مسلماً دشمنان جمهوری اسلامی ایران برای ایجاد رخنه و شک و شبهه در قلوب مسلمین، برخی از اصول و مفاهیم ضروری برای بقای نظام مقدس جمهوری اسلامی را مورد دگرگون سازی و غلط پردازی و تحریف قرار میدهند.
مقدمه: از آنجا که قدرتمندی روزافزون نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران زیر سایه نایب بر حق امام زمان عجل الله، حضرت امام خامنهای حفظه الله، خاری در چشمان دولتهای استکبار جهانی شده است، جهان غرب با تمامی امکاناتشان اعم از رسانه و غیره، در تلاشند که بعضی از باورهای بسیار عمیق و اساسی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را مورد دگرگون سازی و تحریف قرار دهند.
یکی از مفاهیم بسیار مهم و اساسی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران که مورد غلط پردازی و تحریف قرار گرفته است، مفهوم استقلال است. دشمنان اسلام این اصل اساسی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را نفی کرده و آن را با برابر دانستن با انزوا مورد تحریف و دگرگون سازی قرار میدهند. هدف دشمنان اسلام از دگرگون سازی و غلط پردازی در مورد استقلال، تبعیت انقلاب اسلامی از نظم فاسد استکبار جهانی است. خداوند متعال در بسیاری از آیات قرآن کریم، جوامع اسلامی را به عنوان یک امت واحد در نظر گرفته که یکی از اساسیترین ملزمات آنان، داشتن استقلال و عدم وابستگی از امتهای دیگر میباشد، چنانچه خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:«الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۚ أَيَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا»[۱]«همانها که کافران را به جای مؤمنان، دوست خود انتخاب میکنند. آیا عزّت و آبرو نزد آنان میجویند؟ با اینکه همه عزّتها از آن خداست؟!»
و نیز میفرماید:«الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ وَإِنْ كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ۚ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا»[۲]«منافقان همانها هستند که پیوسته انتظار میکشند و مراقب شما هستند؛ اگر فتح و پیروزی نصیب شما گردد، میگویند: مگر ما با شما نبودیم؟ (پس ما نیز در افتخارات و غنایم شریکیم!) «و اگر بهرهای نصیب کافران گردد، به آنان میگویند: مگر ما شما را به مبارزه و عدم تسلیم در برابر مؤمنان، تشویق نمیکردیم؟ (پس با شما شریک خواهیم بود!)» خداوند در روز رستاخیز، میان شما داوری میکند؛ و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطی نداده است».
و نیز میفرماید:«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِيَاءَ ۘ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ»[۳]«ای کسانی که ایمان آوردهاید! یهود و نصاری را ولّی (و دوست و تکیهگاه خود،) انتخاب نکنید! آنها اولیای یکدیگرند؛ و کسانی که از شما با آنان دوستی کنند، از آنها هستند؛ خداوند، جمعیّت ستمکار را هدایت نمیکند».
و نیز میفرماید:«وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ»[۴]«و بر ظالمان تکیه ننمایید، که موجب میشود آتش شما را فرا گیرد؛ و در آن حال، هیچ ولیّ و سرپرستی جز خدا نخواهید داشت؛ و یاری نمیشوید!».
و نیز خداوند متعال در بسیاری از آیات دیگر به اهمیت استقلال مسلمانان از امتهای دیگر اشاره فرموده است.
یکی دیگر از دگرگون سازیها و تحریفها در مفاهیم اساسی نظام مقدس انقلاب اسلامی، غلط پردازی و دگرگون سازی و تحریف در مورد مفهوم آرمان گرایی انقلاب اسلامی است، چرا که دولتهای استکبار جهانی، آرمانگرایی این نظام مقدس را برابر با عدم عقلانیت میدانند! در صورتی که یکی از نشانههای بسیار مهم عقلانیت، آرمانگرایی است! و اگر ما میبینیم که جهان غرب امروزه به چه مرحله پوچی و از درون پاشیدگی افول پیدا کرده است، ماحصلِ عدم آرمان گرایی در جوامع غربی است.
