ما همدیگر را خیلی دوست داریم

23:35 - 1393/02/29

دختری هستم ۳۴ساله و کارمند. از یک خانواده خوب و تحصیل‌کرده هستم، حدود سه سال پیش با آقایی آشنا شدم که در شرف جدایی از همسرش بود که یک دختر سه‌ساله هم داشت، بعدازاینکه اطمینان پیدا کردم که حرف‌هایش واقعیت دارد و در مراحل پایانی طلاق هستند تصمیم گرفتم با ایشان ادامه دهم .این را هم بگویم چند سال پیش هم یک‌بار از هم جدا شدند ولی دوباره رجوع کرده بودند،طلاقشان یک سال طول کشید بعد از اون هم من اصراری برای ازدواج سریع نداشتم چون می‌دانستم روحیاتش به‌هم‌ریخته و نیاز به گذشت زمان دارد،  حدود یک سال ما باهم نامزد کردیم البته خیلی ساده ، و تصمیم گرفتیم بعد از درست شدن انتقالی ایشان به شهر محل سکونت من عقد کنیم، بعد طلاق دخترش با خودش زندگی می‌کند و دچار مشکلات روحی افسردگی شده و به همین دلیل به من گفتند که به خاطر دخترم قصد دارم مادرش رو برگردانم،من هم دخترش را دیدم واقعاً از چهرش مشخص بود، البته از من هم خواستند که با ایشان به‌صورت مخفیانه ازدواج کنم و به شهر ایشان نقل‌مکان کنم،من با برگرداندن آن خانم هیچ مخالفتی نکردم چون آینده به دختربچه برای من خیلی مهم است ،از طرفی هم ما همدیگر را خیلی دوست داریم توان جدایی رو نداریم، چند روز پیش به هم گفت که خانم به‌شرط گرفتن وکالت طلاق برمی گرده، نمیدونم چه تصمیمی بگیرم ،لطفا مرا راهنمایی کنید با تشکر

با سلام، از اینکه ما را برای به‌عنوان راهنما و محرم خود انتخاب کرده‌اید متشکرم.
سعی کنید تمام جوانب کار را بسنجید و به‌دوراز احساسات، عاقلانه تصمیم بگیرید.اینکه ایشان به شما پیشنهاد همسر دوم شدن آن‌هم به‌صورت مخفیانه را داده‌اند شما باید خوب فکر کنید که این کار ممکن است چه عوارضی داشته باشد مثلا آیا خانواده شما چنین چیزی را می‌پذیرند؟آیا شما طاقت دوری از شهر و خانواده خود رادارید ؟با توجه به اینکه شما همسر دوم و مخفی ایشان خواهید بود مسلما ایشان نمی‌توانند وقت زیادی را با شما باشند و این به‌تنهایی شما خواهد افزود یا اینکه به‌احتمال‌زیاد ازدواج شما روزی لو برود و همه‌چیز آشکار شود که در آن صورت ممکن است زندگی آن آقا با همسرش تحت تأثیر قرار گیرد و شما باعث خراب شدن زندگی آن‌ها شوید و اگر کارشان دوباره به جدایی بکشد ضربه روحیه دیگری خواهند خورد و از طرفی سه‌طلاقه می‌شود.
در ضمن شما باید دلیل متارکه ایشان را تحقیق و بررسی کنید شاید همان مشکلی که باعث جدایی او از همسرش می‌شد در زندگی شما نیز پیش آید و شما نیز به دردسر بیفتید.
اگر مشکل او فقط دخترش است و با همسرش واقعاً تناسب ندارد و او را نمی‌خواهد، خوب شما می‌توانید با پذیرش فرزند او و محبت کردن جای خالی مادرش را پرکنید و مشکلات حل‌وفصل  شود چون ازدواج مجدد ایشان با همسرش باوجود شما مسلما ایشان دوباره به زندگی‌اش دلگرم نمی‌شود پس شما یا به ایشان بگویید، دخترش را می‌پذیرید و باشما ازدواج کند یا اگر همسر دوم می‌شوید همسر سابقش نیز در جریان باشد و این کار  را مخفیانه انجام ندهید چون این به نفع شماست و در این صورت شما و همسر اولش از حقوق مساوی برخوردار می‌شوید مثلا ایشان یک‌شب در منزل شما هستند و یک‌شب در منزل او ولی اگر مخفیانه باشد اکثر شب‌ها را تنها باشید خلاصه قضیه فرق می‌کند.
اگر این دو راه‌حل عملی نشد شما به‌طور کل با ایشان قطع رابطه کن چون این رابطه علاوه بر اینکه شرعاً حرام است باعث به هم خوردن زندگی او و عذاب شما می‌شود پس باید مدتی ب سختی بکشید تا او را فراموش کنید.
در آخر با توکل و توسل به خداوند متعال اهل‌بیت عصمت طهارت همیشه در زندگی پیروز و سربلند باشید.

http://btid.org/node/29662
تصویر cosar
نویسنده cosar در

 خب چرا دوست داری؟ نباید دوست داشته باشی

میدونی زندگی با ازدواج پنهانی چقدر تلخه.......

 

 

تصویر ali_58
نویسنده ali_58 در

بنظرم توصیه های مشاور محترم کاملا درست می باشد

متاسفانه شما از ابتدا کمی سهل انگاری کردید و شاید چنین عاقبتی با کمی معقول اندیشیدن مشخص بود.. اما بهرحال شرایطی است که پیش آمده و بازهم ممکن است هم اکنون علاجی پیدا کنید که در آینده قابل جبران نباشد

بنظر بنده به مشاور حضوری هم مراجعه کنید (چون خودم هم همین کار را کردم و متفاوت از مشاوره اینترنتی می باشد) و من هم مثل خانم سروناز احساس می کنم ایشان به زن اولشون هم علاقه مند هستند و اینکه قبلا هم یکبار رجوع کرده بودند گواه قشیه است و حتی چه بسا پیشنهادی که خانم ایشان داده اند (که درهرحال برای شما خطرناک است) از سمت خودشون بوده باشد

اگر پس از تفکر بیشتر و مراجعه به مشاوره به نتیجه اتمام رابطه رسیدید در انجام آن تردید نکنید و به امید آینده خیالی خودتون رو گول نزنید..  در نهایت بطور قلبی به خدا توکل کنید و بخواهید راه درست رو نشونتون بده

تصویر سروناز20

متنتون رو خوندم.. فقط خیلی جاهاش برام تردید پیش اومد که اون آقا هنوز همسر سابقش رو دوست نداره...!!1

شما مطمئنی به خاطر بچه هاس ؟؟ این همه تعلل چه معنی داره؟؟

نمیخوام توی دلتون رو خالی کنم اما حواستون رو جمع کن که دارین چی کار میکنید ...و الان کجای زندگی اون آقا و قلبش ایستادین...

امید واردم تصمیم درستی بگیرین ...!!1

 

 

تصویر shakib
نویسنده shakib در

این پست تکراری نیست، بیشتر دقت کنید

تصویر oghab
نویسنده oghab در

هرگز ازدواج پنهاني را قبول نکنيد . حتي همسر دوم (آشکار) شدن بهتر از ازدواج پنهاني است. مطمئن باشيد اگر موضوع در اينده لو بره اون جانب همسر اولش رو ميگيره . چون او زني است که بقيه اون رو به عنوان همسر اون اقا ميشناسن.

البته وقتي تا حالا ازدواج نکردين معنيش اينه که کمي سختگير هستين پس نميتونين با همسر دوم شدن کنار بياين.

پس اگر خيلي بهش علاقه دارين بگيد من صبر ميکنم که طلاق بگيري.