکلات مالی فقط بهانه س...مطمئن باش همین فردامامانش یکی رو براش درنظر بگیره اونوقت پولدارترین پسر دنیا میشه منم باحرف دوستان موافقم پسرا کسی روبخوان واسش جون میدن نه اینکه بهانه بیارن...هرچنداین آقا میگه قصدازدواج ندارم به نظر من دروغ میگه قصدازدواج داره اما قصد ازدواج باشما رونداره
من فقط برات دعا می کنم که سر عقل بیای و عمرت رو به امید این آقا هدر ندی.
عوض این که اون به شما اصرار کنه برای ازدواج، شما داری این کار رو می کنی. و این خیلی خیلی بده.
ببین خانم خداوند وقتی زن و مرد را آفرید جفت آفرید یعنی یک سری نیازها هست که فقط جنس مخالف میتونه اون تامین کند و وقتی این نیاز تامین نباشه حالتی سردرگمی و کمبود در وجود خودت احساس می کنی و وقتی اون نیاز تامین بشه آرامش پیدا میکنی
خداوند هم طوری مرد و زن را آفرید که هر کدوم وقتی نقششون اجرا میکنن لذت میبرن
مردها دوست دارن عشق بورزند و زن ها دوست دارند مورد عشق ورزیدن قرار بگیرند
شما اگر به یک پسری عشق بورزی ممکن حالت تهوع هم بهش دست بده اما از عشق ورزیدن لذت میبرن
به هیمن خاطر مردا با واژه های عشق و عاشقی و لاو ترکونی خیلی میونه خوبی ندارند اما زمانی که عشق می ورزن لذت می برن
در مورد تکیه گاه هم همینه وقتی مردی تکیه گاه قرار میگیره لذت فراوان می بره و وقتی زنی می تونه به کسی تکیه کنه این زن آرام میشه
حالا در کنار اینها شما داری نیازهات شامل عاطفی و تکیه گاه داشتن و... را تامین میکنی اونم نیازهاش به همین خاطر بهم وابسته شدید به خصوص اینکه اون پسر نقش حمایتش در مرحله عمل انجام داده و با انگیزه دادن به تو و حمایت از تو باعث موفقیتت شده
تا اینجا ما به رفتارهای شما دوتا ایرادی نمی گیریم
اما
چون این ارتباط شما غیر قانونی بوده است مثل این میمونه که شما رفتید یک خونه شیک و اکازیون را رفته باشید در یک محدوده غیر قانونی بسازید
پس بنابراین زمانی ما می تونیم به شما دیگه ایراد نگیریم که به این ارتباط غیر قانونی وجه قانونی بدید
در غیر اینصورت شما محکوم به تخریب بنای ساخته شده هستید
چون دلمون نمیخواد یک روزی بیاد که این روزهای خوش به پایان برسه و بعد باز بخواهی زندگی با یک پسری دیگه بسازی
پس برو باهاش صحیت کن. میگه مشکل مالی دارم تو و اون با کمک به یکدیگر این مساله مالی را حل میکنید و بهش قوت قلب بده که می تونیم یک زندگی خوبی بسازیم چون دیگه 36سال سن کمی نیست اگر نمیتونی راضیش کنی بشین شرایط براش توضیح بده که من یک دخترم و مشکلات خاص خودم دارم وقتی ما میتونیم با کمک همدیگر خوشبخت بشیم لج نکن
در انتها هم اگر نتونستی ارتباطت قطع کن تا کمتر آسیب ببینی
موافقم.
سی و شش سال سن کمی نیست. چهار سال دیگه چهل سالش میشه. هنوز نتونسته یه زندگی برای خودش بسازه و هنوز وضع مالیش بده؟؟؟
باید زود تر میگفتی !!!!!!!!
به نظر من این آقا داره از شما استفاده می کنه.
همه جور استفاده ای رو میگم ها. یعنی استفاده جنسی و عاطفی و مالی.
این جمله که گفتی کنارش احساس آرامش می کنی و از بودن باهاش لذت می بری، خیلی برای من آشناست. نتیجه این جمله هم این بود که فهمیدم فقط می خواست از من استفاده کنه. و خدا رو شکر می کنم که زود متوجه شدم.
دختر خوب تو موقعیتی عالی داری. این آقا هم می خواد از موقعیت تو استفاده کنه و هیچ تعهدی هم به تو نداشته باشه.
