چکیده: عفاف، طهارت دروني و نوعي حجاب باطني است. از آنجاي كه انسان، ذاتاً موجودي است داراي دو بعد الاهي و مادي، بايد به او آموخت كه اگر همه يكسان آمدهايم، اما براي رجعت بهتر، آناني در اولويت هستند كه داراي دروني آراستهتر باشند و در صورت تلاش و برنامهريزي صحيح، نفس خويش را در مسير انسانيت رشد دهند؛ اما آناني كه در مسير حيوانيت و... .
در این نوشتار حجاب و عفاف را به صورت مختصر و در زمان ماقبل از آیین زرتشت بررسی نمودیم و در این نوشتار بحثی کوتاه درباره همان موضوع و در ایّام پس از آیین زرتشت ارائه میکنیم تا تصوّر غلطی را که برخی از شبکههای ماهوارهای و سایتهای اینترنتی مبنی بر عدم وجود حجاب و عفاف در زمان پیش از اسلام ارائه میکنند را برای خوانندگان عزیز بیان کنیم.
حجاب و عفاف در آیین زرتشت:
در زمان ساسانيان كه به آیین زردشت عمل میکردند، افزون بر چادر، پوشش صورت نيز در ميان زنان اشراف معمول بوده است. به گفته ويل دورانت، پس از داريوش، زنان طبقات بالای اجتماع، جرئت نداشتند جز در تختِ روانِ روپوشدار از خانه بيرون بيايند و هرگز به آنان اجازه داده نمیشد كه آشكارا با مردان رفت و آمد داشته باشند. زنان شوهردار حق نداشتند هيچ مردی حتی پدر و برادرشان را ببينند. در نقشهايی كه از ايران باستان بر جا مانده است، هيچ صورت زنی ديده نمیشود و نامی از ايشان نيامده است.[1] تجليّات پوشش در ميان زنان ايران چنان چشمگير است كه برخی از انديشمندان و تمدننگاران، ايران را منبع اصلی ترويج حجاب در جهان معرفی كردهاند.[2]
البته در دين زردشت، لباس با كيفيت خاصی برای زنان واجب نشده است؛ بلكه لباس رايج آن زمان كه شامل لباس بلند، شلوار و سرپوش (يعنی چادر يا شنلی بر روی آن) بوده، مورد تقرير و تنفيذ قرار گرفته است. هر چند استفاده از «سِدرِه و كُشتی» (لباس مذهبی ويژه زردشتيان) توصيه شده است.[3] البته بر هر مرد و زن واجب است كه هنگام انجام مراسم عبادی و نيايش، سر خود را بپوشاند. بنا به گفته موبد «رستم شهرزادی» پوشش زنان، بايد به گونهای باشد كه هيچيك از موهای سرِ زن از سرپوش بيرون نباشد.[4]در خرده اوستا، به طور صريح چنين آمده است: «نامي زت واجيم، همگی سر واپوشيم و همگی نماز و كريم بدادار هورمزد»[5]يعنی همگان نامی ز تو بر گوييم و همگان سر خود را میپوشيم و آنگاه به درگاه دادار اهورمزدا نماز میكنيم.
