زندگی در خانه پدر شوهر

13:05 - 1395/03/01

بعضی اوقات میگم فرارکنم برم ی جای خیلی دور کسی ازم خبرنداشته باشه الان کی خونه پدرشوهرش زندگی میکنه  همه چیم قراره کنترل شه اون موقع ک وقت استراحتمه استراحت نکنم الان چندروزه خونمونم حالم خوب شده رنگ وروم بهترشده میرم اونجا تموم سیستم بدنم بهم میریزه.برام دعاکنین توروخدا ازخدابخواین منو بازندگی نکردنم امتحان نکنه منم دلم زندگی میخواد کی نمیخواد. لابه لای حرفاشون میگن ک پشیمونن منو گرفتن ازمن خوششون نمیاد تازه نامزدم انتظار داره باهاشون زندگی کنم توخونه کسی ک ازمن خوششون نمیادچیکارکنم بگین توروخدا

http://btid.org/node/92840

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
14 + 6 =
*****
تصویر مجید27
نویسنده مجید27 در

طلاقتو بگیر خلاص شو . نباید میرفتی با کسی ازدواج میکردی که نمیتونه خونه جدا بگیره و با پدر مادرش زندگی میکنه حالا نمیدونم پدر شوهرت چکارست خدا کنه خونشون درویشی و فقیرانه نباشه

تصویر آقا حمید

روز اول نمیباس ازدواج کنی با این شرایط طرف خب، با طرفت صحبت کن که خونه جدا بگیره، وگرنه برنگرد

تصویر s-matin
نویسنده s-matin در

واقعا چیز جالبی نیست.من کاری ندارم که چرا شما و خانواده همسرتون از هم خوشتون نمیاد واقعیت اینکه با این وضعیت اگه برین اونجا هم شما و هم اونها عذاب می کشن. تمومش کنین بهتره.حالا خودتونم فکر کنین ببین چی به صلاحتونه.موفق باشید

تصویر رزا خادمی

سلام عزیزم
تا وقتی که در دوران ناکزدی هستی تکلیفتو روشن کن اشتباه منو مرتکب نشو 
البته خانواده شوهر من ادمای خوبی هستن ولی باز اون استقلالی رو که میخوام ندارم یعنی حتی حق انتخاب غذایی که می خوام و از لحاظ عاطفی هم شوهرم هنوز کاملا باور نکرده ازدواج کرده و هنوز از لحاظ عاطفی هخیلی به اونا وابسته ست یعنی اول اولویت با اوناست بعد من 
ولی اگه از روز اول جدا بودیم بیشتر به فکر زندگی خودش بود 
 

تصویر setayesh.mashreghi

عزیزم من با مشاور عزیز و محترم موافقم

یکی از مسائلی که من مطمئنم در دید خانواده ی همسرتون تاثیر منفی گذاشته همون موردی بود که خدمتتون عرض کردم و متاسفانه فکر نکنم الان بشه با نرفتن و محدود کردن رابطه دید خانواده ی همسرتون رو عوض کنید....متاسفم.....

تصویر setayesh.mashreghi

عزیزم.....چقدر وضعیت سختی دارید

خواهر گلم بهتر نیست وقتی هنوز نامزد هستید در انتخابتون تجدید نظر کنید؟؟؟

ببخشید نمیخوام جسارت کنم ولی اصلا چرا شما  در دوران نامزدی میرید خونه ی نامزدتون چند روز می مونید؟ باور کنید همین ارتباط های زیاد قبل از عقد میتونه نظر خانواده ها رو عوض کنه

شاید چون شما میرید و شب منزل نامزدتون هستید و چند روز اونجایید باعث شده خدایی نکرده مادر شوهر و پدر شوهرتون در مورد شما دید منفی پیدا کنن

