حساسیت عجیبی نسبت به همسرم دارم

03:05 - 1393/05/31

سلام.واقعاسایتتون عالیه.همه دوستان نظراتشون درهمه موردی قابل احترامه،مشکلم بدجورکلافم کرده،چندماهی هست که نامزدکردم.تااونجایی که معنی تفاهمو درک کردم هردومون داریم،مشکل خاصی نداریم،ولی من زیادی حساسم،اولا بیشتربوداماالان نسبتا کمش کردم ولی دیگه تحمل ندارم.مثلا بهش میگم هرجارفتی بهم بگو،بگوکه خبرداشته باشم حتی اگه دعوات کنم وعصبانی بشم بگوکه خبرداشته باشم،مخفی نکن،انصافازیادی به حرفام گوش میده،بهش میگم دوستت دارم ولی چیکارکنم حساسم،میگم شبادوس ندارم ازساعت۱۰به بعدبیرون باشی میگه چشم،میگم شبادوس ندارم بادوستات جمع شین خونه یکیشون.میگه چشم،هیچ وقت بهش امرنمیکنم بانرمی میگم ولی بعددعوامیگه چشم،میگه پدرمودرآوردی،ولی حتی یه باراینکاروانجام بده داغون میشم،منم دخترم کاری ازدستم برنمیاد،زنگ میزنم همون موقع که خونه دوستشه یاجایی که من دوس ندارم،گوشیومیزاره پرواز،خاموش میکنه،میفتم اتاق تاشب گریه میکنم،مامانم میگه براچی گریه مبکنی اونکه تورونمیبینه،میترکم ازبغض.بهم بگین چجوری این حساسیتم عین خوره نیفته به جونم؟چیکارکنم؟زیاددرکش میکنم بخدا.گاهی وقتا میگم اشتباه ازمنه،ببخش تواین مورددرکت نکردم.ولی اونکه اخلاق منومیدونه چرابایداینکاروتکراربکنه؟چراحرصم میده؟اینم بگم من زیادسراغشومیگیرم،زیاد زنگ میزنم. ولی اگه بگه کجام ودارم چیکارمبکنم اصلازنگ نمیزنم منتظرش میشم،ولی بازدبرکنه میزنگم ، اونم عصبانی میشه.راستی زودعصبانی میشه

http://btid.org/node/38059

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 0 =
*****
تصویر مریم ر
نویسنده مریم ر در

سلام من نسبت ب همسرم خیلی خیلی حساس شدم باید چیکار کنم

تصویر ahoo
نویسنده ahoo در

محبت زیادی دل رو میزنه.ببخشیدا ولی آویزونی گریزونی میاره

تصویر ترنم
نویسنده ترنم در

سلام دوست عزيز

اشتباه بسيار بزرگي مي كنيد و تكرارش مي تونه عواقب خداي نكرده بدي رو براي شما و زندگي تون بوجود بياره

و ضمنا

به تاثير نه چندان زياد رفتارهاي خودتون در همسر ( نداشتن واكنش تند و جدي ايشون )دل خوش نباشيد كه باعث تقويت رفتارتون بشه . چون اين كنار اومدن با رفتار هاي شما براي همسرتون دوام زيادي نخواهد داشت و كار در آينده ممكنه خداي نكرده به اختلاف هاي بزرگي يكشه . پس به ايشون هم حق زندگي بديد و استقلال شخصيت شون رو از بين نبريد و اجازه بديد كه در حد سالم و منطقي از غير خانواده هم تامين بشن ، مثل همين دوستان و يا تفريحات مورد علاقه و .....

چون به اين صورت انكيزه ايشون براي نزديك تر شدن به شما بيشتر خواهد شد و نه كمتر .

تصویر yosef
نویسنده yosef در

براتون آرزوي موفقيت دارم . خسته نباشيد.