حواست باشه حرفش خیلی مشکوکه. از یه طرف به شما میگه قصد ازدواج نداره و از یه طرف میگه مادرم دست روی هر دختری بذاره من نه نمیگم. خودت فکر کن این جمله چه معنی میده؟
من رابطه جنسی رو اصلا دوس ندارم اما همینکه پیشمه ولذت میبره از لذت بردنش لذت میبرم!!!!!!!!!!!!!!!!!
وا این یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خب این که میشه زنا !!!!!!!!!!!!!!!!!!!
واقعا تاسف خوردم
ای کاش حداقل کارشناس یه تذکری به قبح این ماجرا میداد و فقط از جنبه دنیا بحث نمیکرد
پناه بر خدا
حداقل ازدواج رسمی هم نشد، خودتون بین خودتون محرمیت ایجاد کنید که اگر دنیاتون رو از دست دادید حداقل آخرتتون رو خرابتر نکنید
با سلام
در قبیح بودن مسئله شکی نیست و از لحاظ شرعی ارتباط با نامحرم عذاب دردناکی در روز قیامت دارد لیکن علت اینکه کارشناس ما از جنبه دنیوی پاسخ داده این است که فرد اگر اعتقادش قوی باشد با نامحرم ارتباط برقرار نمی کند همین که به خودش اجازه داده دنبال این مسائل باشد نشان از ضعف و سستی ایمان و اعتقاد اخروی است که در صورت متذکر شدن هم چه بسا برایش تاثیر نداشته باشد(البته منظورم سوال کننده نیست) از طرفی خطا از هر شخصی ممکن است سر بزند و ما بایستی خطاها را جبران کنیم و صراط مستقیم را پیدا کنیم
از واقعیت ها فرار نکن
وقتی راه های غیر قانونی را اینقدر سخت کنیم و فکری برای رفع نیازهایی که خداوند در دختر و پسر قرار داده نکنیم این دختر و پسر خودشون فکری خواهند کرد حالا یا این فکر اونا را به سمت خوشبختی می بره یا به سمت بدبختی اما چون ما جاده اصلی و قانونی را بستیم و از جوانان خود میخواهیم که فقط پشت در بسته منتظر باشند تا فرجی بشه دیگه حق نداریم اونا را سرزنش کنیم
به نظرم شما باید از این علاقه و ..استفاده کنی ..خودت حرف ازدواج رو پیش بکش ... خوب اگه شما ازدواج کنی اون میخواد چی کتر کنه ... طبیعه که شما دیگه نمیتونی با اون باشی .. بهتره ازاین علاقه در جهت ازدواج استفاده کنی ..بگو قصد ازدواج دارم و خیلی دلم یخواست با توازدواج کنم ولی تو که دوست نداری وباید از هم جدا بشیم کم کم ... ببین واکنشش چیه؟؟؟ اگه گفت بله براتون ارزوی خوشبختی میکنم ..یعنی هیچی ....و این همه مدت سو استفاده ابزاری کرده ... به هر حال وظیفه شماس که مووضع رو به سمت ازدواج بکشونید این هم برای خودتون وهم برای اون اقا بهتره....هم در دنیا هم آخرت
سلام خواهر گلم این اقا داره از شما استفاده ابزاری میکنه لطفا بدور از احساسات و کاملا منطقی فکر کن و تصمیم بگیر اگر واقعا شما رو برای ازدواج میخواست هر کاری میکرد تا شما رو بدست بیاره حتی با وجود مشکلات مالی این گفته اکثر مرداست که اگر کسی رو بخوان برای رسیدن به دختر هر کاری میکنن خب معلومه نباید از شما دست بکشه بدون مسئولیت و بدون کوچکترین هزینه ای داره نیازهاش رفع میشه مطمعن باشید اخر سر هم دختری که مادرش انتخاب کنه رو به همسری قبول میکنه نه شما رو برای اینکه ثابت بشه این حرفا درسته بهتره امتحانی کنی اول اینکه ارتباطتو قطع کنی اگر تماس گرفت و پیگیری کرد بگو بطور رسمی اقدام کنه اگر نکرد و بهونه اورد بدون نمیخوادت و تمام مدت اسباب بازیش بودی سعی کن همبازی پسرا باشی تا اسباب بازیشون
موفق باشی
یازهرا
ببین خانم این دختر هم نیازهاش در کنار اون پسر تامین کرده پس استفاده ابزاری نبوده بعد صادقانه حرفاش زده خود دختر این تصمیم گرفته بعد این دختر در کنار این پسر به خیلی از جاها رسیده شاید اگر حمایت و نقش تکیه گاهی این پسر نبود این دختر به این مراحل نمیرسید بعد به گفته این دختر پس نیازی به این دختر نداشته خودش خواسته که باهاش باشه
با هم مشترکا اختراع داشتین یا فردی بوده و پسره تشویقتون کرده روحیه داده ؟ هم رشته این ؟
دوست داشتن و عشق به این میگن . دمت گرم .
