اگرچه مشکلات اقتصادی میتواند در کاهش جمعیت و فرزندآوری مؤثر باشد، اما با مهارتهایی میتوان تأثیر این مشکلات را به حداقل رساند.
از موضوعاتی که برخی از والدین، کمفرزندی یا بیفرزندی خودشان را بهواسطه آن توجیه میکنند، مسائل اقتصادی است؛ چنانکه در صحبتهای خود میگویند: «ما در مخارج خودمون گیر کردیم، کی میخواد خرج بچه رو بده».
شکی نیست که توجه به نیازهای اقتصادی زوجین میتواند در افزایش فرزندآوری خانوادهها نقش داشته باشد. در مقابل، فشارها و مشکلات اقتصادی نیز میتواند میزان فرزندآوری را بهطور محسوس کاهش دهد. ازاینرو بایسته است در بحث فرزندآوری و مسائل اقتصادی به نکات زیر توجه شود:
1. اگرچه برخی از خانوادهها به خاطر مشکلات و کمبودهای اقتصادی، کمفرزندی را انتخاب کردهاند، اما با این حال نمیتوان از برخی واقعیتهای موجود جامعه نیز چشمپوشی کرد. در موارد فراوانی، آنچه افراد را به سمت سیاستهای کنترل جمعیت و تکفرزندی یا بیفرزندی سوق میدهد، فقدان یا کمبود حداقلهای خوراک و پوشاک و مسکن نیست؛ بلکه علت اصلی، ارتقای وضع معیشتی و رسیدن به سطح بالاتری از آسایش و رفاه در زندگی روزمره است.
مقایسه وضعیت رفاهی خانوادهها با یکدیگر سبب میشود تا والدین از داراییها و امکانات موجود زندگی خود بهقدر کافی راضی نباشند و هر روز تلاش و ساعت کاریشان را بیشتر کنند تا بتوانند به سطح رفاهی مطلوبشان برسند.
2. افزایش سطح درآمد و امکانات با میزان فرزندآوری رابطه منفی دارد؛ یعنی معمولاً افراد تصور میکنند اگر مشکلات و محدودیتهای مالی آنها برطرف شود، میزان فرزندآوری آنها نیز افزایش خواهد یافت؛ اما جالب است که هرچه ثروت و دارایی خانوادهها بیشتر میشود، تمایل آنها برای فرزندآوری کاهش مییابد و چنین خانوادههایی ترجیح میدهند بهجای تولد فرزند جدید، سطح کیفیت زندگی را برای تکفرزندشان بیشتر کنند.
3. خانوادههای کمجمعیت (تکفرزند) ممکن است با تلاشهای فراوانی که والدین انجام میدهند، ثروتمند شوند؛ اما خطر ثروتمند شدن آنها اگر بیشتر از فقیر بودنشان نباشد، کمتر نیز نخواهد بود.
در حال حاضر، بیشتر خانوادهها به آسیبها و معایب فقر و چندفرزندی توجه و تمرکز دارند؛ اما از معایب و مشکلات تکفرزندی و ثروت زیاد، غافل ماندهاند. اگرچه در خانوادههای ثروتمند، فرزند از جهت مسائل مالی و امکانات رفاهی و تأمین نیازهای جسمی با مشکلات کمتری مواجه میشود، اما باید توجه داشت علاوه بر این نیازهای جسمی، نیازهای روانشناختی فراوانی برای فرزند وجود دارد که با مقوله تکفرزندی سازگار نخواهد بود و میتواند مشکلاتی جدی (همچون احساس تنهایی، وابستگی، خودخواهی، پرتوقعی و...) را در آینده برای او ایجاد کند.
با توجه به نکات گفتهشده میتوان نتیجه گرفت که در جامعه کنونی ما، اگرچه مشکلات اقتصادی و کمبودهای مالی در برخی خانوادهها میتواند در کاهش فرزندآوری مؤثر باشد، اما در بیشتر خانوادهها، بیش از آنکه وضع اقتصادی خانوادهها، مانع فرزندآوری آنها باشد، تصور و توقع آنها از وضع اقتصادی مطلوب و ایدهآل، مانع است.
پس اگر خانوادهها بخواهند چندفرزندی را در برنامه زندگی خود قرار دهند و فرزندان بیشتری را برای آینده زندگی خود تربیت کنند، باید سطح توقع و انتظارات اعضای خانواده از رفاه و آسایش را اصلاح کنند.