گزارش قسمتی از زندگی پس از زندگی

08:58 - 1400/01/30

-مهمان برنامه زندگی پس از زندگی درتاریخ 26/1/1400 خانمی42 ساله به نام مریم جعفری بود  که دو تجربه نزدیک به مرگ را در زندگی خویش بازگو کرد. یکی مربوط به سال 82 و دیگری سال 99 بوده که مبتلا به کرونا می‌شود.

مهمان برنامه زندگی پس از زندگی در تاریخ ۲۶/۱/۱۴۰۰ خانمی ۴۲ ساله به نام مریم جعفری بود که دو تجربه نزدیک به مرگ را در زندگی خویش بازگو کرد.

اولین تجربه مربوط به سال ۸۲ بود که در اظهاراتی بیان می‌کند خبر فوت یکی از دوستانش را می‌شنود و خیلی نسبت به این موضوع ناراحت و دلگیر می‌شود، البته چند ماه قبلش نامه‌هایی را برای خدا می‌نوشته و در تمام این نامه‌ها می‌گفته که قرار است برای خدا بمیرم از عشق به خدا می‌رسم.

راضی نبودن به این اتفاق (فوت دوستش) آتش درونی در او ایجاد کرده بود و هفت ساعت دور اتاق گریه می‌کند و روضه گوش می‌دهد و به امام رضا علیه‌السلام متوسل می‌شود. بعد از هفت ساعت بی‌جان شده و به گفته خودش گویا دق کرده است؛ می‌گوید احساس کرده که چیزی از وسط مغزش با فشار به او تزریق می‌شود، و آب مایع غلیظ همه بدن او را شست؛ در نهایت بلند می‌شود و می‌نشیند و احساس می‌کند نسیم می‌آید، حجمی از هوا مثل پرده کنار می‌رفت. به گفته وی فکر می‌کرده با بدن جسمانی نشسته ولی در واقع جسمی در کار نبوده. نور عجیبی ساطع می‌شود تمام قسمت دیوار ناپدید شد و نوری بین سفید، طلایی چیزی که شبیهش را تابه‌حال ندیده را مشاهده می‌کند .  آن نور با او حرف می‌زند، اما صدا نبود؛ هیچ صدایی به گوشش نمی‌رسد و این به مغزش می‌آمده است. در سرش صوت می‌شد، معنا می‌آمد و صوت می‌شد. وی می‌گوید بعد (آن صوت) گفت می‌خواهی که تو را ببرم گفتم ببر و می‌گوید که نیروی عجیبی او را به بالا می‌کشد که یک‌لحظه پدر و مادرش در ذهنش می‌آید که سخت می‌گریستند و یک نه در ذهنش (برای مردن) مترتب می‌شود، یک حسی از نه، خیلی آرام گذاشته شدم روی زمین.

خانم جعفری می‌گوید که خدا یک پلان‌هایی برای او تصویر کرد، مفهومی از لبخند خدا برای وی تصویر می‌شد. مرگ‌های مختلف به او نشان‌داده‌شده است. آن موقع انتخاب کرد که چگونه بمیرد. این‌گونه به او تفهیم شد که مرگش بعد از فوت پدر و مادرش باشد که آن‌ها مرگ او را نبینند.

بعد از اینکه مرگ را به او نشان داده شد و انتخاب کرد، دو فرشته کوچک آمدند دو طرف بدن او قرار گرفتند و سطل پر از نور روی او خالی کردند، انگار که زیر آبشار قرار گرفت و چیزی از آن نور زمین نریخت و همه جذب بدنش شد. سرش را بالا آورد و می‌درخشید که گویا در آن حالت دوباره زنده می‌شود.

وی می‌گوید خداوند آب حیات را بر سرش ریخت و دوباره زنده کرد. خواهرش آن نور و فضا را دیده بوده است. خانم جعفری به خواهرش می‌گوید که به کسی نگوید که این یک راز است.

ایشان در ادامه می‌گوید که انگارچهل سال از مرگ دوستش گذشته، آرام بوده و سوزش بدن نداشته است. او همچنین می‌گوید که گویا حیوانات دوست او بودند و از او نمی‌ترسیدند.

خانم جعفری در سال گذشته به کرونا مبتلا می‌شود و تجربه دوم برایش پیش می‌آید که خلاصه‌اش بدین شرح است که تجربه هفده سال پیش را فراموش کرده و مشغول روضه گوش‌دادن و تضرع می‌شود که در آنجا به وی ساطع شد که می‌میرد و زنده می‌شود؛ به هیچ‌کس هم نگفت که می‌میرد و زنده می‌شود.

در ادامه مشخص می‌شود که در تجربه اول که دو فرشته را دیده بود آنها گفته بودند که دو بار می‌میرد.

وی می‌گوید که منتظر آن نوری بود که در تجربه اول دیده بوده است. در تجربه دوم جهان سیاهی را می‌بیند.

خانم جعفری اظهار می‌کند که این نور به تمام معنا نقطه مقابل نور طلایی بوده که قبلاً دیده است. نکته این است که در عین تاریکی ولی چشمانش می‌دید. ایشان بیان می‌کند که گویا خداوند به او لطف کرد و جلوه دیگری از نور خود را به او نشان داده است.

او می‌گوید دو نوع نور و تاریکی هست، این نور تمایز داشت؛ فقط نور روشنی دهنده نیست، نور تاریک کننده هم هست، شاید، الله اعلم.

وی با توجه به مشاهدات خود در تجربه دوم بیان می‌کند که شکل‌گیری جهان از سنگ است؛ سنگ‌هایی که از دل هم رشد می‌کند. او می‌گوید که خدا به من گفت دوستداری اینجا بمیری که قبول نمی‌کند.

 سنگ‌های مذابی را می‌بیند و به او گفته می‌شود می‌خواهی اینجا بمیری که بازمی‌گوید نه. بیابانی را می‌بیند که بدون حیوان است؛ اما یک غده گیاه دیده که از دل سنگ است که خیلی از آن ترسید که بدن آدمی را بگیرد. بعد جایی دیگر که برهوت ترک‌خورده است برده می‌شود و به او گفته می‌شود اینجا دوستداری بمیری که می‌گوید: نه.

وی می‌گوید: حس لبخند خدا را دیدم که مرا به این عالم برگرداند.

مهمان برنامه زنگی پس از زندگی  می‌گوید که خدا یک پلانهایی برای او  تصویر کرد، مفهومی از لبخند خدا برای وی تصویر می شد. مرگهای مختلف به او نشان داده شده است. آن موقع انتخاب کرد که چگونه بمیرد.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 2 =
*****