من که عشقی این جا ندیدم. فقط سو استفاده دیدم.
سلام برشما.
من هزار بار گفتم بخدا بقران پسر دختر بخاد میره میگیرتش ...هرچی غیراز این اتفاق بیفته فقط از سر غریزس ..هوسه هوس..هرچی هم از سر غریزه سر بزنه بی ارزشه ...
از خداشه خب پریده تو ظرف عسل..!!!چرا بدش بیاد؟تامینه برا چی به بقیه فک کنه ؟شما به جوونی و روح وجسمتون رحم نمی کنید به نفسای پدرو مادرت فکر کنید ...فکر میکنید راضین به این حده رابطه ...؟هیچ کسی بیشتراز پدرو مادر دلسوز شما نیست ...اون اقا این موضوع خوب فهمیده برا همین خانوادش ارجح گذاشته برشما درستشم همینه .شما میگید وابسته اید ..برا عاشقی باید دلبسته بود..هفت شهر عشق را عطار گشت ما هنوزاندرخم یک کوچه ایم ...اسم این حس عشق نیست ...وابستگیه فقط همین.
من مطمننم شما چندین شکار این اقا هستید...همش فیلمه ..شمام خریدار این فیلم دروغ...
خوش فکر ومنطقی باشید
یازهرا
آفرین.
خب عزیزمن معلومه کی بدش میاد با یکی باشه لذتشم ببره وابستگیشم داشته باشه ولی مسئولیتی رو دوشش نباشه
یه همزیستی مسالمت آمیز که به مرور رنگ کهنگی و تکرار و بلاتکلیفی به خودش میگیره
به مرور تو نخواهی تونست تو این شرایط دوام بیاری و شاید حس ابزار بودن بهت دست بده
و اونوقته که ممکنه اون ته مه های ذهنت حسرت عمر رفته رو بخوری
هرگز اجازه نده وسیله کسب آرامش یا استامینوفن کسی باشی
احسنت.
سلام
این کاملا طبیعیه که هر فردی از اینکه در کنار جنس مخالفش باشه لذت می بره؛ حالا چه لذت جنسی و جه لذت عاطفی و روانی؛ اما دو مشکل اصلی و عمده وجود داره که باعث میشه در خوب بودن این لذت تردید کرد و حتی گفت این لذت مقدمه ای است برای درد و رنج فراوان و ابدی:
1- اولین و مهمترین اون اینه که شما با این شرایط کوله بار گناهتون رو حسابی سنگین می کنین و اساسا دیگه توشه ای برای اون دنیا که اصل زندگی اوجاست باقی نمی ذارین. شما به لذت های زودگذر این طرف دل خوش کردین؛ در حالی که نمی دونین لذت های نامشروع در این دنیا باعث میشه که بعد از چند سال زندگی دنیوی و فرا رسیدن زمان مرگ که هیچ استثنایی درش نیست، بقیش رو باید با شرایطی سخت و غیر قابل تحمل به سر ببرین. شرایطی که دیگه نه راه برگشتی داره و نه فرصتی برای جبران.
