راه بی بازگشت...

14:14 - 1395/03/16

این مطلبی که مینویسم شرح حال یه بنده خدایی که ازم مشورت خواسته... این دوست ما با یه دختر خانم به قصد ازدواج صحبت میکنه.از قضا تفاوت های خیلی زیادی داشتن به خاطر همین چن روز نگذشته بوده که رفیق ما به دختر خانم میگه که این رابطه به صلاح نیست چون به درد هم نمیخورن. اما دختر خانم میگه تو این چن روز شناختی پیدا نشده و بیشتر فرصت بده. با اصرار های خانم، رفیق ما قبول میکنه که رابطه ادامه پیدا کنه. چن روزی میگذره و باز رفیق ما به این خانم میگه که بیشتر از این درست نیست رابطه ادامه پیدا کنه! بهش گفته بوده حتی اگرم من با تفاوت ها کنار بیام خانواده اش کنار نمیان... دختر خانم میگه باشه اما بیا برای اخرین بار ببینمت! این بنده خدا هم پیش خودش فکر میکنه دو دقیقه میره طرف میبینتش و همه چی تموم میشه. دختر خانم سوار ماشین که میشه خیلی غیر منتظره دست این بنده خدارو میگیره و این آقا هرکاری میکنه ولش نمیکنه.شروع میکنه به گریه و زاری که من تورو دوس دارم! من بدون تو نمیتونم! بهم فرصت بده میشم همون چیزی که میخای و غیره... این بنده خدا هم تا اون موقع طبق گفته خودش حتی دستش به نامحرم نخورده بوده و وقتی این خانم دستش میگیره دست و پاش شل میشه و قبول میکنه که ادامه بدن... این خانم هم وقتی میبینه این بنده خدا با یه دست گرفتن دست و پاش شل میشه شروع میکنه کم کم رابطه شو با ایشون نزدیک تر میکنه... این بنده خدا هم حسابی غرق این چیزا میشه و کارشون به بیراهه میره! ... حالا این بدبخت مونده با یه دختری که دختر نیست و هیچ ربطی به این و خانواده اش نداره...حتی علاقه چندانی هم بهش نداره! طبق گفته خودش میخاد باهاش عروسی کنه  خودش عذاب وجدان داره از کارش و میگه دیگه پاک نیستم که با کس دیگه ای به اسم یه ادم پاک ازدواج کنه... من بهش گفتم باهاش ازدواج کن اگه دیدی واقعا نمیتونی باهاش ادامه بدی ازش طلاق بگیر که هم اون بتونه به عنوان یه زن با کس دیگه ای ازدواج کنه هم خودت راحت بشی از این رابطه... نظر شما چیه؟

http://btid.org/node/93718

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 3 =
*****
تصویر hosein۶
نویسنده hosein۶ در

سلام با یه دست گرفتن دست و پاش شل شده ای بابا آبروی هر چی مرد رو برده .
در کل این دختر خانم با توجه به اینکه به زور خودشو به پسر بند کرده مناسب نیست اما شما هم به دلیل اینکه اشتباه کردی و با دختر مردم رابطه برقرار کردی باید چشمت رو روی تمام نداشته هاش ببندی و باهاش ازدواج کنی.

تصویر iman70
نویسنده iman70 در

عنوان خوبی انتخاب شده. راه بی بازگشت...
وقتی تا اینجاش رفته بقیشم باید بره نهایتش بعد ازدواج اگه واقعا دیدن مشکل دارن طلاق بگیره. البته باید یه چند سالی زندگی کنن چون احتمال زیاد اوایلش خیلی مشکل دارن چون پسر فکر میکنه ازدواج ناخواسته بوده و بهش تحمیل شده.

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

قضیه دوست شما مثل کسی است که زهر خورده و نمی‌خواهد تبعات آن را قبول کند. به هرحال دوست شما اشتباه و گناهی را مرتکب شده که عواقب خاص خودش را دارد و نمی‌تواند آنها را نادیده بگیرد. در چنین شرایط توصیه به ازدواج و عدم ازدواج با دختر مذکور، تبعات خودش را هم دارد. باید فرد، دو طرف قضیه را بررسی کند و ببیند با آسیب و تلفات کدام طرف می‌تواند کنار بیاید و بعد با مشاوره اقدام کند.

بنابراین اول باید فرد جوانب مسئله را بسنجد و ببیند با کدام طرف قضیه می‌تواند کنار بیاید و بعد می‌تواند در مورد آن طرفی که انتخاب کرده راهنمایی کرد. اگر طرف بخواهد زیر این رابطه را بزند و آن دختر را رها کند مسلماً در سرنوشت آن دختر تاثیر گذاشته و نمی‌تواند به راحتی خودش را از آن خارج کند. از طرفی اگر هم بخواهد اقدام به ازدواج کند، باید خانواده خود را برای این وصلت راضی کند که این هم سختی خودش را دارد.
پس لازم است فرد با این قضیه به صورت منطقی و مسئولانه رفتار کند. امّا قبل از آن لازم است که فرد نسبت به اشتباهات گذشته خود ابراز پشیمانی کرده و به درگاه خدا توبه کند تا چه بسا در ادامه به یاری خدا مشمول رحمتش قرار گرفته و او را به ساحل آرامش هدایت کند. 

مسئله این است که تافرد متوجه اشتباهات گذشته خود نشود، تصمیم گیری او برای آیندۀ خود می‌تواند نگران کننده باشد؛ چرا که در آن صورت احتمال تکرار خطا و اشتباه برای او همچنان پابرجاست و تسلسل ادامه پیدا می‌کند. بر طبق آموزه‌های دینی، کسی که توبه کند و رفتارهای گذشته را تکرار نکند به مانند فرد مومن و سالمی است؛ گویا اینکه اصلا گناهی نکرده است؛ امام باقر(علیه‌السلام) در این باره فرموده: «التّائِبُ مِنَ الذَّنبِ كَمَن لَاذَنبَ لَهُ؛ توبه كننده مانند كسى است كه اصلاً گناه نكرده است.»[اصول كافى، ج2، ص435] 

این راهنمایی که شما به دوستتان کردید مبنی بر اینکه او با آن دختر ازدواج کند و اگر در ادامه زندگی نتوانستند با هم کنار بیایند و آن وقت از همدیگر جدا شوند، می‌تواند راه خوبی باشد؛ زیرا در این صورت حق آن دختر هم رعایت شده و بعدا در صورت طلاق می‌تواند ازدواج کند. البته خود این راه هم باید با بررسی جوانب آن اقدام شود و نباید شتابزده عمل کرد.

با آرزوی موفقیت