مرور حیات کسانی که در پیوند با غدیر بودهاند نشان میدهد آنها غدیر را در بیابان میان مکه و مدینه متوقف نساخته، بلکه بهعنوان جریانی پیشرونده و بالنده در تاریخ، مبارزه و ظلمستیزی را بخش جداناپذیر غدیر میدانند.
علامه امینی مبارزی بزرگ | عناصر انزواطلب و سازشکار در حوزههای علمیه شیعه همواره تلاش داشتهاند نهتنها انقلاب اسلامی، بلکه هرگونه مبارزه و تحولخواهی را بیگانه با رسالت حوزه نشان داده و خمودگی و گوشهنشینی را بهعنوان یک ارزش برای حوزویان و حوزه معرفی کنند. اما بر خلاف خواست آنان، بررسی سیره سیاسی علما نشان میدهد قاطبه آنان در طول تاریخ هیچگاه از صف مبارزه جدا نشده و در تحقق عینی و حداکثری اسلام فروگذاری ننمودهاند.
نمونهای ویژه از خیل علمای مبارز، مرحوم علامه امینی است که هرچند برخی از قاعدین زمان و وابستگان به جریان انحرافی در حوزه همچون انجمن حجتیه، تلاش دارند ایشان را به دور از عالم سیاست و صرفاً شخصیتی علمی نشان دهند؛ اما مستندات قوی از بیقراری وی در دوران ستمشاهی و از پا ننشستن ایشان، حکایت دارد.
شواهد تاریخی که نقل و واکاوی آن مشخص خواهد کرد که برخی زمزمهها برای حذف روحیه انقلابی و انقلاب زدایی از حوزههای علمیه، ظلمی بزرگ بر سلف مبارز است، آیاتِ حوزوی که عمری مجاهدانه و صبورانه تن به سازش با بیگانگان و خودفروختگان ندادهاند. اما اینک برخی در جهت منافع پوشالی خود به دنبال همانندسازی آنان با خود و مصادره شخصیت آنها هستند.
پرداختن به سیره سیاسی علامه امینی از آن حیث دارای اهمیت است که برخی جریان های خاص و مرتبط با بیگانگان که خود را در پس پرده مسائلی همچون برائت و قمه زنی پنهان می کنند همواره در برخورد با شخصیت علامه امینی جانب احتیاط را رعایت کرده و به جای نادیده گرفتن ایشان، سیاست حذف و تعدیل ابعاد شخصیتی را در پیش گرفتهاند. چرا که در مرزبندی اعتقادی و تعصب ورزیدن بر دیدگاههای اصولی شیعه، هیچ شخصیتی را نمی توان همتراز با آن بزرگ مرزبان شیعه دانست و پرداختن به مباحثی همچون حقانیت امیرالمومنین علی علیه السلام و ظلم روا شده بر حضرت صدیقه اطهر(س) بدون نام بردن از علامه امینی همچون صحبت راندن از انقلاب اسلامی بدون اشاره به نقش بی بدیل امام خمینی رحمتالله علیه است.
بنابراین با توجه به جایگاه ویژه علامه امینی (ره) در تبیین صحیح اصول مذهب تشیع، جریان انحرافی با یک چالش عظیم در چگونگی برخورد با سیره سیاسی علامه مواجه است. از سویی نادیده گرفتن ایشان ممکن نیست و از طرفی مسکوت گذاشتن مواضع سیاسی ایشان نیز چندان شدنی نیست.
اینک و در آستانه جشن بزرگ غدیر برای زدودن غبار مظلومیت و رهانیدن این سرمایه عظیم شیعه از تار عنکبوتِ شبکهایِ انحراف و ارتجاع، کافی است از میان انبوه مستندات تاریخی به ذکر یک مورد از آن که در کتاب حدیث رویش (خاطرات و یادداشتهای حجتالاسلاموالمسلمین محمدحسن رحیمیان) اکتفا کنیم که بهتازگی در کانال تلگرامی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است.
علامهٔ امینی قبل از تبعید امام (ره) به نجف، در قم نیز با امام (ره) ارتباط داشتند. آقای جعفری گیلانی برایم نقل کرد که در اوایل سال ۱۳۴۲ با مرحوم شهید حیدری در منزل امام (ره) واقع در یخچال قاضی شاهد جلسهای بودهاند که علامه امینی به همراه مرحوم شیخ عباسعلی اسلامی و چند نفر دیگر از علما و وعاظ تهران در محضر امام (ره) بودند. در این جلسه بعد از صحبتهای آقای اسلامی، حضرت امام بر ضرورت تشکیل جلسات علما، عدم تعهد به ساواک، تکیه روی حادثهی فیضیه، حفظ وحدت و... تأکید کردند و فرمودند: «در روز عاشورا هم خودم با مردم صحبت خواهم کرد و...» دربارهٔ تعهد به ساواک برای صحبت نکردن دربارهی شاه و آمریکا و این که اسلام در خطر است، فرمودند: «هر کس این تعهد را به ساواک بدهد، از ما نیست.»
آقای اسلامی به علامه امینی که با همهی وجود به سخنان امام گوش سپرده بود، گفت: «شما هم مطلبی بفرمایید.» علامهی امینی فرمود: «جایی که فرماندهی کل قوا باشد، به سربازان و پاسبانهای سر چهارراه، نوبت نمیرسد.» حضرت امام فرمودند: «شما زبان اسلام و مدافع ولایت هستید، بفرمائید» علامهی امینی با توجه به خواست امام مشغول صحبت شد و ضمن بیان مطلبی گفت: «آیت عظمای ما ایشان ۔ امام - هستند... آن وقتی که کِنِدی در ملاقات با شاه گفت: امیدوارم اقلیتهای مذهبی را - در آنجا منظورش بهائیت بود - به رسمیت بشناسید و در روزنامه چاپ شد، چرا آیتالله بروجردی توی دهن این مردک نزد؟!»
هرچند برای فریبخوردگان جریان انحرافی حوزه علمیه قابلباور نیست که صاحب کتاب گرانسنگ الغدیر خود را در برابر امام خمینی (ره) همچون سربازی برای فرمانده بداند، اما علیرغم ارائه تصویری مخدوش از این جریانها، علامه امینی (ره) افزون بر مبارزه برای حفظ کیان تشیع، مبارزی نستوه و خستگیناپذیر در برابر طاغوتهای معاصر نیز بوده است. مجاهدی بزرگ که هیچگاه خود را در تاریخ صدر اسلام متوقف نساخت و بهسان کتاب الغدیرش که در هر کلمه آن، زلال معرفت و جوشش غیرت موج میزد، اندیشه سیاسی معاصر وی نیز سرشار از خروش و یورش در برابر سکوت و عافیتطلبی بود.