جايگاه و ارزش عقل در مذهب تشيع

01:22 - 1392/05/17
حقيقتاً عقل را مي بايست به چراغ راهنما، چراغي فروزان و نوراني تشبيه كرد چرا كه تاريكي هاي جهل و ناداني با آمدن عقل، ياراي مقابله و ايستادگي را ندارند. مساله اصلي در اين مقاله دست پيدا كردن به جايگاه ويژه عقل در مذهب تشيع مي باشد.
جایگاه و ارزش عقل

بسم الله الرحمن الرحيم

مقدمه:
عقل انسان، اين موهبت الهي و خدا دادي همانند چراغ راهنمايي در مسير هاي تنگ و تاريك و خطرناك وسيله ايست تا انسان بتواند توسط آن به  بصيرت و آگاهي كامل برسد. حقيقتاً عقل را مي بايست به چراغ راهنما، چراغي فروزان و نوراني تشبيه كرد چرا كه تاريكي هاي جهل و ناداني با آمدن عقل، ياراي مقابله و ايستادگي را ندارند.

طرح مساله:
مساله اصلي در اين مقاله دست پيدا كردن به  جايگاه ويژه عقل در مذهب تشيع مي باشد. بدين منظور در  اين مقاله از دو منبع اصلي منابع شيعه بهره مي جويم.
مذهب حقه شيعه داراي دو پايه و اساس محكم و اساسي مي باشد كه مباني اعتقادي و فلسفي و عبادي خود را از اين دو چشمه پاك و زلال دريافت واستخراج مي كند. اين دو چشمه جوشان در مذهب تشيع، از جايگاه رفيع و بلندي برخوردار مي باشند. براي روشن تر شدن و معرفي اين دو گوهر پُر بها، توجه دوباره به این روايت مشهور و متواتر نبوي، خالي از لطف نيست: قال رسول الله (صلي الله عليه و ال و سلم): إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً (1) ؛ من در میان شما دو گوهر گرانبها را به یادگار می گذارم، کتاب خدا و اهل بیتم. اگر پیوسته به ایندو متسک باشید هرگز گمراه نخواهید شد.
حال با توجه به سفارش حضرت رسول اكرم (صلي الله عليه و اله و سلم) كه پيروان خود را به پيروي از كتاب و سنت پاكشان دعوت نمودند، ما هم به طرفداري از مذهب تشيع كه خود را تسليم و تابع محض فرامين و دستورات حضرت ختمي مرتبت مي داند، به بررسی و تبیین جايگاه ويژه عقل، در كتاب خدا و سنت رسول الله (صلي الله عليه و اله و سلم) مي پردازيم.

 

جايگاه عقل در قرآن مجيد:
همان طوري كه اشاره شد قرآن مجيد يكي از منابع اصلي معارف حقه مذهب تشيع به حساب مي آيد كه  چهار چوب اصلي مباني فكري و اعتقادي شيعه از آن به دست مي آيد؛ در قرآن مجيد به شكل هاي متنوعي از عقل ياد شده كه اين امر خود جايگاه ممتاز عقل در قرآن را بيان مي كند. در واقع بايد اين را خاطر نشان كرد كه اساس قرآن دعوت به عقل و تفكر مي باشد. تفكر و تدبر، محصول عقل گرايي است زیرا تفكر بدون تعقل، معنا و مفهومي ندارد.

 

هدف از نزول قرآن در قرآن:
با توجه و دقت در آيات كلام الله مجيد با اشارات زيبا و دقيقي بر خورد مي كنيم. به طور مثال  هدف از نزول اين كتاب آسماني  از زبان قرآن شنيدني است وقتي خداوند بارك و تعالي مي فرمايند: «انا انزلناه قرآنا عربیا لعلکم تعقلون» (2) «همانا ما قرآن را به صورت عربی نازل کردیم، شاید شما اندیشه کنید».
تعقل چه ويژگي خاصي داشته كه هدف از انزال اين كتاب ارزشمند را تعقل و تدبر  انسانها معرفي كرده است ؟
 شايد جوابهاي زيادي براي اين سوال به ذهن هر پژوهش گر و محققي برسد، ولي يكي از جوابها اين مي باشد كه انسان به واسطه عقلي كه از ناحيه خداوند تبارك و تعالي برخوردار مي باشد مي تواند به معرفت الله دست پيدا كند. همچنين تعقل  باعث مي شود كه انسان به نداي هدايت گرانه الهي لبيك بگويد .

