چرا اسلام زن و مرد را مكمّل هم ميداند؟
پاسخ:
خداوند متعال همة انسانها را از نفس واحدي و از دو جنسي آفريد و با قرار دادن توالد امكان تكثير نسل را براي او ايجاد كرده و براي آنكه مرد و زن در كنار يكديگر قرار بگيرند و با هم زندگي مشترك داشته باشند، در هر يك از آنان گرايشي نسبت به ديگري قرار داده است. البته كل موجودات عالم به صورت زوج آفريده شده اند و خود اين زوج آفريني موجب نياز آنها به يكديگر است يعني در هر حالت تمامي موجودات و همين طور انسان نيازمند خلق شده اند و اين تنها خداست كه فرد واحد و يكتاست و نياز به كامل كنندهاي ندارد و اين يكي از مثبت ها و حكمت هاي عظيم خداوندي در امر خلقت موجودات است.
درباره خلقت و وابستگي دو جنسي انسان در حديثي گهربار حضرت امام صادق ـ عليهالسلام ـ فرمود: «وقتي خداوند متعال حوّا را ـ پس از آدم ـ عليهالسلام ـ خلق كرد، اولين باري كه چشم آدم به اين زن افتاد گفت: يا رَبِّ ما هذا الخلق الحسن؟! انِسني قرباً و النظر اليه. فقال الله: يا ادم هذه اَمتي حوّاء. أَفَتُحِبُّ ان تكون معك تؤنسك و تحدّثك و تكون تبعاً لأمريك؟ فقال ادم: نعم يا ربّ و لك بذلك الحمد و الشكر ما بقيت...»(1) يعني خدايا اين موجود زيبا و قشنگ كيست؟! ـ و هنوز خداوند جوابش را نداده بود كه گفت: ـ مرا با همنشيني با او و نگاه به او مأنوس كن، خداوند فرمود: اي آدم! او كنيز بارگاه من حوّا است. آيا دوست داري كه با تو باشد، با تو انس بگيرد و همصحبت تو باشد و اوامر تو را تبعيت كند؟ آدم عرض كرد: بله اي پروردگار من! و بر من است كه در مقابل اين نعمت، حمد و شكر تو را تا زماني كه زندهام به جاي آورم... .
همانطور كه در اين حديث شريف مشاهده ميشود خداوند متعال در وجود حوّاء چنان جذبهاي قرار داد كه آدم حتي در اولين نگاه شيفتة او شد و خواست با بودن در كنا حوّا انس بگيرد و به آرامش دست يابد. بنابراين اگر چه زن و مرد از نظر ارزشي با هم مساوي هستند و هيچ كدام نسبت به ديگري برتري ندارند، اما اين نكته را نيز نبايد از نظر دور داشت كه هر يك از زن ومرد داراي ويژگيهايي هستند كه متناسب با جنسيت آنان بوده و هيچ كدام بدون طرف مقابل، كامل نخواهد بود، و براي آنكه به كمال دست يابند بايد در كنار هم باشند. لذا دارا بودن ويژگياي خاص دليل بر برتري، و يا عدم آن، دليل بر بيارزش و كمارزش بودن يكي بر ديگري نيست. بلكه در اين تفاوتها. حكمتها و مصلحتهايي نهفته است.
مثلاً جنس مرد از تعقل، عزم و دورانديشي و قدرت بدني بيشتري برخوردار است و زن نيز سرشار از عواطف و احساسات است. اگر قرار بود مرد و زن هر دو از تعقل، عزم و انديشي و... بطور مساوري برخوردار بودند زندگي مشترك حالت خشك و خستهكننده پيدا ميكرد و يا اگر مرد و زن هر دو از عواطف و احساسات بطور مساوي برخوردار بودند، زندگي خالي از تعقل و دورانديشي ميشد و بسياري از امور بر زمين ميماند. اما اين تفاوت موجب شد كه كمبود احساسات و عواطف مرد در كنار زن جبران گرديده و كمبود تعقل و دورانديشي و قدرت بدني زن نيز در كنار مرد جبران گردد و براساس همين تفاوتها و ويژگيهاست كه هر يك از زن و مرد داراي مسؤوليتهاي متفاوتي هستند، مثلاً كار تأمين معاش خانواده، تهية مسكن، خوراك، پوشاك و نيز تأمين آينده خانواده و فرزندان، به عهدة مرد است و پرورش اطفال و تربيت كودكان، ادارة درون خانواده بعهدة زن گذاشته شده است. حال اگر بدون در نظر گرفتن ظرفيتها جاي اين مسؤوليتها عوض شود چه حادثهاي رخ مينمايد؟ آيا زندگي مختل نخواهد شد؟ آيا آيندة خانواده و تربيت فرزندان به مخاطره نخواهد افتاد؟! بديهي است كه كوچكترين تغييري در اين مسؤوليتها روند تكاملي خانواده را مختل خواهد نمود. از اين رو زن و مرد اگر چه داراي ويژگيهاي متفاوتي هستند، اما وقتي در كنار هم قرار ميگيرند كامل خواهند شد.
بنابراين اسلام همواره انسانها را به ازدواج «بهنگام» توصيه ميكند تا در پرتو ازدواج، اهداف عالي انساني تحقق پيدا كند و اين دو جنس مخالف به كمال دست يابند. از اينرو در متون ديني (قرآن و حديث) به اين امر مقدس و اهداف عالي آن پرداخته شده است كه ذيلاً به برخي از آنها اشاره ميشود:
1. همسر نشانة حكمت خداوند و ماية آرامش انسان است: وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِي ذلِكَ لآيات لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ(2) يعني از نشانههاي او اينكه همسراني از جنس خودتان براي شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد و ميانتان مودّت و رحمت قرار داد. در اين، نشانههايي است براي گروهي كه تفكر ميكنند.
