شرط ملاقات با امام زمان از زبان آیت الله بهجت چیست؟

13:18 - 1396/05/21

 آیت الله بهجت فرمود: امام زمان در جواب استادی که وقت ملاقات از حضرت خواستند فرمودند: «لازم نيست ما چند دقيقه به شما وقت ملاقات بدهيم، شما تهذيب نفس کنيد من خودم نزد شما مي آيم.»

پرسش: شرط ملاقات با امام زمان از زبان آیت الله بهجت چیست؟

پاسخ: حجّه السلام و المسلمين قدس، يکي از شاگردان آيت الله بهجت رحمه الله مي گويد :
«روزي آقا فرمودند : در تهران استاد روحاني اي بود که لُمعَتين را تدريس مي کرد، مطّلع شد که گاهي از يکي از طلاّب و شاگردانش که از لحاظ درس خيلي عالي نبود، کارهايي نسبتاً خارق العادّه ديده و شنيده مي شود.
روزي چاقوي استاد (در زمان گذشته وسيله نوشتن قلم ني بود و نويسندگان چاقوي کوچک ظريفي براي درست کردن قلم به همراه داشتند) که خيلي به آن علاقه داشت، گم مي شود و وي هر چه مي گردد آن را پيدا نمي کند و به تصوّر آن که بچه هايش برداشته و از بين برده اند نسبت به بچّه ها و خانواده عصباني مي شود، مدّتي بدين منوال مي گذرد و چاقو پيدا نمي شود و عصبانيت آقا نيز تمام نمي شود.
روزي آن شاگرد بعد از درس ابتداءً به استاد مي گويد:
«آقا، چاقوي تان را در جيب جليقه کهنه خود گذاشته ايد و فراموش کرده ايد، بچّه ها چه گناهي دارند.» آقا يادش مي آيد و تعجّب مي کند که آن طلبه چگونه از آن اطّلاع داشته است.
از اينجا ديگر يقين مي کند که او با (اولياي خدا) سر و کار دارد، روزي به او مي گويد : بعد از درس با شما کاري دارم. چون خلوت مي شود مي گويد: آقاي عزيز، مسلّم است که شما با جايي ارتباط داريد، به من بگوييد خدمت آقا امام زمان عجّل الله تعالي فرجه الشّريف مشرّف مي شويد؟
استاد اصرار مي کند و شاگرد ناچار مي شود جريان تشرّف خود خدمت آقا را به او بگويد. استاد مي گويد : عزيزم، اين بار وقتي مشرّف شديد، سلام بنده را برسانيد و بگوييد : اگر صلاح مي دانند چند دقيقه اي اجازه تشرّف به حقير بدهند.
مدّتي مي گذرد و آقاي طلبه چيزي نمي گويد و آقاي استاد هم از ترس اين که نکند جواب، منفي باشد جرأت نمي کند از او سؤال کند ولي به جهت طولاني شدن مدّت، صبر آقا تمام مي شود و روزي به وي مي گويد : آقاي عزيز، از عرض پيام من خبري نشد؟ مي بيند که وي ( به اصطلاح ) اين پا و آن پا مي کند. آقا مي گويد : عزيزم، خجالت نکش آنچه فرموده اند به حقير بگوييد چون شما قاصد پيام بودي (و ما علي الرّسول إلاّ البلاغ المبين)
آن طلبه با نهايت ناراحتي مي گويد آقا فرمود: لازم نيست ما چند دقيقه به شما وقت ملاقات بدهيم، شما تهذيب نفس کنيد من خودم نزد شما مي آيم.»
برگرفته از سایت پرسمان

آیت الله بهجت در نقل داستانی، شرط تشرف به محضر امام زمان را بیان کردند:
 روزي استادی به شاگردش مي گويد : بعد از درس با شما کاري دارم. چون خلوت مي شود مي گويد: آقاي عزيز، مسلّم است که شما با جايي ارتباط داريد، به من بگوييد خدمت آقا امام زمان عجّل الله تعالي فرجه الشّريف مشرّف مي شويد؟استاد اصرار مي کند و شاگرد ناچار مي شود جريان تشرّف خود خدمت آقا را به او بگويد. استاد مي گويد : عزيزم، اين بار وقتي مشرّف شديد، سلام بنده را برسانيد و بگوييد : اگر صلاح مي دانند چند دقيقه اي اجازه تشرّف به حقير بدهند.
مدّتي مي گذرد و آقاي طلبه چيزي نمي گويد و آقاي استاد هم از ترس اين که نکند جواب، منفي باشد جرأت نمي کند از او سؤال کند ولي به جهت طولاني شدن مدّت، صبر آقا تمام مي شود و روزي به وي مي گويد : آقاي عزيز، از عرض پيام من خبري نشد؟ مي بيند که وي ( به اصطلاح ) اين پا و آن پا مي کند. آقا مي گويد : عزيزم، خجالت نکش آنچه فرموده اند به حقير بگوييد چون شما قاصد پيام بودي (و ما علي الرّسول إلاّ البلاغ المبين)
آن طلبه با نهايت ناراحتي مي گويد آقا فرمود: لازم نيست ما چند دقيقه به شما وقت ملاقات بدهيم، شما تهذيب نفس کنيد من خودم نزد شما مي آيم.»

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.