شبهه حمایت امام علی(ع) از خلافت ابوبکر

08:50 - 1400/07/25

- امیرالمومنین هیچگاه از خلافت ابوبکر حمایت نکردند.

رابطه امام علی با خلفا پاسخ به حمایت از خلافت ابوبکر

اشاره
مساله امامت و خلافت پس از خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله) از مهمترین و چالشی‌ترین موضوعات مطرح در میان مسلمانان محسوب می‌شود که جنگ‌های خونین بسیاری به همین دلیل به راه افتاد که هیچگاه در سایر مسائل چنین چیزی سابقه نداشته است.[1] اختلاف دیدگاه در این مساله از مباحث کلی مثل کلامی بودن یا فقهی بودن امامت شروع می‌شود و تا جزئیات شخص امام و خلیفه امتداد پیدا می‌کند. دروغ‌زنان تلاش می‌کنند با استفاده از شیوه تحریف واقعیت‌های تاریخی را به نفع جبهه باطل تغییر دهند. رابطه امام علی با خلفا و پاسخ به حمایت ایشان از خلافت ابوبکر در ادامه بررسی خواهد شد.

اشکال
گزارش‌های تاریخی که در کتاب‌های شیعه نقل شده، گواه بر آن است که امیرالمومنین علی (علیه السلام) نه تنها با ابوبکر بیعت کردند بلکه شیوه حکومت او را نیز نزدیک به عدالت و تقریبا بی نقص توصیف می‌کند. بنابراین افروختن آتش اختلاف میان این دو شخصیت اسلامی توسط برخی جاهلان صحیح نخواهد بود.

الف- امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود:«در آن هنگام نزد ابوبکر رفتم و با او بیعت کردم و درآن امور قیام کردم. ابوبکر زمام آن امور را به دست گرفت؛ در جای خود، آسان‌گیری و به جای خود، شدت عمل نشان داد و امور را به خوبی پیش برد و درستی و راستی پیشه کرد و میانه‌رو بود. با او از راه خیرخواهی مصاحبت و همراهی کردم و در آنچه خدا را فرمان می‌بُرد، با کوشش تمام از وی اطاعت نمودم.»[2]

ب- امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود:«همانا می‌بینیم که ابوبکر سزاوارترین مردم به خلافت است، او یارِ غار است و ما سنتی را برای او می‌شناسیم. رسول خدا به او امر کرد که پیش‌نماز مردم شود، در حالى که خودش زنده بود.»[3]

پاسخ
این گزارش‌ها نمی‌تواند مدعای مزبور را به اثبات برساند، زیرا:

1. برداشت کلی از این دو نقل قول‌ و مشابه آن این است که امیرالمومنین (علیه السلام) نسبت به خلافت ابوبکر رضایت داشتند و هیچ ادعایی نسبت به خلافت خود نداشتند، حال آنکه ایشان در چند جا خود را برتر از او و خلافت را شایسته خویش معرفی کردند. در خطبه شقشقیه فرمود:«به خدا سوگند ابوبكر رداى خلافت را بر تن كرد، در حالى كه خوب می‏‌دانست من نسبت به حكومت اسلامى چون محور سنگ آسياب هستم»[4]

همچنین فرمود:«آنان خودسرانه بر مسند خلافت نشستند و ما را كه از نظر نسب برتر و نزديک‌ترين پيوند با رسول خدا داريم كنار زدند.»[5] بنابراین میان این دو گروه نقل قول، تعارض وجود دارد و بی‌شک ادله عقلی و روایات معتبر در این زمینه به ویژه بر اساس باورهای شیعه، گزارش‌های نخست را تایید نمی‌کند.