 

اهميت عقل گرايي در قرآن :
در قرآن كريم، اين درياي بيكران معارف الهي و آسماني چه  به صراحت و چه با كنايه، گروهي را به خاطر بهره  نگرفتن  از نعمت عقل، مورد سر زنش و توبيخ قرار مي دهد،  و گروهي را  به نيكي ياد مي كند چرا كه از نيروي عقل _اين حجت دروني و باطنی_ استفاده كرده اند. در واقع در همه اين آيات، علت بدبختي و به هلاكت افتادن و درک سختي قيامت را استفاده نكردن از عقل بيان كرده، و در طرف مقابل افرادي كه به سعادت دست پيدا كرده اند، يكي از عوامل آن را پيروي  از دستورات عقل معرفي مي كند؛ براي نمونه:
قالَ أَ فَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُكُمْ شَيْئاً وَ لا يَضُرُّكُمْ، أُفٍّ لَكُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (3)

گفت: آيا غیر از اللَّه چيزى غیر از خدا را مى‏پرستيد كه نه شما را سود مى‏رساند و نه زيان. بيزارم از شما و از آن چيزهايى كه سواى اللَّه مى‏پرستيد. آيا به عقل درنمى‏يابيد؟

«ان شر الدواب عند الله الصم البكم الذين لا يعقلون» (4)
بدترين جانوران در نزد خدا اين کران و لالان هستند که در نمی يابند

يكي از چيزهايي  كه در آموزه هاي قرآني بسيار زيبا و چشم نواز مي باشد، دعوت به راهنمايي هايی است كه از سوی عقل نصیب انسان مي شود. براي اين كه انسان با توحيد و خدا پرستي آشنا شود، قرآن كريم  او را به تعقل و تدبر در چيز هاي كه با تعقل در آنها انسا ن به درجات عالي توحيد مي رسد، دعوت می نماید. خداوند تبارك و تعالي براي اين كه انسانهاي غرق در جهل و بت پرستي را با اين آيه زيبا به فكر كردن وادار كند مي فرمايد: «أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ ... أَفَلَا تَعْقِلُونَ» (5) ، اين بدان معناست كه عقل اين توان را از جانب خداوند عزيز بر خورد دار مي باشد كه انسان را ازتاريكي هاي  توهم و جهالت و ناداني نجات دهد. اگر عقل اين توانايي را نداشت، دعوت به تعقل كار عبث و بيهوده اي  بود و حال آنکه خدای متعال به كار بيهوده دعوت نمی کند. زيبايي هاي تعقل گرايي در اين كتاب آسماني به قدري زياد و انبوه مي باشد كه قابل توصيف نيست. دعوت به تفكر در شب و روز و همچنين  دعوت به تعقل در خالق انسان و نعمتهاي بيشماري كه از ناحيه خدا به او داده شده، همه گواه بر عظمت عقل در درگاه احديت مي باشد؛

«هو الذی یحیی و یمیت و له اختلاف اللیل و النهار افلا تعقلون» (6)

و اوست آن خدايى كه زنده مى‏ كند و مى‏ ميراند و آمد وشد شب و روز از آن اوست. چرا تعقل نمى‏ كنيد؟

إِنَّ في‏ خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ) (7)

هر آينه در آفرينش آسمانها و زمين و آمد و شد شب و روز، خردمندان را عبرت هاست.

