سخت‌ترین تکلیف الهی

14:21 - 1392/07/27
رهروان ولایت ـ در حدیث معروفی می‌‌خوانيم كه امام صادق علیه السلام فرمود: «برترين اعمال سه چيز است: رعايت انصاف در حق مردم نسبت به خويشتن تا آن‌جا كه چيزی را برای خود نخواهی مگر اين‌كه همانندش را برای آن‌ها بخواهی و مواسات با برادر دینی در مال و ذکر خدا در هر حال.»
آهنگری

رعايت انصاف كاری دشوار است و انسان بايد به آن اهمیت بدهد. امام صادق علیه السلام در حدیثی فرمود: «آيا شما را به سخت‏‌ترين چيزی كه خدا بر خلقش واجب كرده آگاه نسازم؟ و آن‌گاه سه موضوع را بيان كرد كه نخستين آن‌ها انصاف دادن به مردم است.» [۱]
یکی از دوستان و ياران امام صادق علیه السلام نامه‌ه‏ای كه در آن برخی از مسائل مورد نياز خود را سؤال كرده بود به همراه شخصی به نام عبد الاعلی كه عازم مدینه بود خدمت آن بزرگوار فرستاد و در ضمن از آن شخص (عبد الاعلی) خواسته بود كه به طور شفاهی حقوقی را كه يك نفر مسلمان بر ساير مسلمانان دارد بپرسد.
عبد الاعلی می‌‏گويد: خدمت امام صادق علیه السلام شرفياب شدم و نامه را تسلیم حضرت كردم و سؤالی كه در باره حقوق برادران دينی داشتم مطرح ساختم اما بر خلاف انتظار، امام صادق علیه السلام به همه سؤال‌ها جواب داد جز درباره حقوق برادر مسلمان بر برادر مسلمانش.
هنگامی كه خواستم از مدینه خارج شوم برای خداحافظی به محضر امام صادق علیه السلام شرفياب شدم و عرض كردم: به سؤال من پاسخ نداديد؟ فرمود: می‌‏ترسم حقیقت را بگويم و شما عمل نكنيد و از دین خدا خارج شويد.آن‌گاه فرمود:
«از جمله سخت‌‏ترين تکالیف الهی در باره بندگان خدا سه چيز است: اول: رعايت عدل و انصاف ميان خود و ديگران، بطوری‌كه با برادر مسلمان خود آن‌چنان رفتار كند كه دوست دارد او با وی چنان رفتاری داشته باشد.
دوم: آن‌كه مال خود را از برادران مسلمان مضايقه نكند و با آن‌ها به مواسات رفتار نمايد.
سوم: در هر حال به یاد خدا باشد و مقصود از ياد كردن خدا اين نيست كه پيوسته سبحان اللّه و الحمد للّه بگويد بلكه مقصود اين است كه اگر با كار حرامی مواجه شد خدا را در نظر بياورد و آن كار را انجام ندهد.» [2]
حال بدانیم که انصاف دارای انواع و اقسام متعددی است که در این‌جا به چند مورد به عنوان نمونه اشاره می‌شود:
انصاف در سخن:انسان باید به سخنان ديگران آن گونه بنگرد كه به سخنان خويش می‌‌نگرد و از آن همان‌گونه دفاع كند كه از سخن خويش دفاع می‌‌كند و به تعبير ديگر طالب حق باشد و آن را در نزد هر كس و هر جا بيابد پذيرا شود؛ هر چند گوينده حق، يك فرد عادی و او عالمی بزرگ و پرآوازه باشد.
انصاف كه در روایات اسلامی از آن ستايش فراوان شده به معنی يكسان نگريستن به منافع خويش و ديگران است و يكی از شاخه‌های آن انصاف در سخن می‌‌باشد. در حدیث معروفی می‌‌خوانيم كه امام صادق علیه السلام فرمود: «برترين اعمال سه چيز است: رعايت انصاف در حق مردم نسبت به خويشتن تا آن‌جا كه چيزی را برای خود نخواهی مگر اين‌كه همانندش را برای آن‌ها بخواهی و مواسات با برادر دینی در مال و ذکر خدا در هر حال.» [3]

