داشتن اهداف، آیندهنگری و آرزو میتواند امید را در افراد تقویت کند؛ اما اگر آرزوها واقعی نباشد، میتواند مشکلاتی جدی برای فرد به وجود آورد.
زمانی میتوانیم از زندگی پویا و فعالی برخوردار شویم که نیمنگاهی به آینده، برنامهها و آرزوها داشته باشیم. امید به آینده و رسیدن به آرزوها و به دست آوردن نتایج مطلوب، پویایی و کارآمدی زندگی را تقویت میکند؛ چنانکه رسول خدا صلیاللهعلیهواله میفرماید: «لأملُ رَحمةٌ لاُِمّتي، و لَوْ لا الأملُ ما أرْضَعَتْ والِدَةٌ وَلَدَها، و لا غَرَسَ غارِسٌ شَجَرا»؛[1] «آرزو، براى امت من رحمت است و اگر آرزو نبود، هيچ مادرى فرزند خود را شير نمیداد و هيچ باغبانى درختى بر نمینشاند» .
در مقابل اگر برای رسیدن به این برنامه، اهداف و آروزها امیدوار نباشیم، دچار رکود و خستگی، و درنتیجه دچار بیماریهای جسمی و روانی میشویم. در ضمن انگیزهای هم برای انجام کارهای جدید باقی نمیماند.
این جمله معروف و عامیانه را زیاد شنیدیم که «انسان تا زنده است باید زندگی کند». درواقع این جمله محدوده امیدواری انسان را مشخص میکند. ازآنجاکه عمر انسان محدود است، امید و آرزوهای او نیز باید محدود باشد. برخی از انسانها به این اصل و قانون توجهی ندارند و دائماً برای رسیدن به آرزوهای خود در تلاشند؛ دوست دارند عمر طولانی داشته باشند تا به خواسته و آرزوهای خود برسند.
اگرچه این دسته از انسانها، همیشه در حال تلاش هستند و امید رسیدن به آرزوها، در آنها بسیار بالاست، اما ازآنجاکه امید و آرزوهای آنها واقعی و محدود نیست، نتیجهای جز ناامیدی، دلسردی و نارضایتی در بر نخواهد داشت؛ همانگونه که حضرت علی علیهالسلام میفرماید: «مَن كَثُرَ مُناهُ قَلَّ رِضاهُ»؛[2] «هركه آرزوهايش بسيار باشد، رضايتش اندك است».
پینوشت:
[1]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، دارالكتاب الاسلامیه، 1364، ج7، ص173.
[2]. آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، قم، دارالکتاب الاسلامی، 1410، ج1، ص424 .