با دقت در اين آية شريفه در مييابيم كه منظور از آرامش و سكونت در اين آيه. آرامش مصطلح نيست بلكه منظور آرامش با وقار و ثبات فكري و روحي است. اين آرامش هم از نظر جسمي است و هم از نظر روحي. هم از جنبة فردي است و هم اجتماعي. بيماريهايي كه به خاطر ترك ازدواج براي جسم انسان پيش ميآيد، قابل انكار نيست. افراد مجرد، از نظر اجتماعي كمتر احساس مسؤوليت ميكنند اما وقتي پا به عرصة زندگي مشترك و خانوادگي ميگذارند، شخصيت تازهاي در خود مييابند و احساس مسؤوليت بيشتري ميكنند و اين همان آرامش در ساية ازدواج است.
2. همسران مكمّل يكديگرند: ...هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ...(3) زنان براي شما لباس و شما براي آنان لباس هستيد.
خداوند در اين آيه تشبيه بسيار زيبايي را بكار برده است. و آن اينكه زن و مرد را لباس يكديگر دانسته است. اما وجه تشابه همسران به لباس چيست؟ در پاسخ به اين پرسش امور ذيل يادآوري ميشود: الف) لباس انسان را از سرما و گرما و از برخورد مستقيم اشياء با جسم، حفظ ميكند. زن و مرد نيز يكديگر را از انواع انحرافات حفظ مينمايند.
ب) لباس، عيوب انسان را ميپوشاند، زن و مرد نيز عيوب يكديگر را ميپوشانند و در واقع رازپوش همديگر محسوب ميشوند.
ج) لباس، زينتي براي انسان است. زن و مرد نيز زينت، وسيلة آرامش، آسايش و ماية شكوفايي و نشاط يكديگرند.
د) همسران خوب يكديگر را از پريشاني، بيهودگي، بيپناهي و بيهدفي نجات ميدهند.
هـ) زن و مرد مكمّل، متمّم، حافظ و آبروبخش و ماية اميد يكديگرند.
3. ازدواج بالابرندة اعمال انسان است، لذا حضرت امام صادق ـ عليهالسلام ـ فرمود: «ركعتان يصليهما المتزوج أفضل من سبيعن ركعة يصليهما أعزب»(4) دو ركعت نماز كسي كه ازدواج كرده است برتر و با فضيلتتر ازهفتاد ركعت نمازي است كه انسان مجرّد بجا آورد.
همچنين اميرالمؤمنين علي ـ عليهالسلام ـ فرمود: «لم يكن أحدٌ من اصحاب رسولالله ـ صلي الله عليه و آله ـ يتزّوج الاّ قال رسولالله: كمل دينه»(5) كسي از اصحاب پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ نبود كه ازدواج كند، مگر آنكه پيامبر دربارهاش ميفرمود: دينش كامل شده است.
بنابراين از اين دو حديث شريف در مييابيم كه زن و مرد تنها مكمّل امور جسمي و روحي يكديگر نيستند بلكه موجب تكميل دين يكديگر نيز ميباشند و تنها و مجرد زيستن هر كدام از زن و مرد، موجب نقض دين خواهد بود، زيرا انسان مجرّد بيشتر در معرض گناه و انحرافات خواهد بود. اما وقتي زن و مرد در كنار يكديگر قرار ميگيرند به پاكي و طهارت دست مييابند.
پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ پس از ازدواج علي ـ عليهالسلام ـ و فاطمه ـ سلامالله عليها ـ به ديدنشان رفتند و به آنان تبريك گفتند. آنگاه رو به علي ـ عليهالسلام ـ كردند و فرمودند: همسرت را چگونه يافتي؟ علي ـ عليهالسلام ـ پاسخ داد: «نعم العون علي طاعة الله»(6) يعني فاطمه بهترين ياور من در بندگي و اطاعت من از خداست. سپس پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ همين سؤال را از دخترش فاطمه پرسيد. او نيز همان جملة علي ـ عليهالسلام ـ را بر زبان جاري ساخت.
بنابراين همانطور كه مشاهده مينمائيد، همسران ـ زن و مرد ـ براي رشد و تعالي يكديگر ميتوانند تا حد بسيار زيادي مؤثر باشند به گونهاي كه حتي انسان معصومي چون علي و فاطمه ـ عليهما السلام ـ وقتي ازدواج ميكنند. خود را در عبادت و بندگي خداوند موفقتر از زمان تجردشان ميدانند.
پاورقی:
1. حرّ عاملي، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، تحقيق شيخ محمد رازي، بيروت، داراحياء التراث العربي، ج 14، ص 2، مجلات 20.
2. بقره:187.
3. همان.
4. وسائل الشيعة، همان، ج 20، ص 18.
5. نوري، ميرزا حسين، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، مؤسسة آلالبيت لإاحياء التراث، چاپ اول، 1408ق، ج 14، ص 150، مجلات 18.
6. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسة الوفاء، چاپ دوم، 1403ق، ج43، ص117، مجلات 110.
منبع:مرکز مطالعات و پاسخگوئی به شبهات حوزه علمیه قم
نظرات
با سلام و درود. مطالب ارنده و زندگی ساز بود خدا خیرتان دهد
واقعا ممنون