 انصاف در عمل: امیرالمومنین علی علیه السلام در نامه‌ای به مالک اشتر در این مورد می‌فرماید: «با خدا و با مردم، با خويشاوندان نزديك و با افرادی از رعیت خود كه آنان را دوست داری انصاف را رعايت كن...» [4]

انصاف در قضاوت: رعايت انصاف در زندگی انسان مراحلی دارد كه هر شخصی در هر موقعيتی كه قرار گرفته باشد بايد به تناسب آن موقعيت، انصاف را رعايت كند. چه بسا كه رعايت نكردن انصاف، دنیا و آخرت انسان را تباه سازد و مهمترين مورد رعايت انصاف در مقام قضاوت است. كسی كه بر كرسی قضاوت و حکومت می‌‏نشيند بايد جز حق و حقیقت چيز ديگری را منظور ندارد. اگر تحت تأثير ديگران قرار گيرد و يا به خاطر خويشاوندی و دوستی به يكی از طرفين دعوی متمايل شود مسلما از مسير عدالت و انصاف منحرف شده و بر خلاف «ما انزل اللّه» حکم خواهد كرد و كسی كه بر خلاف حكم خداوند داوری كند از ستم‌كاران و فاسقان و کافران است.
خداوند در قرآن کریم می‏فرمايد:« آن‌ها كه به احکامی كه خدا نازل كرده حكم نمی‏‌كنند كافرند.» [5] و نیز می‌فرماید:«هر كس به احكامی كه خدا نازل كرده حکم نكند ستمگر است.» [6] و نیز می‌فرماید: «كسانی كه بر طبق آن‌چه خدا نازل كرده حكم نمی‏‌كنند فاسق‌اند.» [7]
اگرچه هرگاه سخن از قضاوت و شرايط قاضی و اهميت آن در اسلام به ميان می‌‏آيد ذهن انسان متوجه قضاتی كه در مراحل عالی قضاوت قرار گرفته‌‏اند می‏‌شود ولی قضاوت منحصر به قاضی رسمی و منصوب از طرف امام يا نایب امام نيست؛ زيرا حکم كردن شامل مواردی كه به نظر ما جزئی و كم اهميت می‌‏آيد نيز می‏‌شود. [8]

پی نوشت:
[۱]:«أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِأَشَدِّ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلَی خَلْقِهِ- فَذَكَرَ ثَلَاثَةَ أَشْيَاءَ أَوَّلُهَا إِنْصَافُ النَّاسِ مِنْ نَفْسِك‏؛»[اصول کافی، ج۲، ص۱۴۵]
[2]:«إِنَّ مِنْ أَشَدِّ مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَی خَلْقِهِ ثَلَاثاً- إِنْصَافُ الْمَرْءِ مِنْ نَفْسِهِ- حَتَّی لَا يَرْضَی لِأَخِيهِ مِنْ نَفْسِهِ إِلَّا بِمَا يَرْضَی لِنَفْسِهِ مِنْهُ- وَ مُوَاسَاةُ الْأَخِ فِي الْمَالِ- وَ ذِكْرُ اللَّهِ عَلَی كُلِّ حَالٍ لَيْسَ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ- وَ لَكِنْ عِنْدَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ فَيَدَعُه‏».[بحار الانوار، ج۷۱، ص۲۴۲.]
[3]:[بحار الانوار، ج۷۲، ص۳۱.]   
[4]:[نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهيدی، نامه۵۳.]
[5]:«وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِماََ انْزَلَ اللّهُ فَاولئِكَ هُمُ الْكاََفِرُونَ؛»[ مائده/سوره۵، آیه۴۴]
[6]:«وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِماََ أنْزَلَ اللّهُ فَاولئِكَ هُمُ الظّاََلِمُونَ؛»[مائده/سوره۵، آیه۴۵]
[7]:«وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِماََ انْزَلَ اللّهُ فَاولئِكَ هُمُ الْفاََسِقُونَ؛»[مائده/سوره۵، آیه۴۷]
[8]:[ نقطه‌‏های آغاز در اخلاق عملی.]

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 4 =
*****