تصویر سحر20
نویسنده سحر20 در

و یه نکنته دیگه

راهه قهر کردنو خودت به همسرت یاد نده

اگه تو میتونی یه هفته با همسرت حرف نزنی مرد میتونه یک ماه از خونه بزنه بیرونو برنگرده

لج و لج بازی هیچیو درست نمیکنه

شاید از بس میدونه بهش پیله میکنی میره پیش دوستاش که ارامش بگیره

یکم فکر کن به کارات تو که خودت میدونی اشتباه از خودته پس چرا دیگه قهر میکنی؟؟؟!!!

بجای قهر اخلاقو رفتارتو نرمال کن

که طرف بتونه کنارت ارامش بگیره

و کم کم دل ببره از دوستاش

سعی کن بجای پیله کردنو محبت زیادی همسرش باشی نه بلای جونش

همه چیز دسته خودته فقط باید خودت بخای...

یا علی...

تصویر سحر20
نویسنده سحر20 در

سلام

محبت اضافی فرصت ناز کردن ترو و  ناز خریدن از همسرتو از تو و همسرت میگیره

مرد نیاز داره که محبت و ناز همسرش رو خریدار باشه

ولی تو این فرصت را بهش نمیدی

حتی نمیزاری در صورت کاره اشتباهش خودش پا پیش بزاره و ازت معذرت بخواد

تو همسرشی و بعنوان یه همسر باید نگرانش بشی باید دوستش داشته باشی باید همیشه همراهش باشی

پس اونم این وظایف رو در قبال تو داره

محبت در حد تعادل میشه عشق

زیاد که بشه ادم رو از اون عشق و طرفی که داره بهش محبت میکنه زده میکنه

فرصت خوشبختی رو از خودتت و همسرت نگیر

هر زن و مردی نیاز دارن که در کنار زندگی مشترک یه زمانی رو تنها باشن

تنها فکر کنن بهش این فرصت رو بده نمیگم بیخیال باش ولی محبته زیادی هم کار جالبی نیس.

همه چی باید تعادل داشته باشه.یکار نکن که از تو و عشقت زده بشه.

 

تصویر sadegh37
نویسنده sadegh37 در

سلام

خیلی سخت میگیرین به شوهرتون.

اخه اینایی که شما میگین اصلا مهم نیست. مثلا شوهرتون بره ساعات 10 تا 12 شب سالن فوتبال شما باید حساس بشی؟

شوهرتون بره خونه دوستش دو دست pes بازی کنه شما باید حساس بشی؟

نکین این کارا رو به خدا. اون بدبخت هم آدمه هم خونواده میخواد هم تفریح

شما میگی چون شما ناراحت میشی شوهرتون نره پیش دوستاش خوب شما بخاطر راحتی شوهرتون الکی حساس(ناراحت) نشین که اون مجبور بشه نره پیش دوستاش.(خودت رو بزار جای اون، اگه اون بگه یه کاری رو بدون دلیل فقط بخاطر یه حاساسیت الکی انجام نده شما چیکار میکنی؟)

البته اولویت با خانواده هست ولی نه واسه این حساسیت های الکی.

خود من همسرم از این حساسیت های الکی انجام بده همسرم رو تغییر میدم نه خودم رو.

