از دیرزمان، اعتقاد به مهدویت یکی از باورهای شیعه و بسیاری از اهل تسنن بوده است؛ ولی برخی از خودباختگان، با همآوازی با زوزههای دشمنان، نسبت به مهدویت دچار توهم شدهاند.
آموزه مهدویت و باورداشت آن، از دیرزمان، یکی از اعتقاداتی است که قرآن کریم آن را به عنوان ایمان به غیب معرفی کرده است.[1] این باور، در بسیاری از منابع اهل تسنن نیز به صراحت بیان شده است. از باب مثال از پیامبر صلی الله علیه و آله چنین نقل شده است: «اگر از عمر دنیا بیش از یک روز نمانده باشد، خداوند آن روز را طولانی میکند تا آنکه مردی از اهل بیتم بیاید که اسم او اسم من است. او زمین را از قسط و عدل پر میکند همانگونه که از ظلم و جور پر شده است.[2]
جابجایی حق و باطل
یکی از شگردهای دشمنان اهل بیت علیهم السلام، زیبا جلوه دادن و زینت کردن بدیها و زشتیها برای انسان است، همانطور که شیطان نیز چنین میکند.[3] و به دنبال آن جابجا کردن ارزشها با ضد ارزشها، خوبیها با بدیها؛ تا جایی که حتی جلاد را به جای شهید، به مردم معرفی می کنند و این جنایت تازگی ندارد، همانطور که در تاریخ می بینیم بعد پیامبر صلی الله علیه و آله، معاویه را به جای امیر المومنین؛ علی علیه السلام و...، با روایتهای غلط و ساختگی معرفی کردند.
معیارهای غلط
در حال حاضر نیز اگر کسی از آموزههای شیعی به خصوص، اعتقاد به مهدویت بگوید و آن را مایه نجات انسانها از ظلم و ستم دشمنان بداند و انسانها را به ظلم ستیزی و عدالت خواهی دعوت کند، در نگاه مخالفان، شیاد و حیله گر معرفی میشود؛ ولی اگر کسی با ظالمان و خونخواران ستمگر همآواز شود، به عنوان علامه، شخصیت بی نظیر و... معرفی میشود و چه بسیار واژه خوب و زیبایی است علم و آگاهی به زمان، که در بیان گهربار امام صادق علیه السلام، آمده است! «الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِسُ؛[4] کسی که عالم و آگاه به زمان خود باشد، شبهات و نادانیها به سوی او هجوم نمیآورند.»؛ زیرا بصیرت، راه درست را هنگام مواجه شدن با شبهات، نشان میدهد.
پی نوشت
[1]. کفایة الاثر، خزاز رازی، ص60.
[2]. سنن ترمذی، ج۴، ص۵۰۵، باب ما جاء فی المهدی؛ سنن ابی داود، ج4، ص106، کتاب المهدی.
[3]. سوره حجر، آیه39.
[4]. کافی، کلینی، ج1، ص27.