یکی دیگر از مفاهیم و اصل بسیار اساسی که همواره مورد دگرگون سازی و تحریف جوامع غربی قرار میگیرد، اصل بسیار اساسی عدم اعتماد مطلق به سلطهگران استکبار جهانی است، چرا که یکی از مهمترین عناصر اقتدار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در جهان، بی اعتمادی مطلق این نظام مقدس به ابرقدرتهای استکبار جهانی است. علی رغم همه اینها متاسفانه شاهد این هستیم که بعضیها باور قلبی به این بیاعتمادی مطلق به ابرقدرتهای استکبار جهانی ندارند، اگرچه در ظاهر چنین میگویند که دولتهای استکبار جهانی، دشمن ما هستند ولی به این باور قلبی و اساسی نرسیدهاند. اگر جهان غرب همواره در صدد این هستند که در مورد مسائل خاورمیانه اعم از یمن و عراق و لبنان و سوریه با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران مذاکره کنند، هدف غایی آنان مذاکره کردن نیست، بلکه از آنجا که دیدهاند این نظام مقتدر با رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنهای حفظه الله، حضور نحس آنان در منطقه را ناکام گذاشته است، از این رو در تقلّا هستند که به اسم مذاکره، از حضور این نظام مقتدر در منطقه جلوگیری کنند.
استکبار جهانی بارها و بارها عداوت خود را با این نظام مقدس و مردم ایران علنی کرده است، این دشمنیها را میتوان در اخلالهای گوناگون در امنیت ایران اسلامی و ترور عناصر فکری این نظام مقدس و پناه دادن به حاکمان ظالم پهلوی و عناصر فراری و طراحیهای گوناگون برای حملات نظامی مستقیم به ایران و تحریمهای ظالمانه گوناگونشان در زمینههای مختلف اعم از پزشکی و نظامی و هستهای و اقتصادی در راستای تحمیل انزوای سیاسی ایران در جهان برشمرد. بنابراین عداوت دولتهای استکبار جهانی بر نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، محرز است، و عقل این را اقتضا میکند که با ملاحظه این همه عداوت از آغاز پیروزی این نظام مقدس تا اکنون، به دولتهای استکبار جهانی که دشمنی خود را با این ملت شریف آشکار کردهاند، هیچگونه اعتمادی نکنیم، چنانچه نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند:«لا يُلدَغُ المُؤمِنُ مِن جُحرٍ مَرَّتَينِ»[۵]«مؤمن هرگز از يک سوراخ ، دوبار گزيده نمى شود».
نتیجهگیری: از آنجا که قدرت گیری نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران روز به روز در حال فزونی است به گونهای که خاری در چشمان دولتهای استکبار جهانی شده است، دولتهای استکبار جهانی در تلاشند که با غلط پردازی و دگرگون سازی در بعضی از مفاهیم اساسی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، در قلوب مردم این کشور شک و شبهه و رخنه به بار آورند تا از این نظام مقدس دلسرد شوند، یکی از مفاهیم اساسی این نظام مقدس که مورد هجمههای غلط پردازی و تحریف قرار میگیرد، مفهوم استقلال است که دولتهای استکبار جهانی آن را با انزوا برابر میدانند تا از طریق نفی استقلال این نظام مقدس، مردم را به تبعیت از قدرتهای سلطهگر استکبار جهانی وادارند. یکی دیگر از آن مفاهیم، آرمانگرایی است که آن را با عدم تعقل برابر میدانند! حال آنکه یکی از مهمترین نشانههای تعقل یک جامعه اسلامی، آرمانگراییِ آن است. و یکی دیگر از مفاهیم، عدم هرگونه اعتماد به دولتهای استکبار جهانی است.
پی نوشت
[۱] سوره نساء، آیه ۱۳۹
[۲] سوره نساء، آیه ۱۴۱
[۳] سوره مائده، آیه ۵۱
[۴] سوره هود، آیه ۱۱۳
[۵] بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، جلد ۱۱۰، صفحه ۱۰