التماس دعا

تصویر sadafinoirs

با عرض سلام و احترام 

من يك پسره ٢٥ ساله هستم، و بنده هم فوق العاده ادم حساسي هستم، و شرايط شمارو درك ميكنم. معضلي كه ما ادم هاي حساس داريم اينه كه ما بيشتر به فكر طرفمون هستيم تا بفكره خودمون و اين باعث اذيتمون ميشه. ببينيد صباخانم ، من كاملا شمارو درك ميكنم ، ولي بايد بدونيد اين خصلت حساس بودن زياديش جالب نيست و خوب هم نيست . بيايد منطقي بريم جلو ، حساس بودن ما منشا اش چيه ؟! آيا از تنهايي بيزاريم ؟! آيا به طرفمون بي اعتماديم ؟! آيا وسواس فكري داريم ؟! آيا دلمون ميخواد طرفمون همونجوري باشه كه ما دلمون ميخواد كه اين يعني خيلي اشتباه ، چون حتما خودتون هم ميدونيد كه نبايد توي زندگي مشترك به فكر عوض كردن طرفمون باشيم ، جز اينها منشا حساسيتمون چي ميتونه باشه ؟! ريشه يابي كنيد ، توي همه ي اين سوالاتي كه پرسيدم ، ما بيشتر اشتباه ميكنيم با حساسيتمون. جزئي نگر نباشيد در طول زندگي، به دوام و ثبات زندگيتون تا اخر عمر فكر كنيد. ببينيد بنظره بنده ، حساسيتتون رو ريشه يابي كنيد و. بعدش اگر اهل فكر هستيد با واقعيت كنار بيايد، اگه بي اعتماديه كه بده، اگه دوست داشتنه اينه كه طرف مثل خودمون باشه اينهم خوب نيست، پس بايد اين مشكلمون (حساسيت زيادي ) رو كنترلش كنيم، بنظره من خيلي سعي كنيد كه حساسيتتون رو كنترل كنيد و من شخصا ترجيح ميدم كه اگر همسرتون دوستان خوبي دارند و مطمئنيد كه گناهي انجام نميگيره پس اصلا ديگه توي اين موضوع بهش تذكر نديد و يه پيشنهاد ديگه دارم و اينكه باهاش صحبت كنيد ، راجب منطق زندگي كردن و منطق رفتار زوجين نسبت به يكديگر، نسبت به سناريو هايي كه ممكنه در اينده ايجاد بشه ، راجب اتفاقاتي كه ممكنه بيفته، راجب اينده ي زندگيتون ، و سعي كنيد باهم و همگام باهم راجب ايندتون بيشتر صحبت كنيد كه اگه فلان رفتار مداومت داشته باشه ممكنه ادم به كجاها كشيده بشه ، و حتما سعي كنيد صريح و رك صحبت كنيد با صميميت

يا علي

تصویر هانا
نویسنده هانا در

شما حساس نیستی عزیزم حق داری پسر که متاهل شد نباید مثله دوران مجردیش رفتار کنه اصلا درست نیست تا دیروقت با دوستاش وقت بگذرونه گاهی میتونه یه روزو با دوستاش باشه ولی نه هرروز یا هر هفته همیشه هم شما باید اولویت باشی خیلی کاره اشتباهی میکنه تلفنشو خاموش میکنه ولی شما هم بهش گیر نده وقتی پیشه دوستاشه وقتی پیشته باهاش صحبت کن بگو اگر این وضعیتو میخواسته نباید ازدواج میکرده الان داره از وقتی برا شما باید بذاره میزنه برا دوستاش 

تصویر صبا۱۲
نویسنده صبا۱۲ در

ازهمتون ممنونم،فوق العاده نظراتتون قابل احترامه،

تصویر راحله
نویسنده راحله در

به نظرم اقتضای سن همسرته. درسته متاهل شده ولی باید بش زمان بدی. الان پسره 27 ساله از شیش عصر سر کوچه وای میسه تا 12 شب. بیا و بین!! ولی حرف من اینه. هر چیزی به راهش. بچه بازی و قهر و اینا در نیار. بر عکس خودتو اونقدری براش جذاب کن که بند عاطفی که با دوستاش داره کم کم پاره بشه. تازه اگر دوستاش پسرای اهلی هستن دود و دم و قرتی نیستن . خوب دو بار در هفته چیزی نیست. گفتم به راهش رفتار کن

تصویر صبا۱۲
نویسنده صبا۱۲ در

وقتی روزسوم بهش گیرمیدم میگم نرومیگه تومنودرک نمیکنی؟خب من کله قندبودم که اون دوز پیش اونابودهیچی نمیگفتم؟میگم دوس ندارم زیادپیش اوناباشی،بعضی وقتامیگه چشم بعضی وقتامیگه دوس دترم بمونم

تصویر صبا۱۲
نویسنده صبا۱۲ در

۴ماه عقدمون خونده شده.ایشون ۲۳ساله ومن ۲۲.همسرم اصلارفیق بازنیس.ففط دوتادوست صمیمی داره.اوناهم رفیق بدی نیستن.هم محله ایشون هستن.به هیچ وجه دیدارهاشونومحدودنکردم ولی اگه یه روز دوروز باهم باشن.روزسوم اجازه نمیدم.وبه همین خاطردعوامیشه.

