رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با نمایندگان مجلس نکات ارزندهای پیرامون انقلابی بودن و انقلابی ماندن بیان فرمودند.
گزیدهای از سخنان رهبر انقلاب در دیدار با نمایندگان مجلس شورای اسلامی (1401/3/4)
- فتح خرّمشهر تغییر یک معادله حیاتی به سود رزمندگان اسلام بود؛ واقع قضیّه این است. یک معادلهی تلخی شکل گرفته بود... البتّه در عملیّات بعد از فتح خرّمشهر هم، بعضیها پیروزی بود، بعضی هم پیروزی نبود امّا روال، روال پیشرفت بود، روال پیروزی بود، روال رشدِ اراده و عزم راسخ بود؛ این مسئله فتح خرّمشهر است؛ یعنی خرّمشهر در واقع نماد تغییر یک معادله تلخ به یک معادله شیرین بود که... مردم با این حرکت نجات پیدا کردند. خب، این نجات ملّی ناشی از چه بود؟... عامل، چند چیز بود: جهاد، ازخودگذشتگی، عزم راسخ، ابتکار عمل [یعنی] دنبال راههای ابتکاری گشتن.
- عزم راسخ یا نگاه بلندمدّت به آرمانها؛ یعنی روزانه و روزمرّه فکر نکردن. [شهدا] نگاه میکردند؛ چون امام بیانات رسا و روشنی را نسبت به این جنگ و نسبت به این حادثه عظیم بیان کرده بودند، لذا بود که حوادث جزئی و روزمرّه ذهن عناصر مؤثّر در این حرکت عظیم را، این جهاد را مشغول نمیکرد؛ دنبال آن اهداف بلند بودند، دنبال آن اشارهای بودند که امام کرده بودند.
- در همه حوادث گوناگون کشور که شماها با آن مواجهید، عامل اصلی همین است؛ یعنی انسان با توکّل، با اخلاص وارد میدان بشود، بعد، ازخودگذشتگی داشته باشد، مجاهدت کند، عزم راسخ داشته باشد، دنبال ابتکار عمل باشد و راههای نو را جستجو کردن، پیدا کردن، در همه امور این [طور] است؛ اگر این چیزها بود، قطعاً پیروزی پشت سر این است.
- در همه این مسائلی که ما با آنها مواجهیم... میتوان پیروز شد به کمک همین چند عامل: یعنی مجاهدت در راه خدا و عمل جهادی، اخلاص لله، عزم راسخ، ابتکار عمل و امثال اینها؛ این تصریح قرآن است. حالا اینها را یک وقتهایی ممکن بود ما بخوانیم، تعبّداً قبول کنیم، امّا بعد از انقلاب تا امروز اینها را تجربه کردهایم، اینها را در عمل مشاهده کردهایم، دیدهایم که همین جور است.
- نه مال دنیا بد است، نه منصب بد است، نه آبروی اجتماعی بد است؛ اینها همه خوب است، دنبال اینها بودن و از خدا اینها را خواستن هم هیچ اشکالی ندارد؛ دعاهای ما پُر از طلب همین چیزها است. بحث این است که یک وقتی یک وظیفهای برای انسان پیش میآید که سر راه آن وظیفه یکی از این خواستهها قرار میگیرد؛ آنجا است که باید پا گذاشت روی این خواسته نفْس؛ «ازخودگذشتگی» یعنی این.
- مدیریّت کشور کار دشواری است؛ به خصوص این دشواری افزایش پیدا میکند در برخی از اوضاع و احوالی که در دنیا پیش میآید، مثل همین اوضاع و احوال امروز در دنیا... من مثلاً بخشهای مهمّش را میگویم:
رقابتهای خصمانه قدرتها با هم؛ یعنی مثلاً قدرتهای اتمی چشم در چشم هم میدوزند و یکدیگر را تهدید میکنند؛ این یک چیز مهمّی است، این موقعیّت بسیار حسّاسی به دنیا میدهد.
- وجود تحرّکات نظامی در یک نقطه حسّاس دنیا. میدانید اروپا جزو جنگخیزترین مناطق دنیا است... در دنیا هیچ نقطهای را با قواره اروپا سراغ ندارم که به قدری که در اروپا جنگ واقع شده، در آنجاها جنگ واقع شده باشد؛ در هیچ نقطه دنیا... الان در این نقطه جنگخیز یک جنگی اتّفاق افتاده؛ خب این دنیا را حسّاس میکند، این خیلی نقطه مهمّی است؛ تهدیدهای فزاینده نظامی.
