سلام خسته نباشید
من با همسرم به مشکل خوردم
من قبلا بهش دروغ میگفتم
الان دیگه چند وقت خودم رو اصلاح کردم که دروغ نگم
الانم تازه چند وقت تو یه شرکت کار پیدا کردم
مشغولم ولی گیر میده هر دفعه پول بهش بدم کار منم جوری که تا سر برج حقوق نمیدن بهم
الان قهر کرده رفته خونه پدرش
میگه طلاق میخوام
سن من 40 تحصیلاتم سیکل
همسرم 38 تحصیلات دیپلم
دلیل دروغ گفتنم ؛ ترس از اینکه از دستش بدم
دلشوره واضطراب همیشه با من هست
----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: https://btid.org/fa/user/register
با سلام وادب خدمت شما کاربر ارجمند.
از اعتماد شما به مجموعه پاسخگویی اندیشه برتر کمال تشکر را دارم.
ازدواج وتشکیل خانواده باید بر اساس چهار اصل 1- ایجاد امنیت 2- حمایت 3- تعهد 4- صداقت استواراست تا علاوه براحساس آرامش منجر به احساس رضایتمندی و خوشبختی در زندگی منجر شود. برای رسیدن و تحقق این آرزو باید حتما هم این چهار اصل را داشته باشیم . در این بین هر چیزی که این چهار اصل را یایکی از این چهار اصل را مختل بکند آن زندگی محکوم به شکست است. خصوصاً زمانی که آن عامل تداوم داشته باشد و زوج مبتلا نتواند یا نخواهد آن فعل را ترک کند.
ریشه تخریب همه این موارد در دروغ گویی نهفته است. معمولاً دلیل مردها در دروغ گفتن به همسر همانطور که به بخشی از آن اشاره داشتید به جهت جلب توجه یا بدست آوردن دل معشوقه خود و در برخی موارد بخاطر ترس نهفته ای است که ناشی از نداشتن اعتماد به نفس و ترس از دست دادن اُبهت و اقتدار مرد در خانواده است .در واقع به هر دلیلی که بوده باشد و با هر هدفی که بوده باشد مردود است و قابل پذیرش نیست اما خانم‌ها هرگز این توجیه را به هر دلیلی که بوده باشد نمی پذیرند.
باید به همسرتان حق بدهید که همه اعتماد خود را براساس آنچه مکرراً می‌بیند و میشنود فرو بریزد و کوه امنیت او متلاشی شود. اگر چنانچه مایل هستید با همین فرمان جلو بروید هرچند که طلاق و جدایی امر ناپسند و مکروهی است اما برای شما و همسرتان تنها راه نجات است چرا که تلخی طلاق در یکسال برای او بهتر از عذاب های روزانه تا پایان عمر است. قصد اینجانب تشویق به طلاق نیست بلکه از باب مثال برای نشان دادن میزان آثار منفیی است که در اثر این صفت بر هر دو نفر شما وارد می شود.
این موضوع اعتماد به ادامه مسیرزندگی را عنوان از بین ببرد. اگر به دنبال راهی برای مدیریت آن هستید حتماً باید زیر نظر یک مشاور متخصص و حرفه ای ادامه بدهید. روانشناس یا مشاور ازدواج می‌تواند به شما کمک کند تا بیاموزید که چگونه یک محیط قابل اعتماد ایجاد کنید، صادقانه تر با یکدیگر صحبت کنید و پس از شکسته شدن اعتماد دوباره آن را احیا کنید. اگر همسرتان علاقه ای به مشاوره خانواده ندارد، می‌توانید برای خودتان درمان را شروع کنید.
همانطور که خود شما نیز به آن اشاره کردید از نظر روانشناسی، دروغگویی،یک نوع اختلال روان پریشی است که به علت نقص یا کمبود یا از روی ترس از چیزی گفته می شود که آثار فردی و اجتماعی در بر دارد.علاوه بر اینکه در خانواده خود با بی اعتنایی و بی اعتمادی دیگران روبرو می شود از نظر اجتماعی نیز باعث طرد شدن از دوستان ومردم می شود.
در واقع دروغگویی یکی از معضلات اجتماعی است که آسیب های زیادی را به همراه دارد و اگر در روابط زناشویی اتفاق بیافتد آسیب بیش تری به رابطه وارد می‌کند.
دروغ گفتن به همسر
هر فرد باید برای همسر خود چهار اصل را در ازدواج پایدار داشته باشد که عبارتند از:
1- اصل امنیت( امنیت مالی، اجتماعی،روحی، روانی، اخلاقی، و...).
2- اصل حمایت (مالی، احساسی، عاطفی، و..)
3- اصل تعهد
4- اصل صداقت
یکی از ارکان اساسی در ازدواج اعتماد است، معمولاً زوجینی که مبنای زندگی را روی صداقت می گذارند انتظار دارند که همسرشان در موقعیت های مختلف با صداقت رفتار کند و در صورتی که همسرشان دروغ بگوید نسبت به او بی اعتماد می شوند.