تصویر راحله
نویسنده راحله در

من یه چیز کلی میگم. مشکل ما الان این شده تا دیدیم دختری زیبا بود درسخونده بود و کار داشت. سریع میگیم بدو برو بگیرش. یا اگه پسری قد و هیکلی به هم زده بود و یه لیسانس و یه پشتوانه مالی پدر داشت. میگیم سریع بله بگو....شوهر نیست که!!!!! در صورتی که فرهنگ و ادب و اصالتاز همه بالاتره. تربیت خانوادگی خیلی خیلی تو روابط زناشویی تاثیر داره

تصویر راحله
نویسنده راحله در

عزیزم من حقیقتش نمیدونم منظور شما از دوران نامزدی چیه؟ آیا هنوز در مرحله ی شناخت هستی یا صیغه عقد رو خوندین؟ چون من خودم به شخصه فرد حساسی هستم روی معاشرت ها و شخصیت دوستان همسر آیندم. همون طوری که خودم با هر کسی و به هر نحوی رفیق نمیشم. به خاطر همین قبل عقد خوب محدوده ی روابط رو میپرسم. من نمیدونم همسر شما چه تیپ شخصیتی هست؟ رفیق بازه؟ جمعاشون مجردیه؟ چه حرفایی زده میشه...اینا رو شما زنشی می باسیت بدونی....و الا چه الان چه دو سال دیگه همچنان از این محفل های شبونش در عذابی. شوهرت چند سالشه ؟

تصویر adam
نویسنده adam در

سلام صبا جان شما و همسرتون چندسالتونه؟و چقدر تو زمان نامزدی هستین؟

تصویر صبا۱۲
نویسنده صبا۱۲ در

راستی ازاخلاق خودمم بگم.همتون منومقصرندونید.درهمه مواردزیاددرکش میکنم،فقط حساسم که اینم گندزده به همش.محبت زیادی میکنم بهش.هرموقع دلش تنگ باشه برام دردسترس هستم.یعنی این وظیفمه.هرموقع بگه جایی نرو بامنطق میپرسم چرا؟قبول میکنم،اگه دعواکنیم تایه ساعت حتی اگه مقصرایشون هم باشن گذشت میکنم وبه روش نمیزنم،من کم عصبانی میشم،ولی همیشه درونم عین موخوره میفته به جونم،ایشون زودعصبانی میشه،ولی من همیشه سکوت میکنم بعدش خوب میشه،دعواروزیادی طول میده،ولی من میگم اشتباه ازمنه دعواتموم میشه،بخاطرش هرکاری میکنم،حتی خودمم تغییرمیدم،حتی میتونم یه آدم دیگه باشم ویه کلمه هم نگم کجابودی کجانبودی.ولی اگه خودش بهم نگه دیوونه میشم وبه روم نمیارم،بعضی وقتادربعضی مسایل بامنطش حرف نمیزنه تلافی میکنه،هرچقدبهش میگم حرفت منطقی نیس قبول نمیکنه اخرش من کوتاه میام،واسه همین میگم زیادی شدم براش،من ارزش ایشونوزیادمیدونم اماهمسرم نه اندازه من،تحمل دعواندارم وکوتاه میام اماخودم باگریه حلاک میشم وایشون میگه بازگریه کرد

تصویر صبا۱۲
نویسنده صبا۱۲ در

بچه هاقبول دارم که حساسیت من بیجاست.ولی دوس دارم بدونم شوهرم کجاهامیره،یکم منودرک کنید،نمیتونم که بیخیال باشم،ازتون میخوام به این سوالم پاسخ بدید:اگه من مدتی اخلاقم کلاتغییرکنه وهیچ گیرندم ونگم چرادیرکردی کجابودی،اگه باز یه شب بره خ دوستش من چارم چیه؟هبچی نگم؟نگم چرااینکاروبامن میکنی؟

