مسجد با کلیسا چه فرقی دارد؟

09:11 - 1394/05/30

چکیده: اگر در ایران بخواهید به کلیسا وارد شوید، کلیسا با شما دو نوع برخورد می کند. بعضی کلیساها به شما اجازه ورود می دهند و بعضی اجازه نمی دهند. این دوگانگی در مورد ورود در ساعات و روزهای عادی است. به طور کلی هیچ کدام از کلیساها هنگام اجرای مراسم مذهبی به شما اجازه ورود در مراسم مذهبی را نمی دهند. خود صاحبان کلیسا ترس از توبیخ توسط دولت و ارشاد و غیره را بهانه می کنند.

مسجد النبی

اگر در ایران بخواهید به کلیسا وارد شوید، کلیسا با شما دو نوع برخورد می‌کند. بعضی کلیساها به شما اجازه ورود می‌دهند و بعضی اجازه نمی‌دهند. این دوگانگی در مورد ورود، در ساعات و روزهای عادی است. به طور کلی هیچ‌کدام از کلیساها هنگام اجرای مراسم مذهبی به شما اجازه ورود در مراسم مذهبی را نمی‌دهند. خود صاحبان کلیسا ترس از توبیخ توسط دولت و ارشاد و غیره را بهانه می‌کنند.
اما واقعیت چیز دیگری است، تنها کسی می‌تواند در مراسم مذهبی کلیسا شرکت کند که برگه مربوط به غسل تعمید را ارائه کند، این کار دلیل دارد؛ «کلیسا بر این باور است که تعمید شونده در ضمن مراسم غسل تعمید، از گناه بدوی یا گناه آدم پاک می‌شود، آدم و حوا به علت نافرمانی و نقض قانون، از بهشت رانده شدند و این گناه و نافرمانی و نقض قانون گناه بدوی نامیده شده که به تمامی انسان‌ها منتقل شده است. به وسیله غسل تعمید انسان از گناه بدوی تطهیر شده و فرزند خوانده خداوند نامیده می‌شود. به عبارت دیگر تعمید شونده زندگی دوباره می‌یابد و موهبت روح‌القدس را پذیرا و مسیحی می‌گردد و عضو کلیسای مقدس حضرت عیسی شناخته می‌شود.[1]

با مطالعه درباره کلیسا می‌توان فهمید کلیسا مکانی است که خداوند متعال فقط در آن‌جا تجلی کامل دارد و در سایر مکان‌ها خداوند عنایت کمی دارد. اشخاص در غیر کلیسا و بدون حضور روحانی توانایی برقراری ارتباط صحیحی را با خداوند ندارند. برای اثبات این مطلب لازم است بدانیم مقدسات هفت‌گانه مسیحیان عبارتند از تعميد، قربانی، توبه، اعتراف، تناول، ازدواج، مسح بيماران در حال مرگ. این مقدسات لزوما و در اکثر موارد در کلیسا و با حضور کشیش انجام می‌شود.

به عنوان مثال غسل تعمید(غسل دادن نوزاد یا نو مسیحی‌ها) تنها در کلیسا و توسط روحانی انجام می‌شود.[2] هم‌چنین توبه (اعتراف به گناه) در حضور کشیش و داخل اتاقکی درون کلیسا و یا به صورت جمع در کلیسا برگزار می‌شود و تنها در این صورت است که شخص از گناهانی که مرتکب شده پاک می‌گردد.[3] و گرنه ناپاک می‌ماند.
آیین تبرّک که عبارت است از پاک شدن از گناهان توسط نان فطیر و شراب. برای انجام عشای ربانی(آیین تبرک) حضور و وجود فرد روحانی تقدیس شده، نان نشخارک، شراب، دعا، و هم‌چنین آوازهای مذهبی لازم است.[4]

عموما این مراسم و خیلی مراسم اصلی دیگر تنها در کلیسا برگزار می‌شود و در بقیه مکان‌ها نمی‌توان برگزار نمود. نتیجه این اعتقاد این است که خدا در کلیسا تجلی دارد و مردم دستشان در غیر کلیسا به خدا نمی‌رسد و تا حضور در کلیسا و اجرای مراسم مخصوص، ناپاک و گناه‌کار می‌مانند.
علاوه بر این، تمامی اختیارات کلیسا تنها در دست «اسقف» است و بعد از او سایر روحانیون کلیسا، و مردم در این میان فقط می‌آیند و عبادت می‌کنند و پاک می‌شوند و می‌روند.

اما نگاه اسلام به مسجد کاملا متفاوت است. اسلام حضور در مساجد را فضیلتی بزرگ می‌داند که باعث رشد شخص می‌شود، اما این رشد و تکامل آن‌چنان انحصاری نیست که شخص بدون مسجد درمانده گردد و ناپاک بماند. کلیسا محلی است که هفته‌ای یک روز در آن حاضر می‌شوند، اما مسجد مکانی است که حداقل روزی سه مرتبه انسان را فرا می‌خواند.

