ولایت فقهاء؛ میراث گرانبهای خاندان رسالت

12:20 - 1399/12/12

-با تأکیدات و اقدامات ائمه (علیهم السلام) از همان دوران حضور معصومان، اندیشه ولایت فقهاء در جامعه شیعی نهادینه شد.

ولایت فقها

ولایت الهی امام؛ اصل اساسی ولایت فقهاء
شیعیان بر اساس محکمات قرآنی و سنت قطعی نبوی معتقدند که خداوند امامان معصوم (علیهم السلام) را پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به عنوان ولیّ و رهبر دینی و علمی و اجتماعی نصب کرده است. این ولایت تا قیامت ادامه دارد و هیچ زمانی خالی از امام نیست، چه امام حاضر باشد یا غایب. بر این اساس پیامبر خدا در موارد متعدد به جانشینان دوازده گانه خود و همچنین به غیبت امام دوازدهم تصریح نموده است.

سفارش قرآن و تلاش اهل بیت برای تربیت فقهاء
هرچند امام در رأس جامعه اسلامی است اما پاسخگویی به نیازهای گوناگون دینی در نقاط مختلف، مستلزم تربیت افرادی آگاه به امور دینی است. از این رو خداوند در قرآن مسلمانان را تشویق به فقاهت و فراگیری دانش دین نمود تا هر کدام عهده دار امور دینی منطقه خود شوند. پیامبر و ائمه (علیهم السلام) نیز ضمن تربیت فقهاء و مجتهدان دینی، روش صحیح اجتهاد و شیوه های باطل آن همچون قیاس و استحسان را به جویندگان علم دین می آموختند.

اهتمام اهل بیت بر نهادینه کردن ولایت فقهاء
همانگونه که خداوند سرنوشت امت پیامبرش را پس از وفات آن حضرت، معین نموده، سرنوشت جامعه را در شرایط غیبت امام نیز مشخص کرده است. بر این اساس ائمه (علیهم السلام) فقهاء و مجتهدان را برای حضور در عرصه های اجتماعی نیز تربیت می کردند. آنها با تأسیس نهادهای مختلفی همچون سازمان وکالت و نیابت، و سپردن امور آن به دست فقهاء، مردم را با شیوه جدید مدیریت دینی و اجتماعی با محوریت مجتهدان مأنوس می کردند. با تأکیدات و اقدامات ائمه (علیهم السلام) از همان دوران حضور معصومان، اندیشه ولایت فقهاء در جامعه شیعی نهادینه شد.

اجماع امامیه بر اندیشه بنیادین ولایت فقهاء
ولایت مجتهدان در مسائل دینی و اجتماعی اصل مسلمی است که همه عالمان در تاریخ امامیه بدان معتقد بوده اند، از شیخ کلینی، شیخ صدوق، شیخ مفید و شیخ طوسی تا فقهای دوران بعد مانند علامه حلی، شهیدثانی، محقق کرکی، مقدس اردبیلی،  شیخ بهایی، میرزای قمی، کاشف الغطاء، شیخ انصاری، آخوند خراسانی، مرحوم بروجردی و مرحوم خویی و...

تحقق عملی نظریه ولایت فقهاء
شرایط زمان و مکان نقش مهمی در فتوای مجتهدان دارد. لذا در سده های متمادی که جامعه شیعه مورد ستم حاکمان متعصب ضدشیعه بود، فقهاء نیز در نظریات اجتماعی خود، بر نوع تعامل با حاکمان غاصب و ظالم تمرکز می کردند. اما با روی کار آمدن حاکمان مایل به شیعه، از دوران صفویه به بعد شرایط تغییر کرد و فقهاء نیز درباره احکام مربوط به زمامدار جامعه اسلامی و مسائل حکومت داری اظهار نظر کردند. پس از دوران مشروطه نیز شرایط برای تحقق عملی حاکمیت و ولایت فقهاء بر جامعه مهیا شد.

همانگونه که خداوند سرنوشت امت پیامبرش را پس از وفات آن حضرت، معین نموده، سرنوشت جامعه را در شرایط غیبت امام نیز مشخص کرده است. بر این اساس ائمه (علیهم السلام) فقهاء و مجتهدان را برای حضور در عرصه های اجتماعی نیز تربیت می کردند. آنها با تأسیس نهادهای مختلفی همچون سازمان وکالت و نیابت، و سپردن امور آن به دست فقهاء، مردم را با شیوه جدید مدیریت دینی و اجتماعی با محوریت مجتهدان مأنوس می کردند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 1 =
*****