زنان و مردان هر دو ممکن است در رابطه با همسر خود دروغ بگویند و علل این پیامد متفاوت می باشد، البته در هر صورت دروغ به هر دلیلی که باشد باعث خشم می شود و زمینه را برای دلخوری و بی اعتمادی فراهم می‌کند.
دروغگویی مرد
مردان می توانند به علل مختلفی به همسرشان دروغ بگویند تا مسائل را پنهان کنند. در واقع آن ها فکر می‌کنند که با این کار مصالح زندگی زناشویی را رعایت کرده اند در صورتی که دروغ شرایط را پیچیده‌تر می‌کنند.
دلایل دروغگویی مردان
1- جهت حفظ موقعیت خود در خانه.
2- نگران نکردن همسر.
3- توقعات بالای همسر و فرزندان.
4-غر زدن های زیاد همسر.
5- حفظ عزت نفس.
6- احساس ناامنی.
7- ترس از دست دادن همسر.
8- ناآگاهی از آسیب های دروغ
دروغ گویی به هر علتی که باشد روزی فاش می شود و زمانی که فاش شود اعتماد ها را از بین می‌برد و دلخوری ایجاد می شود، به قول معروف « ماه هیچ وقت پشت ابر نمی ماند.» بنابراین فرد هرچقدر هم که در دروغ گفتن ماهر باشد بالاخره روزی دستش رو می شود.
علاوه بر این، دروغ در طول زمان جایگاه و ارزش فرد را پایین می آورد، به مرور زمان دروغ های فرد آشکار شده و اعتماد به او کاهش می یابد. اگر فرد دروغگو همسر و زندگی خود را دوست داشته باشد متوجه می شود که دروغ های او باعث لطمه به احساسات طرف مقابل و ایجاد حس دوری و عدم صمیمیت می شود.
برای عبور از این بحران لازم است که ؛
1- پشیمان باشید و برای اشتباهات خود عذرخواهی کنید.
2- به هیچ عنوان سعی نکنید دروغ های خود را توجیح کرده یا برای آن ها دلیل بسازید.
3- عذرخواهی کنید.
عذرخواهی چند مرحله دارد:
اعتراف به اشتباه
معذرت خواهی
جبران اشتباه
عدم ارتکاب مجدد
با همسرخود صحبت کنید و از او عذرخواهی کرده و بگویید زیر نظر یک مشاوره هستید و دستور العملهایی را اجرا می کنید، این اطلاع دهی به همسرتون، باعث میشه که همسرتون به اهتمام شما به این قضیه ملتفت بشه و اعتمادش به طور نسبی جلب بشه .
همسر هر شخص جزئی از از وجود آن است بنابراین اگرچه قصد شما برای ازبین نرفتن اقتدارتان بوده و درک می کنم اما با طی کردن این مراحل می توانید از دلخوری ها عبور کنید و با پایبندی، تعهد و صداقت به همسرتان نشان دهید و اعتماد او را جلب کنید.
اگر چنانچه بازهم در این زمینه سوالی داشتید می‌توانید در ادامه همین پست ارسال نمایید.
موفق باشید
سلام
خسته نباشید
من هر کار کردم که همسرم رو قانع کنم، دیگه نمیدونم چه کار کنم...؟؟؟
ببخشه من رو
برگرده سر خونش
با سلام و ادب و احترام مجدد خدمت شما کاربرمحترم.
از حسن اعتمادتان به مجموعه پاسخ گویی اندیشه برتر خرسند و سپاس‌گزارم.
همان طور که در پاسخ های گذشته به طور مفصل توضیح داده شد،
1- باید مسئولیت مشکلاتی را که از قبل به خاطر این خصوصیت در رابطه تان و در زندگی تان به وجود آوردیدريال را به عهده بگیرید.
2- اینکه واقعاً با خودتان رو راست باشید.
3- در روایات اسلامی از ائمه علیه السلام به این مضمون آمده است که اگر همه گناهان را در یک جایی جمع کنند و درب آن را قفل کنند کلید همه آنها دروغ است.
4- اینکه واقعاً پشیمان باشید و همین پشیمانی را از طریق نوشتن یک نامه یا پیامک یا به صورت حضوری همسرتان را به یک کافی‌شاپ یا رستوران یا پارک دعوت کرده و با او صادقانه مطرح واظهارپشیمانی کرده و بگویید زیر نظر یک مشاور در صدد اصلاح و جبران آن هستید.
5- به همسرتان بنویسید ارتباط با مشاور خوب و مفید است، من هم اراده اصلاح آن را دارم؛ اما تنها کسی که می تواند صادقانه بمن کمک کند و کنارم باشد شما هستید.
6- دل همسر خود را به دست بیاورید و برایش وقت بگذارید.