دوست خوبم با توجه به اینکه قبلا هم در پرسشی که داشتید همراهتون بودم بهتون جداً توصیه میکنم در خصوص انتخابتون با دید باز تفکر و بعد تجدید نظر کنید هنوز دیر نشده هنوز چیزی از دست ندادید دوران نامزدی واسه همینه دیگه که اگه دیدید مناسب نیستید ارتباط رو قظطع کنید البته منو ببخشید رک میگم خدمتتون شما در دوران نامزدی باید روابطی که با نامزد و خانواده ی ایشون دارین خیلی محدود تر باشه و شما یکی از اشتباهاتتون که به عنوان یک دوست لازم دیدم خدمتتون بگم همین ارتباط خیلی نزدیک و بی پرواتون با نامزدتون و خانواده ی ایشونه

عزیزم با تمام این احوال الان به فکر باشید و تجدید نظر کنید خیلی بهتره تا بعد از ازدواج

گل من خانواده ی همسرتون وقتی الان برای شما احترام قائل نمیشن شما فکر میکنی ازدواج کنید قراره عوض شن؟؟؟

عزیزم براتون قطعا دعا میکنم و ازتون خواهشی که دارم اینه که کمی واقع بین باشید و سعی کنید یک تصمیم درست بگیرید ----براتون از صمیم قلب و با تمام وجود دعا میکنم که خدای مهربون کمکتون کنه و شما هم راضی باشی به رضای خدا و به خودش توکل کنید

تصویر مصطفی راهی

با سلام و عرض تشکر از سوالی که در انجمن رهروان ولایت مطرح کرده‌اید.
بروز بسیاری از مشکلات در زندگی انسان‌ها به سبب شناخت ناقصی است که از هدف اصلی زندگی و حقیقت آن دارند.
چه زیبا مولای متقیان درباره نوع نگاه ما به دنیا فرموده‌اند:«مَنْ‏ أَبْصَرَ بِهَا بَصَّرَتْهُ وَ مَنْ أَبْصَرَ إِلَيْهَا أَعْمَتْه[1] هر کس به وسیله آن(دنیا) نگاه کند دیدگانش را روشن می‌گرداند و هر کس به خود آن نظر بیندازد کورش می‌کند». دقیقا حقیقت دنیا همین گونه است که اگر شما با باور به حقیقت دنیا که پر است از محدودیت‌ها و کاستی‌ها به سراغ زندگی خود بروید، قطعا زندگی شادی خواهید داشت چرا که از قبل می‌دانید که این دنیا ظرفیت آن را ندارد که شما به همه خواسته‌هایتان اگر چه که خوب باشند، برسید در حالی که اگر انسان به جای باور به محدودیت‌های دنیا، فقط نظاره‌گر محدودیت‌ها و حتی خوشی‌های زودگذرش شد و پس از آن خود را اسیر آنها دید، زندگی تلخی را در پیش خواهد داشت.
ما در نگاه اول می‌خواهیم که این باور را در خود تقویت کنید که دنیا این محدودیت‌ها را دارد و خوشا به حال آنانی که این محدویت‌ها را برای رسیدن به آخرت و بهشت برین الهی تحمل می‌نمایند و برنامه زندگی خود را بر آن اساس تنظیم می‌نمایند.
ما در بد‌ترین حالت که شما تمام وظایف خود را نسبت به خانواده همسر خود انجام داده باشید و در مقابل، آنها جواب خوبی‌های شما را با بدی داده باشند نیز جایی برای این نمی‌بینیم که از بابت انجام خوبی‌ها و تلاشی که در این زمینه داشته‌اید، خود را سرخورده و ناامید ببینید چرا که این تلاش‌ها پیش از آنی که بخواهد به چشم آنها بیاید، برای ارتقاء سطح وجودی خود شما لازم و ضروری است و شما ناگزیرید برای این که زندگی بهتر و سعادتمندانه ای داشته باشید دست از این تلاش برندارید.
نکته آخری که در اینجا برای شما بیش از هر چیزی راه‌گشاست این است که پیش از آنی که گله‌مند باشید که چرا آنها روابط خوبی با شما ندارند به دنبال علت این رفتار بگردید و بعد از یافتن علت اگر فهمیدید تمام یا بخشی از تقصیر به گردن شماست در رفع و اصلاح آن کوشا باشید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی‌نوشت:
1.شريف الرضي، محمد بن حسين، نهج البلاغة (للصبحي صالح) - قم، چاپ: اول، 1414 ق.