2. نسبت به گزارش نخست، تقطیع و تحریف حدیث صورت گرفته و سوال کننده بخش پیشین حدیث را نقل نکرده است. اما منظور امیرالمومنین از اینکه در این گزارش فرمودند: در آن هنگام نزد ابوبکر رفتم و با او بیعت کردم، کدام هنگام است و چه عاملی سبب اقدام به بیعت شد؟

رجوع به متن اصلی بیان‌گر دلیل آن می‌باشد: «وَ رَأَيْتُ أَنِّي أَحَقُّ بِمَقَامِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله فِي النَّاسِ مِمَّنْ تَوَلَّى الْأَمْرَ بَعْدَهُ ... فَخَشِيتُ إِنْ لَمْ أَنْصُرِ الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ أَنْ أَرَى فِيهِ ثَلْما وَ هَدْماً يَكُونُ مُصِيبَتُهُ أَعْظَمَ عَلَيَّ مِنْ فَوَاتِ وَلَايَةِ أُمُورِكُمُ،[6] من خود را برای عهده داری امر خلافت و سرپرستی بر مردم از دیگران برتر می‌دانستم. ترسیدم اگر اسلام و مسلمانان را یاری نکنم و در موضوع خلافت میان مردم چند دستگی ایجاد شود، سبب نابودی دین می‌شود و این مصیبت برای من بزرگتر از مصیبت از دست دادن خلافت محسوب می‌شد.» پس اقدام به بیعت توسط امیرالمومنین صرفا به دلیل حفظ کیان اسلام و رعایت مصالح مسلمین بود که سوال کننده تلاش کرده تا آن را پنهان کند.

3. گزارش دوم نیز با چشم پوشی از ضعف سند[7] دچار اشکال تقطیع و تعارض در متن می‌باشد، زیرا در ابتدای این گزارش بیان شده هنگامی که یاران ابوبکر مانند عمر بن خطاب و برخی از انصار متوجه ناراحتی و اعتصاب امیرالمومنین (علیه السلام) در منزل شدند، با جسارت و تندی به منزل حضرت زهرا (علیها السلام) وارد شده و امیرالمومنین را به زور و اجبار برای بیعت با خلیفه خودخوانده از منزل خارج کردند و پس از این بود که امیرالمومنین فرمودند ابوبکر نسبت به خلافت سزاوارتر است.

به طور طبیعی انسان عاقل برای حفظ مصالح شخصی و عمومی مسلمانان در برابر شیوه تهدید و اجبار از سوی دشمن، از بهترین راه مقابله، یعنی تقیه و ابراز دوستی با دشمن بهره‌مند خواهد شد.[8] اما سوال کننده بدون رعایت انصاف، بخشی از این گزارش را که برای اصل ادعایش مضر است، نقل نمی‌کند.

نتیجه
براساس متون تاریخی و تحلیل آنها نه تنها می‌توان دروغ بودن حمایت و دفاع امیرالمومنین (علیه السلام) از خلافت ابوبکر را به اثبات رساند، بلکه نارضایتی امیرالمومنین از جریان غصب خلافت به عنوان یک واقعیت تاریخی و نه صرفا عقیدتی، به حال خود باقی خواهد ماند.

پی نوشت
[1]. شهرستانی، الملل و النحل، ج‏1، ص: 31.
[2]. ثقفی، الغارات، ج‏1، ص: 307-306.
[3]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج‏2، ص: 50.
[4]. نهج البلاغة، خطبه 3.
[5]. همان، خطبه 162.
[6]. الغارات، ج‏1، ص: 306.
[7]. خوئی، معجم الرجال، ج‏2، ص: 142-143.
[8]. حلبی، تقريب المعارف، ص: 223.

مساله خلافت و جانشینی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از مهمترین مسائل چالشی میان مسلمانان است. طرفداران خلفای خودخوانده تلاش می کنند دیدگاه اهل بیت به ویژه امیرالمومنین (علیه السلام) را با جریان فکری یکسان و همسو جلو دهند و برای این مقصود از شیوه دروغ و تحریف حقائق تاریخی بهره مند می شوند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 1 =
*****