چرا مسأله معاد كه از اصول دين است در پنج كتاب اول عهد قديم(تورات) نيامده؟

09:02 - 1393/10/17
چکیده: به دست مي آيد كه در تورات نص صريحي بر معاد نيست. بلكه اشاراتي است كه بعضي دلالت آنها بر معاد را پذيرفته و برخي انكار كرده اند و لذا وجود معاد در بين علماء يهود خصوصا يهود اوائل محل اختلاف است. و ثانيا فرقه اي كه قائل به معاد اند آنرا جزو اصول دين دانسته و جسماني مي دانند.

چرا مسأله معاد كه از اصول دين است در پنج كتاب اول عهد قديم(تورات) نيامده؟ بسيار بعيد است اين اصل اساسي كه هر پيامبري بايد به طور واضح براي مردم بيان كند، تحريف شده باشد. در ساير كتب عهد قديم(بجز تورات) هم جز در زبور يا احتمالاً چند مورد ديگر، دار نعمت يا عذاب همين دنياست و خداوند فقط در همين دنيا آنها را عذاب ميكند يا پاداش ميدهد. اگر ممكن است، مواردي را كه در عهد قديم به معاد يا بهشت اشاره شده ذكر كنيد.

پاسخ:

در اينكه تورات دچار تحريف شده هيچ ترديدي وجود ندارد، به اين معني كه اسفار پنجگانه تورات همان تورات واقعي كه از طرف خدا بر حضرت موسي ـ عليه السلام ـ نازل شده، نمي باشد. اين مطلب از طرف برخي از دانشمندان يهودي و مسيحي نيز مطرح شده است. و در مورد تورات ابراهيم بن عزرا (1089 ـ 1164 م) كه خود مفسّر تورات است مي گويد: حضرت موسي ـ عليه السلام ـ نويسنده واقعي اسفار پنج گانه نمي باشد بلكه اين كتاب بايد قرن ها پس از حضرت موسي ـ عليه السلام ـ به دست فرد ديگري نوشته شده باشد و نيز اسپينوزا (1632 ـ 1677م) به موارد خاصي از تورات اشاره نموده و مي گويد كه اين ها نمي تواند نوشته حضرت موسي ـ عليه السلام ـ باشد.(1) پس ادعاي يهوديان كه اين تورات موجود از جانب خدا آمده است مورد قبول نمي باشد. دلايل متعددي بر تحريف تورات وجود داردكه در صورت تمايل مكاتبه كنيد تا براي تان ارسال گردد.
يكي از دلايل تحريف تورات همين سخن شما پرسشگر ارجمند است كه چگونه ممكن است اصلي به اين مهمي كه تمام پيامبران از آن سخن گفته است در تورات اثري از آن وجود ندارد؟ و به تصريح قرآن كريم و شهادت تاريخ دين يهود دچار تحريف شده است بنابراين عقايد موجود در كتب و آثار فعلي اين دين نمي تواند بيانگر حقيقت آسماني و الهي باشد.
به علت به همين مطلب كه در تورات سخني از معاد و قيامت و بهشت و جهنم وجود ندارد در ميان يهوديان فعلي در مسئله معاد اختلاف به وجود آمده است. و يهوديان بر خلاف مسلمين و مسيحيان اعتقاد روشني به آخرت و روز جزا ندارند و سزا و جزاي اعمال شان را بيشتر در اين جهان مي دانند و اعتقاد به قيامت و معاد كه در دين شان ذكر شده از اعتقاد اوليه آنها نيست بلكه پس از تحريف تورات و از دست دادن عقيده به معاد و قيامت اين عقيده را پس از آزادي ايشان از اسارت بابل به دست كوروش از نشست و معاشرت با ايرانيان زرتشتي فرا گرفتند.(2)
