تعابیر و اسناد مختلف حدیث غدیر

08:49 - 1401/05/05

حدیث غدیر از معتبرترین احادیث اسلامی است که مورد قبول علمای شیعه و سنی می‌باشد. علمای امامیه به این حدیث، که در منطقه غدیر خم به وقوع پیوست، برای اثبات جانشینی و خلافت حضرت علی علیه‌السلام و برتری آن حضرت بر دیگران استدلال می‌کنند.

حدیث غدیر

تعابیر و اسناد مختلف حدیث غدیر | حدیث غدیر ، طولانی است و تمام فرازهای آن قابل تأمل است؛ ولی سه فراز آن اهمیت بیشتری دارد و محور اصلی استدلال بر خلافت و ولایت امیرمؤمنان علی علیه‌السلام است. این سه فراز عبارتند از:

1. جمله اول که گرفتن اقرار از همه مردم بود: «ألَسْتُ أوْلَى بِكُمْ مِنْ أنْفُسِكُمْ»؛ «آیا من نسبت به شما از خودتان اولی‌تر [به تدبیر و تصرف] نیستم؟»

2. جمله دوم که انتصاب امامت و ولایت بود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاَهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلاَهُ»؛ «هر که من مولای اویم، پس این علی مولای اوست».

3. جمله سوم که مشتمل بر دعا و نفرین است: «اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ»؛ «خدايا هر كه او را دوست دارد، دوستش دار و هر كه او را دشمن دارد، او را دشمن دار و هر كه ناصر او باشد، ناصرش باش و هر كه خاذل او باشد، مخذولش دار».

این سه فراز با تعابیر مختلف در متون روایی و تاریخی فریقین آمده است. ما در این نوشته برآنیم تا تعابیر مختلف فراز دوم را از منابع فریقین بیان کنیم:

تعابیر مختلف فراز دوم حدیث غدیر در منابع شیعه

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در این فراز، به صراحتْ ولایتی که خود دارا بود را برای امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز ثابت دانستند. اندیشمندان بزرگ شیعه این فراز را با تعابیر متفاوتی نقل کرده‌اند که به بخشی از آن اشاره می‌شود:

1. «فَمَن كُنتُ مَولاه، فَعَلى مَولاه»: این تعبیر را بزرگان شیعه از جمله شیخ صدوق در تصنیفاتش و شیخ مفید درارشاد نقل کرده‌اند.[1]

2. «ألا مَن كُنتُ مَولاه فَعَلى مَولاه»: این نوع تعبیر را بعضی از بزرگان شیعه، مثل شیخ حرعاملی، نقل کرده‌اند.[2]

3. «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ هَذَا مَوْلَاهُ»: این تعبیر در کتاب سلیم بن قیس هلالیف که از قدیمی‌ترین منابع شیعی است، آمده است.[3]

4. «أَلَا مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ»: این تعبیر در تفسیر منسوب به علی بن ابراهیم قمی آمده است.[4]

5. «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ وَ أَوْلَى بِهِ، فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ وَ أَوْلَى بِهِ»: این تعبیر متفاوت نیز در بعضی از متون شیعه آمده است.[5]

6. «مَنْ كُنْتُ وَلِيَّهُ فَهَذَا وَلِيُّهُ»: این نوع تعبیر نیز در منابع معتبر شیعه آمده است. [6]

7. «مَنْ كُنْتُ نَبِيَّهُ فَعَلِيٌّ أَمِيرُهُ»: این تعبیر متفاوت، که برای استدلال بر امامت امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز بسیار کارگشاست، در بعضی از متون شیعه آمده است.[7]

8. «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ»: این تعبیر در بسیاری از منابع معتبر آمده است.[8]

9. «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ»: این تعبیر در معتبرترین منابع روایی شیعه، از جمله کتاب شریف کافی و کتاب من لا یحضره الفقیه (که هر دو از کتب اربعه هستند)، آمده است. [9]

10. «أَلَا مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَإِنَّ عَلِيّاً مَوْلَاهُ وَ هُوَ هَذَا»: این تعبیر متفاوت را مرحوم صدوق در بعضی از مصنفات خود مرقوم کرده است.[10]

حدیث غدیر

تعابیر مختلف فراز دوم حدیث غدیر در منابع اهل تسنن

دانشمندان اهل تسنن نیز فراز دوم حدیث غدیر را با تعابیر مختلف نقل کرده‌اند:

1. «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ»: این تعبیر مشهور را بسیاری از مورخان و محدثان عامه ذکر کرده‌اند.[11]

2. «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَإنَّ مَولَاه على»: این نوع تعبیر را نیز احمد بن حنبل در مسند خود و حاکم نیشابوری و نسایی در کتاب خود ذکر کرده‌اند.[12]