2- دومین مشکل که در مقابل مشکل اول شاید خیلی ناچیز باشه اینه که شما با این روال، آیندتون در همین دنیا رو هم نابود می کنین؛ یعنی به خاطر یک خوشی موقتی که شاید چند سال بیشتر نباشه، خودتون رو از یک زندگی آروم و عاشقونه و خوب محروم می کنین. به خاطر اینکه یا باید بعد از چند سال عشق و عاشقی، از ایشون با تمام سختی هایی که داره جدا بشین و یا اینکه راضی بشین با همین وضعیت به زندگی ادامه بدین و به همین لذت ها دل خوش کنین؛ حتی اگه ایشون با یکی دیگه ازدواج کنه و چشمتون رو به روی هر چیزی غیر از اینه ببندین. هر دو راه بیراهه است و هر ثانیه که می گذره شما رو به دره سقوط نزدیکتر می کنه. البته قطعا شما منکر این ها نیستید و همین باعث شده که بیاین اینجا و راه حل بخواین و این خیلی خوبه؛ چون می تونه جرقه ای باشه که شما بیشتر از این در این مرداب فرو نرین و هر چه زودتر خودتون رو نجات بدین.
بنابراین با توجه به نکاتی که خدمت شما عرض کردم، اگه می خواین بیشتر از این به مشکل نخورین، بهترین کار اینه که هر چه زودتر تکلیف این وضعیت رو روشن کنین و اجازه ندین به همین روال ادامه پیدا کنه؛ چون هر لحظش برای شما خسارت و خسرانه و فرصت های جبران شما را داره ازتون می گیره.
برای روشن کردن تکلیف، اولین قدم اینه که این رابطه رو قطع کنین و به طرف بگید کار ما تا الان اشتباه بوده و ادامه دادن اون هم با این شرایط اشتباه بزرگتریه؛ البته با این هدف که بتونین این رابطه رو به سمت ازدواج سوق بدین؛ چون تنها امیدی که برای کشیده شدن این رابطه به ازدواج وجود داره، با همین روش زنده میشه؛ چون ذات انسان ها اینه که نسبت به اون چیزی که ازش منع می شن حریص ترند. لذا اگه حتی ایشون چند درصد پیش خودش به ازدواج با شما فکر کرده باشه، با این روش ممکنه به این مسئله جدی تر فکر کنه؛ در حالی که با ادامه رابطه، اون چند درصد هم از بین خواهد رفت؛ چون به اون چیزهایی که می خواد می رسه و دیگه انگیزه ای برای ازدواج با شما نخواهد داشت. البته شرط نتیجه بخش بودن این روش اینه که شما استقامت زیادی داشته باشین و زود پاپس نکشین و پاتون نلغزه.
بعد از قطع رابطه، یا ایشون هم قبول می کنه و میذاره میره که این به معنای اینه که شما هیچ ارزشی برای ایشون جز استفاده جنسی نداشتی! یا اینکه سعی می کنه نذاره رابطه قطع بشه که باید در مقابل این خواسته بایستید و یا اینکه پیشنهاد ازدواج میده. در این صورت هم چند حالت داره که معمول اون اینه که این پیشنهاد با بهانه هایی مثل فعلا شرایطش رو ندارم همراهه تا بتونه شما رو فعلا برای ادامه رابطه راضی نگه داره. کاری که شما باید در این شرایط بکنین اینه که به هیچ وجه به این وعده ها دل خوش نکنین و به طرف بگید اگه واقعا قصد ازدواج داری رسما اقدام کن؛ چون اقدام اولیه نه نیاز به هزینه خاصی داره و نه لازمه که حتما ما همون اول عرسی کنیم. بعلاوه اینکه شرط اصلی ازدواج ما پذیرش خونواده هاست و اگه ما بخوایم اقدام اولیه رو عقب بندازیم، هیچ ضمانتی برای اینکه خونواده ها بعد از چند سال قبول کنن وجود نداره و این یعنی هدر رفتن عمر ما. لذا بهتره همین الان تکلیف مشخص بشه.
شاید نتیجه این راه به هر دلیلی مثل عدم علاقه طرف به شما یا مخالفت خانواده ها یا ... این باشه که شما مجبور به فراموش کردن ایشون بشی؛ ولی خوبیش اینه که این کار همین الان صورت می گیره و به چند سال دیگه موکول نمیشه؛ چون با این شرایط بالاخره شما باید تاوان اشتباهی که کردی یعنی برقراری رابطه و گرفتار عشق شدن رو پس بدی و رنج و سختی فراموش کردن رو متحل بشی. چه بهتر که این کار زمانی انجام بشه که شما فرصت جبران داشته باشی؛ نه وقتی که دیگه سنتون بالا رفته باشه و هیچ فرصتی وجود نداشته باشه.
پیروز و سربلند