 

جايگاه عقل در سنت (8)
حال به سراغ منبع ديگر معارف اسلامی (یعنی سنت) مي رويم تا به اين مهم دست پيدا كنيم كه عقل و عقلانيت نزد شيعه  چه جایگاه و چه معنا و مفهومي دارد.
در اين خصوص روايات بسياري وجود دارد. در اینجا به چند نمونه اشاره می کنیم تا با جایگاه ویژه عقل در سنت آشناتر شویم. اين قسمت از بحث را با يك روايت زيبا و ارزشمند از يكي از مهم ترين كتب روایی شيعه (يعني اصول كافي) شروع مي كنم. در اصول کافی اين چنين روايت شده :
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ الدَّیْلَمِیِّ عـَنْ أَبِیهِ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فُلَانٌ مِنْ عِبَادَتِهِ وَدِینِهِ وَفَضْلِهِ فَقَالَ کَیْفَ عَقْلُهُ قُلْتُ لَا أَدْرِی فَقَالَ : إِنَّ الثَّوَابَ عَلَی قَدْرِ الْعَقْلِ ، إِنَّ رَجُلًا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ کَانَ یَعْبُدُ اللَّهَ فِی جَزِیرَةٍ مِنْ جَزَائِرِ الْبَحْرِ خَضْرَاءَ نَضِرَةٍ کَثِیرَةِ الشَّجَرِ ظَاهِرَةِ الْمَاءِ وَإِنَّ مَلَکاً مِنَ الْمَلَائِکَةِ مَرَّ بِهِ فَقَالَ یَا رَبِّ أَرِنِی ثَوَابَ عَبْدِکَ هَذَا فَأَرَاهُ اللَّهُ تَعـَالَی ذَلِکَ فَاسْتَقَلَّهُ الْمَلَکُ فَأَوْحَی اللَّهُ تَعَالَی إِلَیْهِ أَنِ اصْحَبْهُ فَأَتَاهُ الْمَلَکُ فِی صـُورَةِ إِنْسِیٍّ فَقَالَ لَهُ مَنْ أَنْتَ قَالَ أَنَا رَجُلٌ عَابِدٌ بَلَغَنِی مَکَانُکَ وَعِبَادَتُکَ فِی هَذَا الْمَکَانِ فَأَتَیْتُکَ لِأَعْبُدَ اللَّهَ مَعَکَ فَکَانَ مَعَهُ یَوْمَهُ ذَلِکَ فَلَمَّا أَصْبَحَ قَالَ لَهُ الْمَلَکُ إِنَّ مَکَانَکَ لَنَزِهٌ وَمَا یَصْلُحُ إِلَّا لِلْعِبَادَةِ فَقَالَ لَهُ الْعَابِدُ إِنَّ لِمَکَانِنَا هَذَا عَیْباً فَقَالَ لَهُ وَمَا هُوَ قَالَ لَیْسَ لِرَبِّنَا بَهِیمَةٌ فَلَوْ کَانَ لَهُ حِمَارٌ رَعَیْنَاهُ فِی هَذَا الْمَوْضِعِ فَإِنَّ هَذَا الْحَشِیشَ یَضـِیعُ فَقَالَ لَهُ ذَلِکَ الْمَلَکُ وَمَا لِرَبِّکَ حِمَارٌ فَقَالَ لَوْ کَانَ لَهُ حِمَارٌ مَا کَانَ یَضِیعُ مِثْلُ هَذَا الْحَشِیشِ فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَی الْمَلَکِ إِنَّمَا أُثِیبُهُ عَلَی قَدْرِ عَقْلِهِ . (9)
خدمت امام صـادق عـلیه السلام از عـبادت کسی تعریف کردند. حضرت فرمودند: عقلش چـگونه است؟ ارزش اعـمال هر کس به میزان عقلش است. سپس فرمودند: مردی از بنی اسرائیل درجزیره سرسبز و پر آب و درختی به عـبادت خدا مشغـول بود. فرشته ای از فرشتگان خدا وقتی عبادت او را دید، عرضه داشت: خدایا ثواب عـبادت این بنده ات را به من نشان بده. پس خداوند ثواب اعمال آن عابد را به این فرشته نشان داد. آن فرشته دید ثواب عبادات آن مرد خیلی کم است! خدا به او وحی کرد که برو با او هم صحبت شو. فرشته هم به صورت یک انسان، نزد عابد آمد. عابد به او گفت: تو که هستی؟ گفت: مرد عابدی هستم، تو را در حال عبادت دیدم، آمدم تا با هم عبادت کنیم. یک روزی که گذشت، فرشته گفت: جای خوبی برای عبادت داری. عابد گفت : فقط یک عیب دارد . فرشته گفت : چه عیبی؟ عابد گفت: خدا حیوانی ندارد! اگر یک خر داشت، ما اینجا برایش می چراندیم ولی حیف که این عـلف ها اینجا ضایع می شود. فرشته گفت : ولی خدا خری ندارد! عابد گفت اگر خداوند خری داشت ، این عـلف ها ضـایع نمی شد . آنگاه خداوند به آن فرشته فرمود: ما به عبادت او به اندازه عقلش ثواب می دهیم.

