نقش باورها در درمان اختلالات روانی

11:36 - 1402/04/31

باورها و اعتقادات دینی، نقش بسزایی در تربیت انسان‌ها و نجات آنها از اختلالات روانی دارند؛ چون زیربنای تمام اندیشه‌ها و رفتارهای یک انسان را باورهای او تشکیل می‌دهد.

پرواز انسان

باور و اعتقاد، از زیربنایی‌ترین داشته‌های هر انسان است؛ زیرا تمام گفتار، رفتار و حتی اندیشه انسان، از نوع باورهای او سرچشمه می‌گیرد.

اسلام نیز برای باورها و اعتقادات یک انسان، ارزش قائل شده و آن را اساس قرار داده است: «إِنَّ أَسَاسَ‏ الدِّينِ‏ التَّوْحِيدُ وَ الْعَدْل‏»؛[1] «به راستی! توحید و عدل، اساس دین است».

باور به توحید
توحید و یگانگی خدا، نخستین باوری است که در تربیت انسان نقش بسزایی دارد؛ زیرا این باور که تنها یک خدا را باید پرستش کرد و تنها از یک فرمان، باید تبعیت کرد، همه انسان‌ها را در یک مسیر قرار داده و از اختلافات و دوگانگی‌ها جلوگیری می‌کند. 

آموزه «باور به توحید» انسان را از وابستگی به دنیا، جدا می‌کند؛ زیرا وابستگی به دنیا ریشه تنگی و افسردگی است.[2] 

باور به عدل 
علما با توجه به برخی از روایات، عدالت را به معنای «هر چیزی را سر جای خود قرار دادن» معنا کرده‌اند.[3] اگر انسان یقین کند که خدا عادل است و هر صاحب حقی را به حقش می‌رساند،  بسیاری از پریشانی‌ها و اضطراب‌هایش از بین می‌رود؛ علاوه بر اینکه انسان را امیدوار به زندگی کرده و او را از افسردگی و دل‌مردگی نجات می‌دهد.

باور به معاد
انسانی که به قیامت باور دارد، همواره در راستای آن تلاش می‌کند؛ زیرا می‌داند که نتیجه تمام کارهایش را در قیامت می‌بیند: «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَه‏»؛[4] «پس هر کس، هم‌وزن ذرّه‌ای، کار خوب کرده، آن را می‌بیند» انسان باورمند، دنیا را زمینه و مقدمه رسیدن به قیامت می‌داند و برای آبادانی سرای دیگر تلاش می‌کند. وی در عین اینکه دنیا را نیز فراموش نمی‌کند، به دنیا اهمیت خاصی نمی‌دهد، به همین جهت، باافتخار به حقوق دیگران احترام گذاشته و حق دیگران را رعایت می‌کند. به تعبیر بسیار روشن، آنچه برای خود می‌پسندد، برای دیگران نیز همان را آرزو می‌کند و همین امر باعث احساس لذت از زندگی و در نتیجه دوری او از افسردگی خواهد شد. 

بنابراین باورهای دینی سالم، نقش بسزایی در تربیت نفوس انسان‌ها دارد و به مرور زمان و با ایجاد روزنه‌های امید در انسان، او را از هرگونه افسردگی و اختلالات روانی نجات می‌دهد.    

پی‌نوشت:
[1]. صدوق، محمدبن علی، التوحید، جامعه مدرسین، 1398ق، چاپ اول، ص96.
[2]. علامه طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسير الميزان، جامعه مدرسين، 1374ش‏، ج‏14، ص315. 
[3]. سیدرضی، نهج‌البلاغه، صبحی، هجرت، 1414ق، چاپ اول، ص553.
[4]. زلزال: 8.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 6 =
*****