حکم اعدام تنها برای مرتدّ فطری است که کفر خود را ابراز میکند. اگر دین اسلام با این اظهار کفر، با جدیّت روبرو نشود، عقاید جامعه اسلامی در معرض خطر تزلزل و نابودی قرار میگیرد.
مجازات و پاداش، از جمله لوازم هدایت انسان در دنیا و نیز از اعتقادات ضروری در معادباوری است. در این میان امّا؛ فهم حکمت بعضی از احکام جزایی دین اسلام، نیاز به کمی تأمّل و دقّت دارد. یکی از احکام مورد سؤال، مسأله احکام جزایی ارتداد، در دین اسلام است. اینکه چرا در دین اسلام، حکم مرتدّ فطری اعدام است؟ آیا این حکم با آزادی اندیشه و بیان منافات ندارد؟ در این نوشتار به جواب کوتاه به این مسأله میپردازیم.
مفهوم ارتداد و انواع آن
ارتداد به معنای این است که فرد مسلمانی از دین اسلام برگردد و کافر به دین اسلام شود. از لحاظ احکام اسلامی، مرتدّ دو نوع است. کسی که یکی یا هر دو والدینش درحال انعقاد نطفه او مسلمان باشد و او بعد از بلوغ، اسلام را پذیرفته باشد و سپس از اسلام خارج شود. به این شخص، مرتدّ فطری میگویند. کسی که پدر و مادرش در حال انعقاد نطفه او کافر باشند و این شخص بعد از بلوغش اظهار کفر نماید و بعد، اسلام بیاورد. سپس از اسلام برگردد و اظهار کفر نماید. به این شخص مرتدّ ملّی میگویند.[1] حکم مرتدّ فطری اعدام است.
آزادی اندیشه
هر آیین الهی از آنجا که برای اصلاح امور فردی و اجتماعی بشریّت برنامه دارد، شامل قوانین و حدود فردی و اجتماعی است. به خصوص دین اسلام که کاملترین دین و نسخه نهایی شریعت الهی و دربردارنده قواعد همه جوانب زندگی انسان است! اسلام، دین آزادی اندیشه، پرسش و تحقیقگری است. قرآن کریم میفرماید: «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيّ؛[بقره/256] در دين هيچ اجبارى نيست. و راه از بيراهه به خوبى آشكار شده است.» این آیه شریفه نه تنها اجبار در دین اسلام، بلکه اصولاً اجبار در هر دین و عقیدهای را غیر ممکن میداند. یعنی این آیه شریفه عقیده و هر امر قلبی دیگری را مستلزم انتخاب و رغبت درونی و قلبی میداند. با این حساب، هیچ محدودیّت و اجباری در عقاید شخصی افراد وجود ندارد، چون اساساً اجبار در عقیده معنا نداشته و امکانپذیر نیست. آنچه در مورد احکام اعدام مرتدّین در دین اسلام بیان شده است، مربوط به اظهار ارتداد است نه صرف برگشت اعتقادی درونی و مخفی! به این معنی که؛ شخص مرتدّ، تا زمانی که ارتداد خود را اظهار نکرده باشد در امان است.
تأثیر عقاید کافرانه
قرآن کریم و احادیث اهل بیت(علیهم السلام) بارها در مورد تفکّر و اندیشه و انتخاب صحیح تأکید ورزیده و اهمیّت ویژهای برای آن قائل شدهاند؛ تا جایی که در مسأله تحقیق برای انتخاب دین و عدم تقلید از گذشتگان، قرآن کریم میفرماید: «وَ إِذا قيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ؛[بقره/170] و چون به آنان گفته شود: "از آنچه خدا نازل كرده است پيروى كنيد"؛ مىگويند: "نه، بلكه از چيزى كه پدران خود را بر آن يافتهايم، پيروى مىكنيم." آيا هر چند پدرانشان چيزى را درك نمىكرده و به راه صواب نمىرفتهاند[باز هم در خور پيروى هستند]؟» رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله) نیز در مورد اهمیّت تفکّر و اندیشیدن میفرمایند: «فِكْرَةُ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَة؛[2] یک ساعت اندیشیدن در خیر و صلاح، از یک سال عبادت بهتر است.» نکته مهم این است که این آزادیها، تنها در محدوده عقاید شخصی و درونی فرد است؛ نه اینکه افراد، مجاز باشند افکار خلاف اصول و ضروریّات دین اسلام را در جامعه ابراز کنند و عقاید مسلمانان را با خطر و تزلزل روبرو سازند!
مهندسی بیمه عقاید جامعه اسلامی
دین اسلام به عنوان کاملترین دین، از لحاظ ساختاری نیز باید قوانینی داشته باشد که هم از ارزشهای خود دفاع کند و هم از انسجام عقاید جامعه اسلامی محافظت کرده و آنها را از ضربههای مهلک عقیدتی در امان دارد. یکی از خطرناکترین و مهلکترین ضربات عقیدتی به جامعه اسلامی، هتّاکی و سهلانگاری به اسلام در قالب ارتداد و اظهار کفر بعد از مسلمان شدن است. اگر برگشت از اسلام، در درون فرد باقی بماند و کسی از آن مطّلع نشود، ایرادی ندارد؛ ولی شخصی که بعد از انتخاب و پیروی از دین اسلام، به هر دلیلی دست از اسلام بر میدارد و کفر خود را علنی میکند، به معنای تقابل و جنگ عقیدتی مستقیم با عقاید اجتماعی مسلمین است. دین اسلام برای اینکه از عقاید مسلمانان(که بسیاری از آنها از ایمان معمولی و آسیبپذیری برخوردار هستند) دفاع کند، قوانین سختگیرانهای برای ارتداد قرار داده است. این مطلب، هرگز به معنای ردّ آزادی عقاید شخصی نیست؛ بلکه به معنای دفاع و بیمه اجتماعی مسلمانان است. این، یکی دیگر از دقّتهای اسلام در امور اجتماعی است. اگر چنین پیشبینی در دین اسلام وجود نداشت به منزله نقص دین و موجب از بین رفتن آن میشد. در حالیکه قرآن کریم از به هلاک انداختن با دست خود، همگان را نهی کرده است و میفرماید: «وَ لا تُلْقُوا بِأَيْديكُمْ إِلَى التَّهْلُكَة؛[بقره/195] و خويشتن را به دست خود به هلاكت نيافكنيد.»
نتیجه اینکه؛ حکم اعدام مرتدّان در دین اسلام، تنها برای کسانی که در مقام ابراز و اظهار کفر خود بعد از اسلام آوردنشان هستند، قرار داده شده است. این حکم، به معنای قرار ندادن فرصت و محیط امن برای حمله به اعتقادات جامعه اسلامی است.
پینوشت
[1]. دانشنامه مجازی مکتب اهل بیت(ویکی شیعه).
[2]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى؛ بحار الأنوار( ط- بيروت)، 1110ق، ناشر: دار إحياء التراث العربي، بیروت، سال چاپ: 1403 ق، ج68، ص326.