تصویر صبا۱۲
نویسنده صبا۱۲ در

راحله جون منظورموبدبرداشت کردی.قبول دارم اشتباه ازمنه،من میگم چون تاالان گیرمیدادم بهش وحساس بودم شایدزیادی شدم براش.بنظرتون مدتی باهاش حرف نزنم تاخودمودرست کنم وگیردادن هاموبذارم کنار‌.آیابهتره؟

تصویر صبا۱۲
نویسنده صبا۱۲ در

میشه یکی ازدخترابهم جواب بدن؟شمادوس داری شوهرت دیریرگرده خونه؟بااینکه میدونه توخوشت نمیاد؟

تصویر راحله
نویسنده راحله در

الان من اصلا متوجه کارتو نمیشم
یه هفته با نامزدت حرف نزنی!!!
مثلا تنبیه اش کنی؟
خواهشا اینجوری نری زیر یه سقف ها
پس این همه میگن گفتمان گفتمان برای کیه
ما مجردا یا شما؟؟؟؟

تصویر آقا حمید

ادمین جون عکسایی که جملات زیبا دارن و من میذارم چرا حذف میکنی؟

بازم یکی میاد یه حلاوتی به سایت میده اینجوری میکنی باهاش

مشکل داری؟

اگه عکس گذاشتن جرمه خب چرا قابلیت عکس گذاشتن رو تو قسمت نظرات گذاشتی؟

عکسایی که من گذاشتم حاوی نکات اخلاقی هستن و روانشناسی

خودت سلیقه نداری یکی هم سلیقه داره گند میزنی به حالش

خودتو مسخره کردی یا ما رو؟

تصویر ترنم
نویسنده ترنم در

سلام آقاي حميد ط

ضمن تشكر از عكسهاي زيبايي كه شما گذاشتيد و من نديدم ، و فقط اعتراضتون رو خوندم

خدمتتون عرض كنم قابليت گذاشتن عكس در نظرات قراره كه بزودي برداشته بشه و طبق دستور جناب زارع ، عكس هاي ارسالي از قبل هم در  نظرات بايستي  پاك بشن .

تصویر صبا۱۲
نویسنده صبا۱۲ در

واقعاازهمتون ممنونم.اخلاقموتغییرمیدم.چون زندکیمودوس دارم.ولی ازاونروزکه رفته خونه دوستش وتاساعت۱۲بیرون بوده حرف نزدم باهاش اصلا،بنظرتون یه هفته ای باهاش کاری نداشته باشم بهتره؟مثلایه هفته ای اصلاصدای همدیگرونشنویم،میخوام یکم براش کم باشم.احساس میکنم زیادی شدم براش

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

بعضی از مشکلات باورود به زندگی مشترک تاحدود زیادی حل می‌شود. انتظار نداشته باشید که به یکباره بسیاری از رفتارهایش را که قبلا به آن خو گرفته تغییر دهد. هم به خودتان و هم به او زمان بدهید. امّا زمان دادن شما به او به معنای تغییر رفتار شما با او نیست بلکه سعی کنید به گونه‌ای با هم رفتار کنید که از بودن در کنار شما لذت ببرد نه اینکه احساس کنترل شدن از سوی شما را داشته باشد.

تصویر مروارید

سلام صبا جان شما چند سالته؟

 

تصویر آقا سعید

دقیقا منم میخواسم همین سوالو بپرسم.

اون 11 بعد از اسمتون که نیست احیانا؟؟!!

تصویر راحله
نویسنده راحله در

عزیزم تازه نامزدی اینجوری سین جینش میکنی بری زیر یه سقف چی میشه!
علاقه و دوست داشتن رو با وابستگی افراطی اشتباه نکن
کاری نکن که پیش خودش بگه چه غلطی کردم زن گرفتم
دو حالت داره یا واقعا به خودش و دوستانی که انتخاب کرده اعتماد داری یا اینکه نه! هنوز مطمین نیستی با کی قراره بری زیر یه سقف
به راهش باید شناخت پیدا کنی که این راهش نیست عزیزم

تصویر احمد رضا

سلام

اینجوری که شما رفتار مینید، شوهرتون بدتر میشه.

برید پیش مشاوره خانواده بهتره.