در اين روايت بسيار زبيا درسهاي بسياري وجود دارد كه بر اهل دقت پوشيده نيست از جمله اين كه تقرب و منزلت نزد خداوند متعال به كثرت عبادت ظاهري نيست و همچنين جايگاه و منزلت عقل و اهل معرفت و تعقل را مي رساند. در واقع همان طوري كه در ترجمه روايت هم مشخص شد  چه بسا افرادي خواهان تقرب و نزديكي به خداوند عزيز باشند ولي به خاطر عدم بر خورداي از تدبر و تعقل در زندگی، از آن جايگاه ممتاز اولياء و مقربان دور هستند چرا كه از عبادت خود نتوانسته اند به درگاه احديت معرفت کافی داشته باشند.

 

كاركرد عقل در روايات :
رَفَعَهُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَا الْعَقْلُ قَالَ مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَنُ‏ وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَانُ‏ قَالَ قُلْتُ فَالَّذِي‏ «2» كَانَ فِي مُعَاوِيَةَ فَقَالَ‏ تِلْكَ النَّكْرَاءُ تِلْكَ الشَّيْطَنَةُ وَ هِيَ شَبِيهَةٌ بِالْعَقْلِ‏ وَ لَيْسَتْ بِالْعَقْلِ‏. (10) شخصى از امام ششم عليه السلام پرسيد عقل چيست؟ فرمود چيزيست كه بوسيله آن خدا پرستش شود و بهشت بدست آيد. آن شخص پرسید: گفتم پس آنچه معاويه داشت چه بود؟ فرمود: آن نيرنگ است، آن شيطنت است، آن [در ظاهر] شبیه عقل هست ولى [در واقع] خود عقل نيست.

اشاره دقيق و زيبايي كه در مورد كاركرد و ارزش عقل بيان شده شايد در كمتر حديثي بتوان پيدا كرد چرا كه حقيقت و كارايي عقل توسط معصوم بيان شده كه عقل موجب معرفت به خداي متعال و به دست آوردن بهشت مي شود.

 

عقل موجب هدايت:
در روايتى از پيامبراكرم (صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله) آمده که: اِنَّ العقلَ عِقالٌ مِنَ الجَهلِ وَ النَّفسُ مِثلُ اَخبَثِ الدَّوّابِ، فَاِنْ لَم تُعقَل حارَت(11) عقل، بازدارندگى از جهل و نادانى است و نفس انسان مثل خبيث‏ترين جنبندگان است كه اگر مهار نشود، بى‏راهه مى‏ رود.

 

نتيجه گيري:
هدفي كه در اين مقاله به دنبال آن بوديم اين بود كه آيا رويكرد عقلي، در مذهب شيعه جايگاهي دارد يا خير؟ با اين هدف و با برسي هاي مختصري كه در بعض آيات و روايات صورت گرفت به اين نتيجه رهنمون شديم كه اصل و اساس مذهب شيعه (یعنی كتاب خدا و سنت پاك رسول الله (ص) و حضرات معصومين عليهم السلام) عنايت ويژه اي به تعقل و تدبر داشته اند.

 

پی نوشت
---------------------------
1- مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ؛ ج‏11 ؛ ص374
2- یوسف/2
3- انبیا/66و67
4- انفال/22
5- انبیا/66
6- مومنون/80
7- آل عمران/190
8- سنت در مذهب تشيع به قول و فعل و تقریر معصوم(ع) اطلاق می شود؛ مظفر، محمد رضا؛ اصول الفقه، قم، بوستان کتاب، 1415هـ ق، ج 2، ص 63.
9-  اصول کافی ج1 ص11
10- همان
11- ميزان الحكمه حرف ع، ق، ل / ج 6، ص 406 / محمدى رى شهرى. در تحف‏العقولِ با ترجمه ، اين حديث به تفصيل آمده‏است، ص16.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 2 =
*****