- بیماریهای فراگیر؛ این هم جزو چیزهایی است که در دنیا یا بسیار کمسابقه است یا اصلاً سابقه ندارد...
یا تهدیدهای غذایی در سطح جهان... امروز در همه دنیا تهدید غذائی وجود دارد... طبعاً در یک چنین شرایطی مدیریّت کشورها سختتر میشود.
- مردمسالاری اسلامی یک حرف نویی است؛ این را ما در ادبیّات سیاسی دنیا وارد کردهایم... نظام سلطه یک جدول مشخّصی برای اداره دنیا تنظیم کرده بود؛ یک روز به شکل استعمار، یک روز به شکل استعمار نو، یک روز دیگر هم استعمار پسا نو... این حرف نوِ جمهوری اسلامی آمده این جدول را به هم ریخته؛ تنظیم این جدول را به هم زده؛ لذا با آن مواجهند، با آن مقابلند.
- هر کسی که نقشی در این مدیریّت دارد باید بداند که چه کار بزرگ و مهمّی را دارد انجام میدهد. هم بدانیم تواناییهایمان چیست، هم آن آسیبپذیریهایمان؛ به تعبیر رایج فارسی «چشم اسفندیار» را در خودمان کشف کنیم. علاوه بر اینها بایستی سعی کنیم خطا نکنیم، اشتباه نکنیم. دشمن بیش از آنکه به تواناییهای خودش امیدوار باشد، به خطاهای ما امیدوار است.
- ما گفتیم «مجلس انقلابی»! یک عدّهای خوششان نیامد؛ ولی ما حقیقت را گفتیم... حقیقت همین بود که این مجلس با شعارهای انقلاب تشکیل شد؛ مردم گزینههایی را انتخاب کردند که حرکتشان، جهتگیریشان، شعارشان، حرفشان، حرف انقلاب بود. پس مردم هم طرفدار همین گرایش و همین حرکتی هستند که شما عنصر انقلابی در شهر خودتان، در منطقه خودتان شعارش را دادید، حرفش را زدید.
- کسانی بودند که مثلاً سال ۵۸ پیش ما که حالا خودمان جزو بچّههای انقلاب بودیم و مثلاً با سوابق مبارزاتی فلان، مینشستند حرفهایی میزدند تند، داغ، آتشین که ما چشممان خیره میماند که اینها کی هستند دیگر! یعنی به تعبیر فرنگیمآبها سوپر انقلابی؛ بعد برگشتند و انقلابی نماندند. همان افراد با آن شیوهی برخورد، با آن شیوه نگاه، نتوانستند خط را ادامه بدهند، طاقت نیاوردند... مشکلتر از انقلابی بودن و گرایش انقلابی داشتن، انقلابی ماندن است؛ چه فرد، چه جمع، که کلّ مجلس باشد.
- خب حالا انقلابی چیست؟ من چند تا شاخص برای نماینده انقلابی عرض کردم... بدانیم اگر بخواهیم نماینده انقلابی بمانیم چه کار کنیم. من چند نکته را اینجا نوشتهام.
اوّلش سادهزیستی است؛... شما قبل از اینکه بیایید در مجلس، یک جور زندگیای داشتید؛ حالا که آمدید مجلس، نباید فکر کنید که دیگر حالا ما نمایندهایم، مثلاً باید این جوری زندگی کنیم؛ نخیر؛ سادهزیست، همان زندگی معمولیای که داشتید، همان را ادامه بدهید.
- امانتداری خیلی مهم است... انسان امانت را قبول کرده، امانت الهی را. بخشی از این امانت الهی همینی است که الان دست شما است.
- یک مسئله، مسئله مسئولیّتپذیری است؛ قانونی را تصویب میکنید؛ اگر به نظرتان این قانون، قانون خوبی است و باید تصویب میشده، محکم بِایستید، بگویید بله، من این را تصویب کردم؛ بله، ما تصویب کردیم. این جور نباشد که ما بگوییم ما این قانون را تصویب میکنیم، میدانیم هم که شورای نگهبان رد میکند، خب بگذار مسئولیّتش بیفتد به گردن شورای نگهبان... من خودم نماینده مجلس بودم، بنده مجلس را از داخل میشناسم؛ گاهی آدم میداند که این قانون را دولت با این امکاناتی که دارد، با این شرایطی که دارد، نمیتواند عمل کند؛ میگوید خیلی خب، من تصویب میکنم، بگذار او عمل نکند، مردم او را متّهم کنند، او را مسئول به حساب بیاورند که چرا عمل نشد. نه، این درست نیست؛ باید مسئولیّتپذیری داشته باشید.