توصیه من اینکه این رفتار رو کمتر کنید، بزارید یه کم آزاد تر باشه. خود دانید مردا از این کارا خوششون نمیاد.

تصویر آقا سعید

سلام دوست عزیز

فقط یه جمله میگم

دوست داشتی شوهرت همینجوری سیم جینت میکرد و آزادی رو ازت میگرفت؟؟؟!!!!!

احساس نمیکردی برده و نوکر شوهرت شدی؟؟؟!!!

یا علی موفق باشید

تصویر mazhararamesh

مخاطب گرامی!

ابنکه شما همسر پاک و مطهری دارید و میخواهید توجه خاصی به همسرش داشته باشه جای شکرگزاری و ارزشمندی داره اما...

به نظر میرسه کمی باید اندیشه خود رو نسبت به شخصیت یک مرد تغییر بدید این احساس شما نقش تربیتی داره که این مربوط به پسرتون باید باشه نه همسرتون

شما در آینده مادر خواهید شد و این مسئولیت مادری رو براش خرج خواهید کرد الان ایشون براتون همسر هست و نباید در معرض تربیت و ردیابی شما قرار بگیره در غیر اینصورت ضعیف میشه و قوای خود را در ادامه زندگی از دست خواهد داد

مطلب دیگه اینکه شما با علاقمندی و احساس زیاد احتمالا فکر میکنید همسرتون داره از دستتون میره و باید محکم نگهش بدارید، آیا موضوعی افکار شما رو اذیت میکنه که در میان نزاشتید با همسرتون؟ یا در زندگی مشکلی داشتید که ترس دارید که همسرتون هم از دست بره

یه کم اندیشه خود رو متعالی تر کنید با خدا معامله کنید و متوسل به انمه طاهرین بشید تا به آرامش برسید

یقین بدونید همسر خوبی نصیبتون شده و با رفتارتون تضعیفش نکنید تا قوی برای شما بمانند

 

موفق و موید باشید

 

 

تصویر آقا حمید

دوست عزیز من خودمو جای اون طرفتون گذاشتم و شرایطی رو که شما برای اون ایجاد کردید رو برای خودم فرض کردم

واقعا سازش با شما به عنوان همسر واقعا سخته

همسرتون مطمئنا نسبت به شما سرد خواهد شد، چرا بیخودی میخوای مشکل ایجاد کنی واسه زندگیت آخه

 

تصویر صبا۱۲
نویسنده صبا۱۲ در

اینم بگم شایدزیادی شدم براش اینروزا.زیادی دردسترس بودم.زیادی محبت کردم.یه مدت ازش دوربشم بهتره؟یایه مدت اصلابه گوشیش زنگ هم نزنم؟

تصویر صبا۱۲
نویسنده صبا۱۲ در

دوستان مشکلم اینه که چرابه حرفام گاهی اوقات ارزش نمیذاره؟یعنی وقتی پیش دوستاشه دیگه به من احتیاجی نداره،یاشایدمنوبه عنوان دوست فرض میکنه.ولی وقتی تنهاشدهمیشه بامنه،یعنی اونموقع دوستان ازمن براش مهمترن؟

تصویر mahseta
نویسنده mahseta در

1-یه موردی اگه خیلی تکرار بشه گاهی ارزش خودش رو از دست میده 

2- حساسیت بی جا و گیر دادن ها از ارزش حرفتون کم میکنه 

3-حساسیت شما دلیلش چیه؟ مثلا ممکنه شما نگران این باشید که توی جمع دوستانه اونا اتفاقاتی بیوفته که زندگی شما رو تهدید کنه؟ خب اگه همچین دلایلی دارید خیلی با محبت و با آرامش از نگرانی هاتون بگید غز نزنید .وقتی دلیلتون رو بفهمه سعی میکنه شما رو نگران نکنه اگر جمع دوستاش ادم های بدی نیستن اشکالی نداره گاهی با هم باشن نباید این موضوع کاملا ممنوع بشه .