بر اساس آموزههای دينی، يك زردشتی مؤمن، بايد از نگاه ناپاك به زنان دوری جويد و حتی از به كارگيری چنين مردانی خودداری كند. در اندرز «آذر بادمار اسپند» موبد موبدان آمده است: «مرد بدچشم (کسی که نگاه ناپاك دارد) را به معاونت خود قبول مكن».[6]
پوشش موی سر و داشتن نقاب بر چهره، پس از سقوط ساسانيان نيز ادامه يافت. به اين نمونه بنگريد: پس از فتح ايران، هنگامی كه سه تن از دختران كسری، شاهنشاه ساسانی را خدمت خلیفه دوم آوردند، شاهزادگان ايرانی همچنان با نقاب، چهره خود را پوشانده بودند. خلیفه دوم دستور داد تا پوشش از چهره برگيرند تا خريداران پس از نگاه، پول بيشتري بپردازند. دوشيزگان ايرانی خودداری كردند و به سينه مأمور اجرای حكم خلیفه، مشت زده، آنان را از خود دور ساختند. خلیفه دوم بسيار خشمگین شد. ولی امام علی(علیهالسلام) او را به مدارا و تكريم آنان سفارش فرمود.[7]
در كيش آريايی زنان محجوب و محترم بودند. زنان ايرانی برای حفظ حيثيت طبقه ممتاز و ايجاد حدودی كه آنان را از زنان عادی و طبقه چهارم امتياز دهد، صورت خود را میپوشاندند و گيسوان خود را پنهان میداشتند؛ از اينرو، محجوب بودن «پوشش صورت» به زنان برتر جامعه اختصاص داشته است. آيين زردشت كه تاريخ آن را بين 1300 تا 2300 قبل از اسلام گفتهاند. آيين پندار نيك، گفتار نيك و كردار نيك است؛ از اينرو، انسانها را به پاكی و پاكدامنی فرا میخواند. در نقاشیها و كندهكاریهای باستانی ايران بسيار كم از زن تصويری به چشم میخورد. اگر چه زنان كدبانوی خانه و مدير و مدبر امور خانواده بودند، ولی حفظ حرمت ايشان با پوشيده داشتن ايشان رعايت میشد تا پاكدامنی آنها حفظ شده و از هر آسيبی در امان باشند.[8]
عفاف و پاکدامنی در آيين زرتشت:
عفاف، طهارت درونی و نوعی حجاب باطنی است. از آنجایی كه انسان، ذاتاً موجودیست دارای دو بعد الاهی و مادی، بايد به او آموخت كه اگر همه يكسان آمدهايم، اما برای رجعت بهتر، آنانی در اولويت هستند كه دارای درونی آراستهتر باشند و در صورت تلاش و برنامهريزي صحيح، نفس خويش را در مسير انسانيت رشد دهند؛ اما آنانی كه در مسير حيوانيت و خواستههای نفسانی خود حركت كنند، اين نشان از نداشتن برنامهريزی مناسب برای تأديب نفس خويش است. درواقع واژه «عفت» بر كنترل شهوات و جلوگيری آن در خروج از مرز اعتدال تلقي میشود.
از اينرو، به پند و اندرزهای «اشو زرتشت» بنگريد تا تلاش وی برای تعالی و آموزش مبانی حجاب و بيان لزوم توأم نمودن حجاب ظاهری با عفّت باطنی، روشنتر شود. او میگوید: «ای نوعروسان و دامادان! ... با غيرت، در پی زندگانی پاكمنشی برآييد.... ای مردان و زنان! راه راست را دريابيد و پيروی كنيد. هيچگاه گردِ دروغ و خوشیهای زودگذری كه تباهكننده زندگی است، نگرديد؛ زيرا لذّتی كه با بدنامی و گناه همراه باشد، همچون زهر كشندهایست كه با شيريني درآميخته و همانند خودش دوزخی است. با اينگونه كارها، زندگانی گيتی خود را تباه مسازيد. پاداش رهروان نيكی، به كسي میرسد كه هوا، هوس، خودخواهی و آرزوهای باطل را از خود دور ساخته، بر نفس خويش چيره گردد. كوتاهی و غفلت در اين راه، پايانش جز ناله و افسوس نخواهد بود. فريبخوردگانی كه دست به كردار زشت زنند، گرفتار بدبختي و نيستی خواهند شد و سرانجامشان خروش و فرياد و ناله است.[9]
در اين متون تاریخی يك زردشت مؤمن بايد به اين امور ملتزم باشد: 1. دوری از نگاه به زن نامحرم؛ 2. پرهيز از ازدواج با مردانی كه چشم ناپاك دارند. در اندرز «آذربادمار اسپند» مؤبد موبدان آمده است: «مرد بدچشم( نگاه ناپاك) را به معاونت خود قبول مكن».[10] از اينرو، عفاف برای مردان لازم و ضروری است. در اين آيين، لباس متداول زمان يعنی شلوار و سرپوش يا چادر يا شنل مورد تأكيد قرار گرفته است؛ از اينرو، میتوان گفت به لحاظ رعايت حجاب هيچ لزومی به امر وجوب آن صورت نگرفته است. هر چند استفاده از سِدرِه و كُشتی(لباس مذهبی ويژه زردشتيان) سفارش شده است. البته بر هر مرد و زن واجب است هنگام انجام مراسم عبادی و نيايش، سر خود را بپوشاند و پوشش زنان بايد به گونهای باشد كه هيچيك از موهای سرِ زن از سرپوش بيرون نباشد. [11]
انواع حجاب در آئین زرتشت:
با توجه به مطالبی که در متون تاريخی آمده میتوان حجاب در آيين زردشت را به پوششی، رفتاری و گفتاری تبيين و تقسيم كرد.