- یکی دیگر از شاخصها مردمی بودن است؛ مردمی بودن یعنی چه؟ مردمی بودن یعنی با مردم عادی معمولی مخلوط شدن، نشست و برخاست کردن، هم گوش شنوا برای شنیدن حرف مردم داشتن، هم زبان گویا برای روشن کردن ذهن مردم داشتن... یک وقتهایی هست یک گرهی در ذهن مردم هست؛ شماها باید این گره را باز کنید؛ این «جهاد تبیین» که ما عرض کردیم شامل این موارد میشود. مشکلاتی وجود دارد؛ فرض کنید فلان قشر یک مطالبهای دارد، خب شما نماینده مجلسید، از مصرف کشور و درآمد کشور مطّلعید، میدانید که این عملی نیست؛ وقتی میدانید عملی نیست، منتظر نمانید که مثلاً فلان نماینده اجرائی یا قضائی بیاید بگوید نمیتوانیم؛ نه، شما بگویید نمیشود؛ یعنی هم گوش برای شنیدن حرف مردم، هم زبان برای روشن کردن ذهن مردم داشته باشید. ممکن است در آن جمعی که مقابل شما هستند، دو نفر، سه نفر، ده نفر جماعتی هم بگویند «برو بابا! این هم [کاری نکرد]»! بگویند؛ شماها بایست] به وظیفه خودتان عمل کنید]. مردمی بودن یعنی این؛... باید به مردم کمک کنیم؛ «کمک»، هم شنیدن حرف آنها است، هم اجرا کردن خواسته آنها است در صورت امکان، هم روشن کردن ذهن آنها است در صورت وجود اشکال و عدم امکان.
- دنبال حلّ مشکلات اساسی کشور بودن؛ یعنی واقعاً اساسیترین مسائل را نگاه کنید... سراغ مسائل فرعی رفتن در حالی که ما مسائل اصلی را جلوی چشم داریم، جایز نیست. دنبال حلّ مشکلات اساسی و مسائل اصلی باشید؛ اصلی ـ فرعی کنید موضوعات را.
- اجتناب جدّی از تبعیض و فساد؛ اجتناب!... باید خودمان مراقبت کنیم، خودمان جدّیّت داشته باشیم، هم با تبعیض و فساد در زید و عمرو، هم با تبعیض و فساد در شخص خودمان.
- همکاری صمیمانه با دیگر دستاندرکاران مدیریّت کشور... حالا گاهی مسئولان هم با هم رفیقند، مینشینند دُور هم و توافق میکنند، بدنه توافق نمیکند؛ این اشکال ایجاد میکند در اداره کشور؛ این دیگر تجربه سالهای متمادی ماست. باید همکاری صمیمانه وجود داشته باشد؛ گروکشی نباید وجود داشته باشد؛ معارضه بیمعنا نباید وجود داشته باشد. همکاری صمیمانه با دولت، با دستگاه قضائی، با دیگران، با هر کسی که به نحوی سر و کار دارد؛ همکاری کنند برای پیشرفت کارهای درست کشور.
- یکی از شاخصههای نماینده انقلابی این است که با عموم مردم، با عامّه مردم همراه است، امّا عوامزده نیست... بعضی از مشکلات ما در بخشی از این سالها به خاطر این بود که جَوزده شدیم. فرض کنید در یک جلسهای نشستیم، از مسئولین عالیرتبه کشور در جلسهای نشسته بودند، مثلاً فرض کنید اساتید دانشگاه هم آنجا حضور داشتند، یکی یک چیزی گفته، یکیشان بلافاصله یک امتیاز بزرگی را که به صلاح هم نبوده، همان جا مثلاً در بین سخنرانی به مجموعه حاضر در جلسه داده؛ این جَوزدگی است، این فایدهای ندارد، این مضر است.