شما هنوز نامزدین و نامزد شما هنوز تو فضای مجردیه و کمی طول میکشه که ب مقررات زندگی مشترک خو بگیره اگه زیادی حساسیت نشون بدین بعد ها حتی حرف حقت رو نمیتونی بگی چون برچسب ادم "حساس "روی پیشونیت زده شده . برای شوهرتون مثل مادر نباشید که کنترلش میکنه براش یه دوست باشید که همراهیش میکنه بذارید از خداش باشه که شما براش حد و حدود تعریف کنید و از اینکه به درخواست شما عمل میکنه خوشحال بشه نه اینکه فکر کنه پلیس زندگیش هستید 

هیــــــــــچ مـــــــــــــــردی دوســــــــــــــــــت نداره کنتـــــــــــــــرل بشــــــــــه 

تصویر صبا۱۲
نویسنده صبا۱۲ در

چرابایدخانوم هرجابره به همسرش اطلاع بده ولی شوهرنه؟

تصویر mahseta
نویسنده mahseta در

کی گفته شوهر نباید بگه؟ هر کی اینطوری فک میکنه ببخشید خیلی پشت کوهیه

یعنی از برخی آیات عظام هم بالاتره ؟ علامه جعفری رو نگاه کنین آیت الله بهجت رو ببینید 

علامه جعفری میگن هر جا میخواستن برن به خانومشون میگفتن حتی میپرسیدن راضی هستی؟ببخشید ولی بعضی ها به اسم مذهبی بودن ته بی فرهنگی رو به نمایش میذارن و فقط اسم دین رو خراب میکنن 

تصویر صبا۱۲
نویسنده صبا۱۲ در

من دوس ندارم همسرم سرخودباشه.خیلی وقتاگذشت میکنم میگم اشکالی نداره.اماچرا تکرارمیکنه؟تااین حدنمیتونم حساس نباشم.مثلاهرجابره شب وقتی اومدخبرداشته باشم،برام خیلی سخته که میگن ماپسریم ومستقل هستیم،خب دختربیچاره چه گناهی میکنه،

تصویر صبا۱۲
نویسنده صبا۱۲ در

اخه چرابایدکاری بکنیم که همدیگروناراحت کنیم؟ایشون میدونه من ازبعضی چیزابدم میادولی بعضی وقتابازتکرارمیکنه،بخداازگریه کردن تلف شدم

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام، ابتدا از اینکه گروه رهروان ولایت را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.

همانطور که خودتان هم اشاره کردید، رفتارهای شما نسبت به همسرتان تاحدودی از حساسیت شما برانگیخته می‌شود؛ مثلا لزومی ندارد که همسر شما مدام، هرجایی که رفت به شما گزارش بدهد و از این مواردی که خودتان بدان اشاره کردید. اینکه همسرتان خود خواسته، به شما بگوید بدون اینکه شما از او انتظار داشته باشید، مشکلی ندارد ولی اینکه مدام شما این انتظار را از او داشته باشید که ایشان هر جا و مکانی رفت، قبل از آن به شما بگوید، درست نیست و این باعث می‌شود که به مرور زمام استقلال همسرتان به عنوان مرد گرفته شود وبا توجه به روحیات و شخصیت مرد، این نوع کنترل از سوی شما باعث می‌شود که همسر شما از دو حالت خارج نشود؛1. یا اینکه به حرف شما همواره گوش می‌دهد و شما از او یک فرد مطیع خواهید ساخت اما از نظر شخصیتی فرد ضعیفی خواهد بود بطوریکه در شرایط سخت زندگی، همسرتان توانایی کنترل و مدیریت زندگی را نخواهد داشت. 2. و یا اینکه بعد از مدتی، همسرتان از حرف شنوی از شما دل آزرده می‌شود و نتیجه عکس خواهد داد و در نهایت روابط شما تحت تاثیر آن قرار می‌گیرد.

بنابراین راهکار این است که شما از حساسیت خود بکاهید امّا نکاتی جهت کاهش حساسیت خود:

1. خيلى ايده آل نگر نباشيد و آينده را همواره به عنوان يك احتمال و امكان در نظر بگيريد؛ زيرا ممكن است اصلا آينده‌اى در كار نباشد و بدانيد كه غير از شما امور و عوامل ديگرى در اين جهان هست كه خارج از اراده شما تأثيرگذار است.