ليكن در كتاب «گنجينه از تلمود» كه به صورت تفصيلي به اين بحث پرداخته است استفاده مي شود كه يهوديان معتقد به معاد هستند و معاد جزو اصول دين آنهاست و انكار آن گناهي بزرگ محسوب مي شود. تلمود عبارت از احاديث و شريعت شفاهي است كه در سال 216 ميلادي توسط دانشمند يهودي بنام دابي يهودا همراه يكصد تن از علماء يهود جمع آوري شد و «ميشنا» ناميده شد، چون كتاب ميشنا نياز به شرح داشت علماي يهود بر آن شرحي زدند به نام «گمارا يا جمارا » از تركيب گمارا با ميشنا كتاب بزرگي در بيان عقايد يهوديت به وجود آمد كه معروف است به «تلمود» در اين كتاب چنين آمده است: «كسي كه به رستاخيز مردگان معتقد نباشد و آن را انكار كند از رستاخيز سهمي نخواهد داشت».(3)
اما واقعيت اين است كه اين اعتقاد گروهي از يهوديان به نام «فريسيان» است، و گروه ديگر از يهوديان به نام «صدوقيان» عقيده دارند كه با مردن جسم، روح نيز معدوم مي شود و مرگ پايان موجوديت انسان است و دليل اين گروه بر انكار معاد اين بود كه «اسفار پنجگانه ـ تورات ذكري از اين موضوع به ميان نيامده است».(4)
اختلاف بزرگ ديگر در بين علماء يهود كه معتقد به معاد هستند واقع شده كه آيا معاد براي همه است؟
بعضي قائل براي همه مردگان اند و برخي معاد را مختص يهوديان دانسته و عده ديگر محدودتر از اين گفته اند كه حتي يهودياني كه لياقت و امتياز لازم را كسب نكرده باشند از پاداش زندگي بعد از مرگ محروم خواهند بود.
اما اينكه اعتقاد به معاد در ميان يهوديان از آيين زردشت منتقل شده است اين مطلب چنانچه قبلا به آن اشاره شد پس از آن كه يهوديان اين اعتقاد را در اثر گم شدن تورات و تحريف آن از دست داده بودند صحت دارد. اما نسبت به مسيحيان اين ادعا بي اساس است. زيرا مسئله معاد و قيامت توسط حضرت مسيح(ع) به صراحت بيان شده و در اناجيل و ساير كتابهاي مقدس مسيحيت منعكس گرديده است و از كتاب مقدس و كتبي كه در باره مسيحيت نوشته شده استفاده مي شود كه مسيحيان معتقد به معاد و قيامت هستند و علماي مسيحي آن را جزء اصول دين شان مي دانند.(5) اما در باره اين كه معاد جسماني است يا روحاني؟ از مواضع متعدد از كتاب مقدس تصريح به جسماني بودن معاد شده. چنانچه مؤلف كتاب «افتخار اسلام» شيخ محمد صادق فخر الاسلام مي گويد: اقرار به معاد و حشر جسماني از ضروريات دين نصاري است و مجمع عليه تمام فرق آنان مي باشد و در اين مسأله با مسلمانان اختلافي ندارند.(6)
نتيجه: از مطالبي كه توضيح داده شد به دست مي آيد كه در تورات نص صريحي بر معاد نيست. بلكه اشاراتي است كه بعضي دلالت آنها بر معاد را پذيرفته و برخي انكار كرده اند و لذا وجود معاد در بين علماء يهود خصوصا يهود اوائل محل اختلاف است. و ثانيا فرقه اي كه قائل به معاد اند آنرا جزو اصول دين دانسته و جسماني مي دانند.

پاورقی:

1. ر.ک: اردستانی، سلیماني، عبدالرحیم، یهودیت، قم، آیات عشق، اول 1382ش، ص 187ـ 193.
2. ر.ک: مشکور، محمد جواد، خلاصه اديان، انتشارات شرق، 1369ش، ص134ـ142. توفيقيان، حسين، آشنايي با اديان بزرگ، فرقه هاي يهود، تهران، انتشارات سمت، 1381ش.
3. ابراهام کهن، گنجينه اي از تلمود، نشر اساطير، ص362، نقل از سنهدرين، 90 الف.
4. توفيقي، حسين، آشنايي با اديان بزرگ، تهران، نشر سمت، 1381ش، ص95 ـ 96، انجيل متي، آيه 23.
5. انجيل مرقس، باب 9، آيه 43ـ49. يوحنا، باب 5، آيه 20ـ27. رساله اولاي يونس، باب 15، آيه 15.
6. فخر اسلام، محمد صادق، افتخار اسلام بر ساير اديان، ص120، انجيل متي، باب 25، آيه 31.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.