- یکی از مهمترین خصوصیّات امام (رضوان الله علیه) همین بود؛ اگر یک وقتی یک نظری داشت که همه با او مخالف بودند و او معتقد بود که این نظر، نظر الهی و شرعی و درست است، میایستاد؛ میگفت همه دنیا [هم] با من مخالف باشند، باشند. قرآن هم همین دستور را به پیغمبر میدهد: وَ اِن تُطِع اَکثَرَ مَن فِی الاَرضِ یُضِلّوکَ عَن سَبیلِ اللَه؛(سوره انعام، آیه 116) این مطلب بارها در قرآن تکرار شده.
- نماینده انقلابی آن کسی است که جَوزده نمیشود. شما یک قانون را تصویب کردید، به نظر شما قانون درستی هم بوده، یک عدّهای مخالفت کردند... اگر منطق درستی نداشتند بِایستید؛ بگویید بله، من تصویب کردم این قانون را، پایش هم میایستم. اینکه در سایتها و در فضای مجازی و مانند اینها علیه ما، علیه مجلس، علیه این مجموعه، علیه این قانون جنجال کنند، نباید شما را به زانو دربیاورد.
- پایبندی به قانون اساسی... آن مواردی که قانون اساسی تکلیفی معیّن کرده، حتماً رعایت بشود. این قانون اساسی نباید حتّی اندکی مخدوش بشود.
- یکی از چیزهایی که نشانه نماینده انقلابی نیست، عبارت است از نطقهای اعتراضی پُرشورِ میانبرنامه؛ این نطقهایی که آقایان [میکنید]. اینکه یک نفر بِایستد آنجا بنا کند اعتراض کردن، این اصلاً علامت انقلابی بودن نیست؛ اعتراض کردن و عصبانیّت به خرج دادن و مانند اینها، اینها علامت انقلابی بودن نیست.
- شما یک قانونی تنظیم میکنید، روی آن کار میکنید، مطالعه میکنید، با سر و صدا و هیاهو تصویب میکنید، امّا به مردم توضیح نمیدهید که این قانون چیست و چرا تصویب شده. خب وقتی توضیح نمیدهید، یک عدّهای فرصت پیدا میکنند علیه آن قانون بنا کنند جوسازی کردن، هیاهو کردن و شما را از تصویب این قانون پشیمان کنند؛ این است دیگر. بنابراین تبیین رسانهای قوانین هم یکی از کارهایی است که خود شما مجلس بایستی انجام بدهید.
- آقای قالیباف حالا که میآمدیم داخل، به من گفتند که شما در یکی از این سالها راجع به اینکه نمایندگان در مورد انتصابها و امثال اینها دخالت کنند یک چیزی گفتید که بعضی از همکاران ما ناراحت شدند. بنده ناراحتی شما را که اصلاً نمیخواهم و نمیپسندم امّا شما را هم خیلی دوست دارم، مصلحت شما را میخواهم؛ واقعاً نباید دخالت کنید در انتصابات! ... این موجب میشود که اگر چنانچه آن مأمور بد عمل کرد، آدم نداند یقه چه کسی را باید گرفت؛ ... یکی از مسائل مهمّ قانون اساسی همین مسئله «تفکیک قوا» است؛ یعنی شما بگذارید او کار خودش را بکند، شما هم کار خودتان را بکنید؛ [اگر] ایرادی دارد، به شکل مناسب و لازم ایرادش را مطرح کنید. البتّه توصیه من به دولتیها هم همیشه این بوده؛ قبلاً هم همیشه توصیه کردهام، حالا هم توصیه میکنم از نظرات نمایندگان استفاده کنند... مغتنم است مشورت با نماینده؛ او این کار را باید بکند، شما هم متقابلاً این جور باید عمل بکنید؛ به نظر من این مهم است.
- مراقب آبروی افراد باشید. گاهی اوقات انسان میبیند فرض کنید در یک صحبتی یا در یک نطقی در مجلس از این بلندگو گاهی اوقات راجع به یک کسی یک چیزی گفته میشود که تحقیقنشده است! خب وزر و وبال این [کار] پاکشدنی نیست؛ چه جوری میخواهید وزر و وبال این را [پاک کنید]؟ اگر بعد ثابت شد برای خودتان که مثلاً این حرف خلاف بوده، آدم چه جوری میخواهد جبران کند؟ یعنی خیلی مشکل است.