یک تفاوت ریشهای و بسیار مهم میان توبه حر ریاحی و توابین، زمان شناسی پس از توبه است و بقیه تفاوتها زیر مجموعه این تفاوت هستند. چرا که حر ریاحی به محض توبه کردن، ولایت پذیری اش را به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اثبات نمود. اما توابین با وجود اینکه تعدادشان چند برابر شهدای کربلا بود و اکثرشان هم کشته شدند اما تاثیرشان هرگز با شهدای کربلا قابل قیاس نیست.
مقدمه: توابین پس از توبه، ولایت پذیری شان را در لحظه خود انجام ندادند و به خاطر همین تشخیص و تصمیم دیرشان، بعد از حادثه عاشورا قیام کردند و به شهادت رسیدند، و به عبارتی دیگر باید گفت که در انجام وظیفهای که نسبت به ولایت داشتند، زمان شناس نبودند و دیر اقدام کردند. اما حر به محض توبه، حق را تشخیص داد و به تصمیم سرنوشت سازی که گرفته بود جامه عمل پوشاند و به خاطر همین با آغوش باز امام حسین علیه السلام مواجه شد.
توابین علی رغم اینکه برای حضرت امام حسین علیه السلام نامه نوشته بودند و در پی مکاتباتشان با اصرار از حضرت دعوت کرده بودند که به کوفه بیاید، اما هر کدامشان برای یاری نکردن امام به بهانهای تمسک جستند، ولی حر با وجود اینکه نامهای ننوشته بود، پس از توبه سریعا به محضر امام رفت و با اذن او به عنوان اولین نفر به میدان رفت.
آن توبهای موفقیت آمیز است که با اراده قوی همراه باشد. حر بعد از توبه نصوح و جوانمردانهاش، با ارادهای پولادین بر هواهای نفسانی و وسوسههای شیطانی غلبه کرد و آبرو شهرت مال مقام و هستی خود را تقدیم محضر خدا کرد و توانست تمامی گذشتهاش را در عرض چند ساعت پاک گرداند و در حادثه عاشورا به عنوان یکی از استثنائات فوق العاده تاریخ بشریت ماندگار شود.
همین اراده قوی برای عملی کردن توبه در حادثه عاشورا موجب شد که حضرت امام حسین علیه السلام به سرعت و صراحت توبه او را بپذیرد، اما پذیرش توبه توابین به خاطر اقدام دیر هنگامشان که پس از آن حادثه بود، توسط حضرت امام سجاد علیه السلام در هالهای از ابهام است.
از دیگر تفاوتهای توبه حر و توبه توابین، به رفتارهای قبل از توبه آنان برمیگردد؛ اگرچه اقدامات حر با امام حسین علیه السلام سختگیرانه بود اما رفتارش محترمانه بود و در طول مدتی که حضرت امام حسین علیه السلام را مشایعت میکرد تا مانع ورود حضرت به کوفه شود، هیچ گونه جسارتی به آن حضرت نکرد و این به خوبی نشان دهنده این بود که او دارای طینتی پاک و فطرتی زلال است و برای اینکه به آسمانها کشیده شود و به درجات عالی برسد تنها نیاز به مقداری تلنگر از جانب خلیفه الله دارد. اما برخی از توابین پیش از توبه رفتارهای زشتی نسبت به امامشان داشتند، از جمله اینکه به حضرت امام حسن علیه السلام جسارت میکردند و حتی به ایشان «مذل المومنین» میگفتند!
حر پس از توبه، تمامی تلاش خود را بر این گذاشت که با نصیحت به لشکر عمر بن سعد، آنان را نیز همچون خود از آتش جهنم برهاند، و در نصیحت به آنان گفت: ای مردم کوفه! مادرانتان به عزایتان بنشینند! این مرد شایسته را به سوی خود خواندید و گفتید که در یاری تو با دشمنانت خواهیم جنگید، اما حالا که به سوی شما آمده است، دست از یاریش برداشتید؟! شما جان او را به دست گرفته و راه نفس کشیدن را بر او بستهاید و از هر سو او را محاصره کردهاید و از رفتن به سوی زمینها و شهرهای پهناور خدا جلوگیریاش کردهاید! و همانند اسیری در دستان شما گرفتار شده است که نمیتواند به نفع خود کاری انجام دهد و نمیتواند زیانی را از خود دفع کند، و آب فراتی که یهود و نصارا و مجوس از آن میآشامند و خوکهای سیاه و سگان در آن میغلتند، را بر روی او و زنان و کودکان و خاندانش بستهاید تا جایی که از شدت تشنگی بیحال افتادهاند! چه بد توصیههای محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را درباره فرزندانش رعایت کردید! خدا در روز تشنگی محشر شما را سیراب نکند![۱]
بنابراین آنچه که موجب شد توبه حر، به سرعت و صراحت مورد پذیرش حضرت سیدالشهدا علیه السلام قرار گیرد، اثبات ولایت پذیریش پس از توبه بود، به گونهای که از زمان توبه تا شهادت وی، فاصله چندانی نبود. از آنجا که حر نخستین فردی بود که راه را بر آن امام بست، فلذا از او میخواست تا اجازه دهد به عنوان نخستین شهید رکاب حضرتش باشد. آن شهید پس از اینکه دید نصیحتهایش به لشکریان عمر بن سعد در تقبیح رفتار زشت کوفیان بی فایده است، راهی میدان جنگ با آنان شد و پس از چندین نوبت نبرد به شهادت رسید.
پی نوشت
[۱] بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، دار احیاء تراث العربی، ج ۴۵، ص ۱۱