خسته نباشید
من یک دختر۱۷ساله هستم مجردم اصلا با خانوادم رابطه خوبی ندارم خونمون کم پیش میاد برم همش اونا مادربزرگمم مادرم منو نفرین میکنه وهرموقع کسی از فامیل باهش حرف میزنه میگه نفرینام ارتا دل نیست پدرمم امیشه با من دعوا داره مشکل مالی اصلا نداریم اما من دوسال پیش با یک پسر با طور مجازی حرف میزدم که خانوادم متوجه شدن به من شک پیداکردک دیگه به من گوشی ندادن تا الان برام گوشی خریدن اونم داداشم خریده پدرم خیلی به من شک داره بخدا خسته شدم دلم میخواد ازدواج کنم سنی ندارم اما فکر میکنم تنها راه نجاتم ازدواج کردن من چیکار کنم از عالم وادم طرد شدم جلو ایینه نگاه نمیکنم خودمو
دختردایی دارم کا ازنظر اندام ودرس خوبه واقعا مادرم همش اونو میکوبه تو سرم شما کمکم کنین لطفا
-------------------------------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
برای پدر و مادر ها
همیشه مرغ همسایه غاز هستش
البته همشون اینطوری نیستنا
با سلام و عرض تشکر از اعتمادی که نسبت به کارشناسان سایت رهروان ولایت دارید.
حقیقتا رفتارهای بد خانواده خصوصا والدین تاثیرات منفی در وجود فرزندان می‌گذارد خصوصا اگر این فرزند دختر نیز باشد که روحیات حساس تر و احساسات قوی‌تری دارد. ما از این بابت متاسفیم که شما ارتباط خوبی با والدین‌تان ندارید.
به عقیده ما مشکل شما به دو قسمت تقسیم می‌شود اول اینکه رابطه‌تان با والدین خوب و سازنده نیست که باید حتما برای آن چاره اندیشی کرد و دوم اینکه شما برای فرار از این مشکلات تصمیم به ازدواج دارید که این نیز کار درستی نیست.
برای حل مشکل اول نکاتی در ادامه تقدیمتان می‌شود.
1. درست است که رفتار والدین‌تان با شما درست نبوده اما باید به این مساله توجه نمایید که آنها دلسوز شما هستند ولو به اینکه رفتار درست با شما را بلد نیستند.
2.در یک مشکل ممکن است شما نیز دچار تقصیرات و لغزشهایی باشید که باید آنها را شناسایی کنید و از انجام آنها به جهت بدتر شدن اوضاع جلوگیری کنید.(به معنای دیگر باید شما سهم خودتان را در ایجاد مشکلات بپذیرید.)
3. با پاک کردن صورت مساله مساله تان حل نخواهد شد بلکه گرفتاریها بیشتر می‌شود بنابراین به دنبال راه حل هایی برای رفع مشکلتان باشید که در اینجا پیشنهاد جدی و تاکید بسیار ما این است که موضوعتان را با یک مشاور امین و کارآزموده در میان بگذارید و روند حل مشکلات را با او دنبال نمایید.
4. خواندن و مطالعه در زمینه‌ای مهارتهای زندگی نیز به شما کمک خواهد داد. مهارتهایی مانند فن مذاکره، ارتباط موثر، حل مساله و ... برای شما بسیار ضروری است.
5. حرفتان را با افرادی که توانایی حل مشکل شما را ندارند در میان نگذارید که بر مشکلات شما افزوده خواهد شد.
درباره مشکل دوم که تصمیم به ازدواج برای فرار از مشکلاتتان گرفته اید نیز باید بگویم که این کار باعث می‌شود که شما در یک فشار تصمیم گیری کنید و تصمیمات در این فضا نیز معمولا تصمیماتی احساسی و غیر عاقلانه هستند و گاه ممکن است شما را از چاله در بیاورد و به چاه بیندازد.
با تشکر از صبر و حوصله شما
با سلام. سوال شما در نوبت پاسخگویی قرار گرفت
سخته
اما باور کن فکر به سختیش
بیشتر اذیتت میکنه
جا خالی بده
دختر داییت بی افته بترکه
خخخخخخخخخخخخخ
واقعا چقدر شما بانمکید شبا تو آب نمک میخوابی
کاش میفهمیدی هر جایی جا شوخی نیست وقتی کسی با درموندگی کمک میخواد کمک نمیکنی ساکت باش متوجهی
شوخی هم حدی داره شورشو درنیار آقا
کارمادرها همینه
قصدشون ولی بد نیست