7- اگر همه راهها را رفتید یا دارید می روید؛ به صورت مستقیم، یا با یک یادداشت به او بفهمانید این خود شما هستید که از عمل خود رنج می‌برید و در صدد جبران هستید و عدم حضور او به اصل رابطه‌تان آسیب جدی و غیر قابل جبران وارد می‌کند. از طرفی هم نمی‌توانم مجبورت کنم که بپذیری.
8- من اتمام حجت کردم و در این زمینه دیگر نه‌چیزی می گویم و نه اصراری می کنم.
9- در نحوه بیانتان دقت لازم را داشته باشید. حق ندارید خود را ذلیلانه به همسرتان نشان دهید. این کار باعث از بین رفتن باقی‌مانده اقتدار و ابهت‌تان می شود، به طوری که همسرتان بعد از این دیگر برایتان تره هم خرد نخواهد کرد.
10- خود را قوی و قدرتمند نشان دهید.
راه‌کارها و پیشنهادات
حال سؤال اینجا است که چطور باید اشتباه را جبران کرد؟ چطور آسیبی را که به روح و روان همسرتان وارد شده برطرف کرد؟
1- زمانی که به همسرتان و پیوند مقدس‌تان دروغ می گویید، در واقع خودتان را از یک زندگی راحت و آرام محروم ساخته‌اید. زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی برای همه دردناک و زجرآوراست؛ اما برای همسرتان که اولویت اول و آخر زندگیتان است در آورتر و شکننده تر خواهد بود. بنابراین با همسرتان صادق و وفادار باشد و به تعهدی که با او بستید پایبند بمانید؛ با این توصیف همسر شما دائماً از احساس گناه و خیانت به خود رنج می‌برد.
2- برای نجات دادن زندگی مشترک، و التیام زخم‌هایی که به همسرتان زده‌اید و ترمیم آسیبی که به اعتماد همسرتان وارد ساخته‌اید، را با 1- توقف دروغ گویی، مسئولیت پذیری، صداقت، تصمیم گیری جدی به ترک آن، وفاداری به قول هایی که به او داده اید یا در آینده قل می دهید، جبران نمایید.
3- اگرعواطف و احساسات هر دوی شما جریحه دار شده مانعی وجود ندارد که مدتی از هم فاصله بگیرید. این فاصله کوتاه هر دو نفرتان را به اشتباهاتی که انجام دادید فرصت آگاه سازی می‌دهد. البته نباید مدتی طولانی از هم دور باشید.
4- قبل از صحبت کردن درباره موضوعات بحث‌برانگیز یا ارتباط دوباره با هم مدتی به همسرتان فرصت بدهید تا اوضاع آرام شود و آب‌ها از آسیاب بیفتد.
5- در عین حال که به همسرتان اجازه می‌دهید تا مدتی تنها باشد، باید برای او هر ازگاهی به صورت روزانه باپیامک یا تلفن و صحبت های عاشقانه نیز وقت بگذارید.
6- هر از گاهی با هم بیرون بروید و وقتی همسرتان آمادگی کافی را پیدا کرد، دوباره نزد هم برگردید.
7- انتظار نداشته باشید که همسرتان بلافاصله دوباره به شما اعتماد کند. جلب اعتماد دوباره همسرتان زمان می‌برد.
8- اگر همسرتان می‌خواهد به مشاور ازدواج مراجعه کند، نه نیاورید. امتناع از کمک گرفتن از مشاور نشان می‌دهد که شما برای نجات زندگیتان جدی نیستید.
9- هیچ‌وقت همسرتان را ترغیب نکنید که موضوع را فراموش کند و از آن بگذرد. گوش شنوایی برای شنیدن دردها و رنج‌های همسرتان داشته باشید. صادقانه با هم صحبت کنید و بگذارید همسرتان بداند که شما از این کار خود پشیمان هستید و دیگر او را با این درد آزار دهنده تنها نخواهید گذاشت.
10- زمانی‌که همسرتان می‌خواهد درباره اندوه و خشمش صحبت کند، حتی اگر به نظرتان بیاید این گله‌گذاری تا ابد ادامه دارد، به او گوش بدهید.
سخن پایانی:
قطعا هر انسانی در یک برهه از زندگی خود ممکن است اشتباه کند، اگر به موقع متوجه اشتباه خود شده‌اید حتی یک ثانیه را هم از دست ندهید و برای جبران خیانتی که به شریک زندگیتان کردید تمام تلاشتان را بکنید. برای جبران خیانت اولین قدم خیانت نکردن است. به همسرتان دیگر دروغ نگویید، مسئولیت اشتباهتان را بپذیرید، با او صادق باشید، در جلب اعتمادش بکوشید، صبور باشید و زمان بیشتری با او صرف کنید. برای اینکه بتوانید پایه‌های زندگی مشترکتان را دوباره بنا کنید بهتر است سطح شناخت و آگاهی تان را در این زمینه بالا ببرید.
چنانچه باز هم در این زمینه سؤالی داشتید می‌توانید در ادامه همین پست ارسال نموده و با ما همراه باشید.
موفق باشید