حکمت و اندیشه جایگاه اساسی در اسلام و انقلاب دارند و مبانی انقلاب بر اساس حکمت و تعقل شکل گرفته و در مقابل فرهنگ اومانیستی و سکولار غرب قرار دارد.
دست یابی به حکمت مهمترین هدف اسلام است. حکمت را اگر به معنای برخورداری از اندیشه، انگیزه و عمل مستحکم، پایدار و ثابت در نظر بگیریم، میتوان به وسیله آن فرد و جامعه را از آفات نظری و عملی از قبیل شک و تردید، سستی، اضطراب، سرخوردگی و... حفظ کرد و مسیر پیشرفت و تعالی حقیقی و همهجانبه را فراهم آورد.
قرآن نیز در رابطه با حکمت بیان میکند: «يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا»؛[1] «خدا فیض حکمت را به هر که خواهد عطا کند و هر که را به حکمت و دانش رسانند درباره او مرحمت و عنایت بسیار کردهاند».
میتوان گفت شکاف ریشهای بین فرهنگ اسلامی انقلاب با جبهه معارض متأثر از غرب، همان شکاف ریشهای بین جهالت با حکمت و نادانی با عقلانیت است، به همین خاطر همه نیکیها و خوبیها در حکمت و تفکر و عقلانیت یکجا گردآمدهاند. همچنین حکمت غایتِ دعوت انبیای الهی برای شکوفاسازی و کارآمد کردن عقل و انسانها شمرده شده است. امیرالمؤمنین علیهاسلام میفرمایند: «فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ... وَ یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول»؛[2] «خداى متعال پیامبران را فرستاد تا گنجینههاى خرد را در میان انسانها برانگیزانند».
فرهنگ انقلاب اسلامی نیز بستر پرورش تعقل و رشد حکمت در فرد و جامعه است. زشتیها و پلیدیها و بیبندوباریهای فرهنگی ناشی از سفاهت و نادانی که مانع حکمت افزایی هستند، در فرهنگ اسلامی ممنوع شمرده شدهاند. عبادت و بندگی خدا، خدمت به خلق خدا، مبارزه با ظلم و استکبار، دفاع از مظلوم و... چون ناشی از دانایی هستند و عامل رشد و بسط حکمت در فرد و جامعه میشوند، در اسلام ارزش شمردهشده و مورد تائید آن هستند.
در منطق انقلاب اسلامی نیز عقلانیت و حکمت جایگاه بخصوصی دارد و انقلاب بر اساس مبانی اسلامی و آیات قرآن دعوت به حکمت و عقلانیت میکند: «اُدْعُ إِلي سَبيلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ»؛[3] «مردم را با برهان و اندرز نیکو به راه پروردگارت فرا خوان و در این رهگذر با بهترین شیوه با آنان مجادله کن».
در جهان امروزی دعوت به گفتمان انقلاب اسلامی در برابر گفتمان اومانیستی و سکولارِ غرب، بازگشت به عقلانیت و تفکر فطری است و بنا نهادن نظم و نظامی براساس حکمت میباشد که ریشههای اعتبار و ارزش آن در درون انسان قرار دارد و اگر چه حجابهای ظلمانی شهوات و هواهای نفسانی مانع آن شده، اما بلوغ تدریجی جامعه بشری تحت حکومت الله در جامعه اسلامی و انقلابی نوید دهنده این گفتمان خواهد بود.
پی نوشت:
[1]. بقره، آیه269.
[2]. نهج البلاغه، خطبه1.
[3]. نحل، آیه125.