حجاب پوششی: آنگونه كه متون تاريخی ياد كردند، در همه آن زمانها پوشاندن موی سر و داشتن لباس بلند، شلوار و چادر امری رايج در فرهنگ و دين مردمِ آن زمان بود و زنان هر چند با آزادی، در محيط بيرون خانه رفت و آمد میكردند و همپاي مردان به كار میپرداختند. ولی اين امور با حجاب كامل و پرهيز شديد از اختلاطهاي فسادانگيز صورت گرفت.[12]
حجاب رفتاری و گفتاری: در نظام دينی و فرهنگی زمان زردشت، زنان طبقات بالای اجتماع، میبايستي در تختِ روانِ پوشيده و محفوظ از خانه بيرون بيايند و هرگز مجاز نبودند با مردان رفت و آمد و گفت و گو داشته باشند. زنان پس از ازدواج، اجازه نداشتند هيچ مردی ـ حتي پدر و برادرشان ـ را ببينند.[13]
در نتیجه: حجاب و عفاف قبل از اسلام وجود داشته است و از آنجا كه مركز بعثت «اشو زردشت» ايران بوده است و ايشان در زمينه اصل حجاب و پوشش زنان در جامعه خويش كمبودی نمیديده است، با تأييد حدود و كيفيت حجاب رايج آن دوران، كوشيد با پندهای خود، ريشههای درونی حجاب را تعميق و مستحكم كند و عامل درون را ضامن اجرا و پشتوانه استمرار و استواری حجاب معمول قرار دهد.
...............................................................................
برای مطالعه به کتب زیر مراجعه فرمایید:
1. علی اکبر علویقی، زن در آیینه تاریخ؛
2. جلیل ضیاء پور، پوشاک زنان ایرانی.
پینوشت
[1]. ويل دورانت، تاريخ تمدن، ترجمه احمدآرام و ديگران، ج 1، ص 552.
[2]. همان، ج2، ص 78؛ برتاند راسل، زناشوئي و اخلاق، ص 135.
[3] .سدره» از نه پاره پارچه سفيد و نازك دوخته شده و در زير پيراهن، چسبيده به بدن پوشيده شود. سدره كه در اوستا (ستره) ناميده شده، به معناى آن نيز هست. علماى اسلام نيز براى بيان حكم حجاب از واژه ستر استفاده كردهاند. «كُشتى»، كمربند باريكى است كه از پشم گوسفند بافته شده و بايد پيوسته آن را بر روى سدره به كمر بندند؛ مؤبد موبدان، رستم شهرزادى، دين و دانش.
[4] .مهرانگيز شهزادي، مجموعه قوانين زردشت، ص65.
[5] .اوستا، مترجم هاشم رضي، بخش هشتم، خرده اوستا، آفرينگان، همان، ص403.
[6]. نماى 1372، چاپ انجمن زرتشتيان، ص10.
[7].وشنوهاى، حجاب در اسلام، ص59، به نقل از السيرة الحلبيه، ج2، ص49.
[8] .زهرهسادات موسوي، عفاف و حجاب در اديان الهي، ص39.
[9]. حسينبن محمدتقي نوري، مستدرك، ج 2، ص 558.
[10]. سالنماي انجمن زرتشتيان، تهران، ص10، 1372.
[11]. اوستا، بخش هشتم، خردهاوستا، آفرينگان دهان، ص 403.
[12]. فريدون پور بهمن، پوشاك در ايرانيان باستان، ص76.
[13]. ويل دورانت، تاريخ تمدن، ج1، ص552.
نظرات
بسیار عالی و اطلاع رسانی زیبایی هست . . .
ممنون از شما بزرگوار گرامی . . .