سوال: اعصاب ندارم

11:41 - 1400/08/24

سلام 

یه مدت همش بد میارم

انگار دعوا خودش می یاد کنارم.  اعصاب ندارم

اخلاقم تند میشه  به خدا خودم بعدا ناراحت میشم ولی دست خودم نیست چکار کنم

----------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum  
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/189533

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 0 =
*****
تصویر روئین تن مهدی

سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی
 

خیلی خوبه که شخص مشکل خودش رو متوجه بشه، و در صدد رفع اون بر بیاد. آمپر ماشین وقتی خراب باشه طبعا خرابی به جاهای دیگه هم سرایت می کنه و خسارت میزنه. خیلی ها هستند رفتارهای پرخاشگرانه دارن اما ککشون هم نمی گزه، و فکر می کنن راهشون درسته و حق با اوناست. خیلی خوبه که شما قاضی درونتون بر خلاف این جور ادما زنده و فعاله.
برا اینکه به سوال شما جواب بدم با یک داستان و یک مثال شروع می کنم

داستان

گویند رسول اکرم(ص) در مدینه از محلى عبور مى فرمود, گروهى از جوانان مشغول زور آزمایى بوده و در حال بلند نمودن سنگ بزرگى بودند و چون احتیاج به داور داشتند با عبور پیامبر, از آن حضرت خواستند میانشان داورى نماید که کدامشان بهتر سنگ را بلند مى کند, رسول گرامى اسلام قبول فرمود و در پایان کار اظهار داشتند: مى خواهید بگویم قویتر از همه چه کسى است؟ گفتند: بفرمایید: فرمود: آیا گمان مى کنید نیرومندى در جا به جا نمودن سنگ است؟ نیرومند حقیقى کسى است که چون خشم بر او غلبه گردد, بر غضب خویش غالب گردد.

ما در مشاجرات اجتماعی مون فکر می کنیم بزرگی به اینه که دنیا رو بهم بریزیم و زمین و آسمون رو به هم بدوزیم تا به چشم همه بیایم. فکر می کنیم اگر به این و اون خشم گرفتیم و دعوا راه انداختیم منزلت اجتماعیمون بالا میره و در دل و ذهن دیگران جا باز می کنیم. اما این اشتباه محاسباتیه .با این طرز نگاه هر چند ممکنه از شما حساب ببرند و گارد بگیرند اما با این کار "خود واقعی" خودمون رو کوچیک کردیم. از اون طرف هم درسته. اگر در مقابل دیگران تواضع به خرج بدیم و خشم خودمون رو کنترل کنیم و بلکه فراتر از این به دیگران محبت کنیم، "خود واقعی" مون رو بزرگ کردیم و به خودمون کرامت دادیم.

گرت از دست برآید دهنى شیرین کن
مردى آن نیست که مشتى بزنى بر دهنى

پس باید در مقابل ناملایمات بیرونی، روح خودمون رو تقویت و بزرگ کنیم  تا زود از کوره در نریم.

یک مثال

اگر روح را به لاستیک وسیله نقلیه تشبیه کنیم خواهیم دید که وسیله ای مثل دوچرخه، که لاستیک باریکی دارد در مواجهه با دست اندازها، رعشه شدیدی به پیکر دوچرخه وارد می شود. اما تصور بفرمایید لاستیک تراکتور در مواجهه با همان دست انداز چگونه است! بقول شما بی تفاوت از آنها خواهد گذشت.

همانطور که بدن ممکن است در برابر کارها و حتی بیماریها، قوی و ضعیف باشد، روح هم در قبال ناملایمات و بدرفتاریها و ایستادگی و بخصوص در مقابل گناهان می تواند قوی و ضعیف باشد.

چگونه روح را قوی کنیم؟

همانطور که بدن با دو عنصر، (تغذیه مناسب، فعالیت مناسب) قوی می شود، روح هم به حسب خود با این دو عنصر قوی می شود.

1-تغذیه: تفکر، بینش صحیح به ارزش وجودی خود، نگاه کلان به گستره و نظام آفرینش، توجه به بزرگی خدا و ارتباط قلبی با او و رنگ گرفتن از صفات خدا و .... همه این موارد تغذیه روح اند و باعث قوت بخشی به روح می شوند . روح که قوی شد دیگه بی احترامیها و بددهنیهای دیگران پشیزی بیش نخواهد بود. البته که این فرآیند برای ملکه شدن، زمان بر است.

2- فعالیت: مخالفت با نفس و خواهشهای او هر چند سخت است اما به شدت به قوت روح شما کمک می کند. «نفس»، ما را به تنبلی و شکنندگی و سستی و زود رنجی می کشاند. و مخالفت با او همچون گیاهی که در کویر می روید، روح را قوی و مستحکم می کند. حضرت على(ع) در نامه اى خطاب به عثمان بن حنیف مى فرماید: من نفس خود را با پرهیزگارى پرورش مى دهم.

نماز و بخصوص نماز اول وقت یکی از بهترین دستورالعملهای است که هم تغذیه است و هم فعالیت. هم شخص را به آرامش می رساند و هم به قوت روحی او کمک می کند چون یکی از مصادیق مخالفت با نفس هستش. چون لازمه آن این است که باید از هر کاری که موقع اذان دوست دارد، دل بکنید و به سراغ نماز بروید. ثمره این دستور، زود هنگام خواهد بود بشرط تداوم .

با این دو کار سعه صدر شما ، افزون خواهد شد. و کنترل زبان و اعضای بدن شما به عقل و خودمداری شما محول خواهد شد . نه نفس و قوه غضبیه شما! لذا در مشاجرات آرامش خودتون رو حفظ خواهید کرد و قبل از هر گونه واکنشی،اون رو مزمزه خواهید کرد.
تا قبل از اینکه به این مطلوب برسید و این صفت رو نهادینه کنید توصیه میشه موقعیتهایی که از کوره در میرید رو یادداشت کنید. و اگر در اون موقعیت واقع شدید، صلوات  زمزمه کنید. یا دائم حالت خودتون رو عوض کنید، یا هر چیزی که ذهن شما رو درگیر خود کند. اگرپیشاپیش بنا داشته باشید که این برنامه ها را در مشاجرات داشته باشید  نیروی "خود اگاهی" خودتون رو تقویت کردید.

 

موفق باشید