3. «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهذا مَولَاه»: این تعبیر را طبرانی، نسایی و احمد بن حنبل نقل کرده‌اند.[13]

4. «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَإنَّ هذا مَولَاه»: این تعبیر را ابن حبان و احمد بن حنبل بیان کرده‌اند.[14]

5. «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهذا وَلیُّه»: این تعبیر را حاکم نیشابوری در کتاب خود آورده است.[15]

6. «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَإنَّ عَليّا مَولَاه»: این تعبیر را عبدالرزاق صنعانی آورده است.[16]

7. «عليٌ مَولى مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ»: ضحاک این تعبیر متفاوت را بیان کرده است.[17]

8. «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فهذا عَلىٌّ مَولاه»: ابن ابی‌الحدید این تعبیر از حدیث را نقل کرده است.[18]

9. «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فإنَّ هذا عليٌّ مَولاه»: طبری این تعبیر را آورده است.[19]

10. «عَليّ بن أبي طالب مَولَى مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ»: مناوی این تعبیر را به کار برده است.[20]

11. «مَنْ كُنْتُ أولى بِه مِن نَفسِه فَعلى وَليّه»: این تعبیر را اشخاصی همچون هیثمی، متقی هندی و قندوزی نقل کرده‌اند.[21]

12. «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فإنَّ عَليّا بَعدي مَولَاه»: این تعبیر را ابن عساکر آورده است.[22]

13. «فَمَن كانَ الله وَرَسُوله مَولَاه فَانَّ هذا مَولَاه ، وَقَد تَرَكت فيكم ما إن أخَذتُم بِه لَن تَضِلّوا بَعدَه: كِتاب الله سَبَبه بِيَده وَسَبَبه بِأيديكُم، وَأهلَ بَيتي»: این تعبیر، که از مواردی است که حدیث غدیر و حدیث ثقلین با هم ذکر شده‌اند، را متقی هندی در کنزالعمال نقل کرده است.[23]

14. «فَهذا وَلىّ مَن أنا مَولَاه»: این تعبیر را ابن ماجه و ذهبی در تألیفات خود آورده‌اند.[24]

بنابراین این تعابیر مختلف با سندهای متعدد از فراز دوم حدیث غدیر ، نشان از اعتبار و اهمیت آن دارد. 

پی‌نوشت:
[1].عیون اخبار الرضا،ج1 ص 55؛ الخصال،ج2، ص 479؛ الارشاد،ج2، ص232.

[2]. اثبات الهداه،ج3، ص140؛ تفسیر نورالثقلین، ج4، ص237.

[3]. سلیم، ج2، ص644.

[4]. تفسیر قمی، ج1، ص174.

[5]. اثبات الهداه، ج3، ص157؛ تفسیر امام حسن عسکری، ص112.

[6]. کمال الدین، ج1، ص235؛ تفسیر فرات کوفی، ص342.

[7]. تفسیر فرات کوفی، ص517.

[8]. معانی الاخبار، ص67؛ امالی صدوق، ص122؛ تفسیر فرات کوفی، ص574.

[9]. کافی، ج1، ص294؛ الفقیه، ج1، ص229؛ غیبت نعمانی، ص69.

[10]. الخصال، ج1، ص66.

[11]. مسند احمد،ج1، ص84؛ سنن ابن ماجه، ج1، ص45؛ مستدرک، ج3، ص109؛ مجمع الزوائد، ج7، ص17؛ فتح الباری، ج7، ص61؛ عمده القاری، ج18، ص206؛ المصنف، ج7، ص495؛ السنه ابن ابی عصم، ص552؛ السنن الکبری، ج5، ص45؛ المعجم الاوسط، ج1، ص112؛ المعجم الکبیر،ج4، ص17؛ الاستیعاب، ج3، ص1099.

[12]. مسند،ج1، ص331؛ مستدرک علی الصحیحین، ج3، ص134؛ خصائص، ص64.

[13]. معجم الکبیر،ج5، ص166؛ خصائص، ص95؛ مسند، ج4، ص370.

[14]. مسند، ج5، ص419؛ صحیح ابن حبان، ج5، ص376.

[15]. مستدرک،ج3، ص119.

[16]. المصنف،ج11، ص225.

[17]. الاحاد و المثانی،ج4، ص326.

[18]. شرح نهج البلاغه، ج17، ص174.

[19]. الرياض النضرة في مناقب العشرة، ج1، ص222.

[20]. فیض القدیر، ج4، ص472.

[21]. مجمع الزوائد، ج9، ص164؛ کنزالعمال،ج1ف ص188؛ ینابیع الموده، ج1، ص347.

[22]. تاریخ مدینه دمشق، ج42، ص220.

[23]. کنزالعمال، ج13، ص140.

[24]. سنن ابن ماجه، ج1، ص43؛ تاریخ الاسلام، ج3، ص629.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****