انفاق, عامل تقویت روحیه جهادی در انسان

01:39 - 1403/05/14

-با توجه به تاکید خداوند بر کار جهادی و سابقه دیرینه ی این نوع فعالیتها در بین مسلمانان, که نتیجه آن رسیدن به آن جامعه آرمانی الهی و تحقق قدرت اقتصادی در بین مسلمانان, می توان به اثرات مطلوب اینچنین فعالیتهایی پرداخت.

با توجه به تاکید خداوند بر کار جهادی و سابقه دیرینه ی این نوع فعالیتها در بین مسلمانان, که نتیجه آن رسیدن به آن جامعه آرمانی الهی و تحقق قدرت اقتصادی در بین مسلمانان, می توان به اثرات مطلوب اینچنین فعالیتهایی پرداخت.
در بیان تاثیرات کار جهادی می توان به موارد متعددی اشاره داشت که عبارتست از:
یک, تقویت شخصیت اجتماعی افراد می باشد, که موید بر آن این آیه در قرآن است که اینچنین بیان می فرماید:«  وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا؛ و محققا ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم و آنها را (بر مرکب) در برّ و بحر سوار کردیم و از هر غذای لذیذ و پاکیزه آنها را روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری و فضیلت کامل بخشیدیم.»,[1] که با توجه به این بیان, مهمترین نتیجه ای که با کار و کوشش کردن همراه است, روحیه جهادی افراد می‌باشد و فردی که از نظر اجتماعی دارای مراتب بالایی باشد, تمایل بیشتری به انجام کار جهادی دارد, بدین صورت که این فرد که شغل خاصی را برای خود برگزیده و در راه تامین نیازهای خانواده خویش نهایت کوشش را دارد, نگاه جامعه به او تغییر کرده و برای او شخصیت ویژه‌ای قائل می‌شود, بنا براین این آیه, خداوند راهی را که برای بالا رفتن شخصیت اجتماعی افراد در نظر گرفته است, همان کسب درآمد از راه شغل مناسب می‌باشد, که موجب قوت بخشیدن به شخصیت اجتماعی افراد می شود و این خود نتیجه, ایجاد احساس مسئولیت در افراد, و این حالت اینچنین است که هر فردی  در رابطه با افراد جامعه, برای رفع نیازهایشان, احساس مسئولیت داشته باشد و که این احساس مسئولیت, از قوت بخشیدن شخصیتی اجتماعی افراد سرچشمه می‌گیرد, چنانکه طبق آیه ۳۶ سوره نساء:« وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا ۖ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَىٰ وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا؛ و خدای یکتا را پرستید و هیچ چیزی را شریک وی نگیرید و نسبت به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و فقیران و همسایه دور و نزدیک و دوستان موافق و رهگذران و بندگان که زیردست تصرف شمایند نیکی کنید، که خدا مردم متکبّر خودپسند را دوست ندارد.», خداوند در این آیه, هم به مسئول بودن افراد برای رفع نیازهای اطرافیان و برای همدردی با آنها, تاکید فرموده است, بدین معنا که؛ این افرادی که همچنین شخصیتی را در خویش تقویت نموده‌اند, آنقدر به نیازهای دیگران اهمیت می‌دهند که گاهی نیازهای دیگران را بر نیازهای خویش مقدم می‌کنند, همانند «انصار» در زمان پیامبر, که در این آیه بر برتری کار آنان که همان همدردی و رفع نیاز نیازمندان است, تاکید دارد که عبارتست از:« وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ ۚ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛  و هم آن جماعت انصار که پیش از (هجرت) مهاجرین (در مکّه به رسول ایمان آوردند و) مدینه را خانه ایمان گردانیدند و مهاجرین را که به سوی آنها آمدند دوست می‌دارند و در دل خود هیچ حاجتی (و حسد و بخلی) نسبت به آنچه (از غنائم بنی نضیر) که به آنها داده شد نمی‌یابند و هر چند به چیزی نیازمند باشند باز مهاجران را بر خویش مقدم می‌دارند (و جانشان به کلی از بخل و حسد و حرص دنیا پاک است) و هر کس را از خوی بخل و حرص دنیا نگاه دارند آنان به حقیقت رستگاران عالمند.»[2].
راه دستیابی به این حس و تقویت جریان یافتن احساس مسئولیت در افراد نسبت به یکدیگر, «انفاق کردن», می باشد, زیرا انفاق از مواردی است که خداوند در قرآن انفاق کردن را هم مرز و هم ارزش با نماز, زکات و جهاد می‌داند, و به همین دلیل است که بنابرآنچه که خداوند در قرآن فرموده:« قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ ۚ وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ ۖ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ؛ بگو: خدای من هر که از بندگان خود را خواهد وسیع روزی یا تنگ روزی می‌گرداند، و شما هر چه (در راه رضای حق) انفاق کنید به شما عوض می‌بخشد و او بهترین روزی دهندگان است.»[3], تاکید داشته که برای انفاق کردن, حتماً انسانها باید از روحیه جهادی برخوردار باشند, و با این دلیل خداوند, عامل پیشرفت همه انسانها و پیشرفت کردنشان را, در انفاق کردن خلاصه می‌کند, البته این همه تاکید خداوند بر انفاق کردن نمی‌تواند دلیل بر معنای انفاق به میزان بسیار زیاد, باشد, بلکه از سوی خداوند, حتی انفاق به میزان بسیار کم هم پذیرفته می‌شود, به شرط اینکه در راه خدا و به نیت رضای خداوند, بخشیده شود, بنابراین اگر شخص انفاق کننده, در پیشروی اهداف نفسانی خویش و جلب توجه کردن در بین دیگران, این کار را انجام دهد, هیچکدام از آثار اخروی انفاق برایش محقق نمی شود.
به این نکته بسیار مهم باید توجه داشت که حتی در انفاق کردن که تا این حد مورد سفارش خداوند است, هم اعتدال شرط است, به این صورت که اگر با افراط کردن در انفاق آسیب بر فرد وارد شود, آن انفاق مورد نظر خداوند نیست, و موید بر این بیان عبارتست از:« وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَٰلِكَ قَوَامًا؛ و آنان هستند که هنگام انفاق (به مسکینان) اسراف نکرده و بخل هم نورزند, بلکه احسان آنها در حد میانه و اعتدال باشد.»[4]
از موارد تاکید بر انفاق و شیوه زیبای انفاق کردن «صدقه دادن» است, به این صورت که انسان با روحیه جهادی که در خویش تقویت کرده است, با میل و علاقه خویش, از آن چیزی که به آن علاقمند است, دست گرفته و آن را صدقه می دهد.
در نتیجه زیباترین حالت انفاق و صدقه دادن, پرداخت آن به صورت پنهانی و در خفاست و عامل باطل کننده اجر و ثواب صدقه, نیت دنیوی کردن بر آن و منت گذاشتن در حالت پرداخت آن است, و در حقیقت افراد با انفاق کردن با نیت الهی, اموال خویش را در نزد خداوند به امانت می‌گذارند, که این بالاترین نوع سرمایه‌گذاری در این دنیا و آخرت می باشد.

 

[1] اسراء, آیه70

[2] حشر, آیه9

[3] سبا, آیه39

[4] فرقان, آیه67

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 14 =
*****