خدا را اگرچه نمیتوان با چشم مشاهده کرد، اما اسماء و صفات او کل عالم را پرکرده است.
![](https://btid.org/sites/default/files/media/image/kavir.jpg)
سؤالاتی وجود دارند که همه و یا غالب افراد حداقل یکبار در طول زندگی با آنها مواجه میشوند، مانند این سؤالات که خدا چرا دیده نمیشود؟! یا چطور میتوان خدا را دید؟! و یا اینکه چطور میتوان خدایی را پرستش کرد که دیده نمیشود؟!
پاسخ اول به این سؤالات را خود خدا بیان کرده است. در ماجرای معروف حضرت موسی علیهالسلام و قومش که درخواست کردند خدا را رؤیت کنند، خداوند متعال به آنها فرمود که قابل رؤیت نیست و با چشم نمیتوان او را دید.[1]
پاسخ بعدی این است که دیده نشدن یک شیء دلیل بر وجود نداشتن آن نیست. در جهان پیرامون ما چیزهای متعددی وجود دارند که دیده نمیشوند، ولی به وجود آنها اذعان داریم؛ مانند بسیاری از امواج صوتی، درد و ناراحتی بدن، احساس ترس و... که قابل رؤیت با چشم نیستند، ولی وجود آنها انکار نشدنی است. عدم توانایی در رؤیت خداوند دلیل بر وجود نداشتن خدا نمیتواند باشد.
ذات خداوند اگرچه قابل رؤیت نیست، اما وجود او با ادله عقلی قابل اثبات بوده و تجلی اسماء و صفات الهی در کل عالم یک امر انکار نشدنی است؛ امیرالمؤمنین علیهالسلام در این رابطه میفرماید: «مَعْرُوفٌ بِالدِّلَالَاتِ، مَنْعُوتٌ بِالْعَلَامَاتِ»؛[2] «خداوند با دلیلها شناخته شده و با علامتها و نشانهها توصيف گرديده است».
در نتیجه ذات خداوند را اگرچه نمیتوان با چشم دید، ولی آثار و صفات او کل عالم را پرکرده است، امیرالمؤمنین علیهالسلام در این رابطه نیز میفرمایند: «مَا رَأَيْتُ شَيْئًا إلَّا رَأَيْتُ اللَهَ قَبْلَهُ أو بَعدَهُ أو مَعَهُ»؛[3] «من چيزی را نديدم، مگر اينكه خداوند را قبل از آن یا بعد از آن یا همراه با آن مشاهده نمودم».
پینوشت:
[1]. اعراف: 143.
[2]. شیخ طبرسی، الاحتجاج، مصادر الحديث الشيعية، ج1، ص312.
[3]. مکارم شیرازی، پیام قرآن، دار الكتب الاسلاميه، ج3، ص89.