مؤمن نه غیبت میکند و نه غیبت میشنود. بلکه فراتر از آن تا بتواند جلسه غیبت را مدیریت میکند.
حیثیت و آبروی افراد در دین مقدس اسلام از اهمیت بالایی برخوردار است؛ بهنحوی که وادی آبرو و حیثیت جزو خطوط قرمز شریعت قرار گرفته و از همین بابت به عنوان مثال در گناه غیبت که آبروی افراد را به مخاطره میاندازد حتی اگر غیبتکننده در گفته خود راستگو باشد، یکی از گناهان کبیره محسوب شده است.
در زشتی غیبت تعابیر متعددی در آیات و روایات ذکر شده که معروفترین آنها این است که غیبتکننده به خورنده گوشت مردار غیبتشونده تشبیه شده است. قرآن کریم میفرماید: «وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بعضاً أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ»؛[1] «از یکدیگر غیبت ننمایید، آیا یکی از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ بیتردید [از این کار] نفرت دارید».
یک چالش
گاهی اهل دین و دیانت که برای خود ارزش قائلاند و از کرامت و مناعت طبع برخوردارند در محافلی از نزدیکان قرار میگیرند که اهل غیبتاند. این افراد از طرفی به نگاه غضبآلودی که شریعت در مورد غیبت دارد ملتفتاند و از طرفی از این واهمه دارند که به نحوی تذکر بدهند که باعث رنجش خاطر افراد شود.
راه حل چیست؟
اگر بتوان با صراحت و ادبِ توأمان، شخص غیبتکننده را متذکر این گناه کرد، باید همین کار را کرد؛ اما در غیر این صورت، بهترین کار در این جور مواقع روش غیرمستقیم است که هم میتوان از شر غیبت در امان ماند و هم کسی رنجیده خاطر نشود.
1.ساده ترین روش، ترک جلسه بهبهانههای ساختگی است. باید این کار را آنقدر تکرار کرد که شخص غیبتکننده رابطهای بین حرفهای خود و ترک جلسه توسط دیگران را کشف کند و بهتدریج متوجه محور صحبتهای خود شود و در مورد آنها تجدید نظر کند.
2. روش دیگر روش عوض کردن بحث است که با طرح موضوعات جدید به طور زیرکانه و لو با طرح یک سؤال محفل را از محوریت این گناه خارج کرد.
3. روش دیگر تعریف و تمجید از شخص غیبتشونده است که به نوبه خود باز هم نوعی عوض کردن بحث است. با این کار حیثیت شخصی که در اثر غیبت در معرض لطمه دیدن است، حفظ خواهد شد. طبعاً هر شخصی خوبیهایی دارد که با طرح خوبیهای آن شخص میتوان در قبال هجمه غیبتکننده و بازگو کردن عیوب مقابله کرد. نکته اینکه غیبت معمولاً از شهوت سخن و یا نفرت ناشی میشود و این هیجان باعث میشود که شخص به نقاط مثبت طرف مقابل توجهی نکند. با این روش به شخص غیبتکننده این التفات داده میشود که اشخاص، خوبیهایی هم دارند که در نتیجه، نفرت او نسبت به آن شخص کم خواهد شد.
4.روش دیگر مشورت گرفتن تصنعی از شخص غیبتکننده است.
توضیح اینکه؛ در یک موقعیت عادی به طور صوری از شخص غیبتشونده مشورت گرفته شود که نظرش در مورد راه برونرفت از این چالش چیست که کسی در جلسه غیبت قرار گرفته و واهمه داشته باشد که تذکری بدهد و موجب رنجش غیبتکننده شود؟! این روش باعث میشود که خود شخص نسبت به رفتار خود بیش از پیش متمرکز شود و واهمه این را داشته باشد که ممکن است خودش در منگنه قضاوت قرار بگیرد.
5. روش دیگر این است که اگر بهطور معمول در این گونه محافل افراد مرتکب غیبت میشوند، پیشاپیش قبل از تشکیل این محافل، سخنرانیها و قطعههای صوتی جذاب تدارک دیده شود تا ذهنها را به خود مشغول کند. معمولاً چون محافل فوق خالی از محتوای گفتگو است، افراد به غیبت روی میآورند. محتوای سخنرانی هم ترجیحاً مسائل مربوط به سبک زندگی باشد که نوعاً افراد با آن سروکار دارند. محتوای دیگری که میتوان از آن بهره برد روایتگری از سیره شهداست که آدمی را در لاک خود فرو میبرد و افراد با شنیدن اوصاف و زندگی نابِ شهداء، مجالی برای ارزیابی رفتارها و علائق خود پیدا خواهند کرد.
جمعبندی
طبق مفاد سوره عصر، جنس بشر در ضرر و زیان است مگر اهالی ایمان که دارای عمل صالح باشند. یکی از گناهانی که انسان به واسطه آن دچار ضرر و خسران خواهد شد، غیبت است که هم برای گوینده و هم برای شنونده آفت محسوب خواهد شد. شخص مؤمن نه اهل غیبت است و نه اهل شنیدن آن. فراتر از آن مؤمنی زکاوت دارد که بتواند محافلی که زمینه ارتکاب گناه غیبت در آن ها وجود دارد را مدیریت کند و دیگران را توصیه به حق و نیکی کند.
پی نوشت:
[1]. حجرات: 12.