«محمد بن ابي‌نصر» می‌گويد: از امام رضا‌(علیه‌السلام) سؤال كردم مردی در خانه‌اش در مكه نماز را به جماعت بخواند بهتر است يا به تنهايی و فرادی در مسجد‌الحرام؟ حضرت فرمود: فرادی در مسجد بخواند.[5] این روایت اشاره به فضیلت بالای نماز در مسجد دارد و بعد از آن در منزل خواندن، یعنی در غیر مسجد هم می‌توان عبادت کرد و پاک ماند. البته بهتر است انسان نماز را در مسجد بخواند چرا که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) از جبرئیل سوال کرد: ای جبرئیل، کدام زمین‌ها نزد خدا محبوب‌تر است؟ فرمود: مساجد؛ و محبوب‌ترین اهل مساجد نزد خدا کسانی هستند که از همه زودتر وارد و از همه دیرتر خارج می شوند».[6]
مسجد از چنان عظمتی در میان مسلمانان برخوردار است که رفتن به طرف مسجد هم دارای پاداش است و در روایت است که شخص به اندازه هر قدم که برمی‌دارد يك حسنه برايش‏ نوشته می‌شود و يك گناه از او محو می‌گردد و يك درجه به خدا نزديك می‌شود.[7]

مسجد در اسلام نه تنها مکانی برای عبادت بوده است، بلکه دارالحکومه پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز بوده است و بساری از تصمیمات مهم در طول تاریخ در مساجد گرفته شده و مهم‌ترین خبرها و تحلیل‌ها در مساجد شنیده شده است. بهترین دانشمندان ما در مساجد علم‌آموزی کرده‌اند.

مسجد در میان مسلمین داری جایگاهی بزرگ است تا جایی که برای آن‌ها احترام والایی دارد و بی‌احترامی به مسجد باعث دور شدن از رحمت خدا می‌شود. امام صادق(عليه‌السلام) در این باره فرمودند: «مسجدها از حاضر نشدن همسايگان در خود به درگاه خداوند متعال شكايت می‌کنند؛ خداوند(عزوجل) به آن‌ها می‌فرماید: «به عزّت و جلالم سوگند كه حتى يك نماز از آنان را نمی‌پذيرم و رحمت من به آنان نرسد و در بهشت، همسايه من نشوند».[8] از همین جهت مسلمانان همواره ملازم با مسجد بوده‌اند.
 

نشستن بلکه نفس کشیدن در مسجد نیز دارای اجر و پاداش است. پيامبر اكرم(صلی‌الله‌عليه‌وآله) فرمودند: «اى ابوذر، خداوند متعال تا وقتى كه در مسجد نشسته‏‌اى در مقابل هر نفسى كه‏ مى‏‌كشى، درجه‏‌اى در بهشت به تو عطا مى‏‌كند، و فرشتگان نيز بر تو درود مى‏‌فرستند و در برابر هر نفس، ده پاداش نيك به تو عطا و ده گناه از تو محو مى‏‌شود».[9]

برتری و قداست در مسجد فقط مخصوص روحانیون نیست؛ بلکه هر کسی می‌تواند به این برتری در پیش‌گاه الهی دست یابد. پيامبر اكرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «همانا خداوند به سه كس وعده داده، بدون حساب وارد بهشت شوند، و هر يك هشتاد هزار نفر را شفاعت كنند: 1. مؤذن. 2. امام جماعت. 3. كسى كه وضو بگيرد، سپس به مسجد رفته و نماز را به جماعت بخواند».[10]

هم‌چنین بنای مسجد، تعمیر مساجد، خدمت به مساجد، تمییز کردن آن‌ها و ... دارای اجری فراوان است و اختصاص به شخص خاصی ندارد و هر کسی در هر پست و لباسی می‌تواند از این نعمت و از این اجر و مزد الهی بهره‌مند شود. پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در حدیث معروف معراج فرمودند: «بر در ششم بهشت اين كلمات را ديدم .... كسی كه دوست دارد قبر او وسيع شود مسجد بنا كند، كسی كه دوست دارد كرم‌های زير زمين او را نخورند مساجد را جارو كند، كسی كه دوست دارد قبر و لحدش تاريك نشود، چراغ مساجد را روشن نگه دارد و كسي كه دوست دارد بدنش در زير زمين، تر و  تازه بماند و فاسد نشود، برای مسجد حصير و فرش تهیه کند».[11]

 

------------------------------------------------------
پی‌نوشت

[1].  فصلنامه فرهنگی ارمنیان «پیمان»- شماره 30 - سال هشتم - زمستان 1383.
[2] و [3] و [4]. همان.
[5]. الكافي، ج۴، ص۵۲۷، ح۱۱؛ وسائل الشيعة، ج ۵، ص ۲۳۹، ح ۴۶۳۹.
[6]. بحار الانوار،ج 84، ص 428.
[7]. جامع الاحاديث الشيعه، ج‏6، ص387.
[8]. بحار الأنوار، ج1،ص348.
[9]. وسائل الشیعه، ج3، ص86.
[10]. مستدرك الوسائل، ج1، ص488.
[11]. مستدرك‏ الوسائل، ج3 ، ص‏385.

کلمات کلیدی: 

نظرات