2. اگر همسرتان، شما را رنجاند تلافى نكنيد؛ بلكه عفو و گذشت داشته باشيد.

3. در برخورد با مشكلات در درجه‌ى اول انسان بايد به گونه‌اى از نظر روحى خود را تقويت كند كه آماده استقبال از هر دشوارى باشد و از ناملايمات زندگى همچون كامروايی‌هايش استقبال نموده و آنها را عامل بدبختى و رنج و اندوه به حساب نياورد، برخورد انفعالى و حسرت بار در برخورد با مشكلات زندگى انسان را به سرعت از پاى در مى‌آورد.

مطمئن باشيد بسيارى هستند كه در وضعيتى بسيار اسفناك زندگى مى‌كنند و چنان با مشكلات دست و پنجه نرم مى‌كنند كه گويى قهرمان بزرگ مصاف با دشوارترين صحنه‌هاى زندگى‌اند و در عين حال همواره در پيشگاه خداوند پيشانى شكر به خاك مى‌سايند، چنان كه گويى خداوند سراسر زندگى آنان را غرق در نعمت و خوشبختى نموده است.‏

4. از مهم‏ترين زمينه‌‏هاى درك فيض و عنايت الهى(هدايت خاصه و بدون واسطه از جانب خداوند)، صبر و شكيبايى است. تا جايى كه ائمه اطهار(علیهم‌السلام) به واسطه صبر عظيمشان و عزم استوارشان به مقام شامخ ولايت و امامت نايل شدند «و جَلَنا مِنهُم ائمّهً يهدونَ بأمرنا لما صَبَروا؛ يعنى ريشه امامت و رهبرى صبر است‏.»[سجده، آيه24]

براى تقويت صبر و بردبارى، بايد بر اساس برنامه‏‌اى جدى به تقويت اراده خود بكوشيد و همواره سعى كنيد برخود مسلط باشيد، در اين رابطه راه‏‌هاى مختلفى وجود دارد، ولى مهم آن است كه در راه درمان آن كاملا جدى باشيد و مطالب پيشنهادى را بدون كمترين كاستى به اجرا گذاريد:

1. كاملا به خود مطمئن باشيد كه مى‌‏توانيد روحيه خود را تغيير دهيد، ولى براى نتيجه گيرى عجول نباشيد؛ بلكه با خود فكر كنيد که بايد برای مدتی بر روى رفتارهاى خود كار كنيد و اگر چنين کرديد، حتما پس از آن دگرگونى رفتارى خواهيد شد.

2. از حساسيت بيش از حد در هر زمينه بپرهيزيد.

3. با خود شرط كنيد كه هيچ گاه و در هيچ شرايطى برخورد تند نداشته باشيد و اگر ناگهان از شما برخورد تندى سر زد خود را جريمه كنيد مثلا تصميم بگيريد- يا در صورت امكان نذر كنيد- كه اگر بر سر كسى فرياد زديد، فلان مبلغ را صدقه بدهيد، يا نماز شب بخوانيد و يا يك روز روزه بگيريد. كارآيى اين روش، بسيار بالا است و بسيارى از علماى بزرگ بدين سان تمرين عملى و خودسازى نموده‌‏اند.

4. از تفريحات سالم و تقويت كننده اراده مانند كوهنوردى، شنا، دو و پياده‌‏روى و گردش در طبيعت و... استفاده كنيد.
5. در تصميم‏ گيرى‌‏ها، حتى‌‏الامكان با افراد عاقل و پخته مشورت نماييد و از اقدامات عجولانه و مطالعه نشده بپرهيزيد.
6. بيشتر با افراد خوش خلق و غير عصبى معاشرت كنيد.

7. از موقعيت‏هاى كه زمينه تندخويى در آن فراوان است، اجتناب كنيد و در موقعيت‏هايى حضور يابيد كه رفتار پرخاشگرانه در آنجا ديده نمى‏‌شود و از موقعيت‏هاى كه شما را به تندى نمودن دعوت مى‌‏كند، دور شويد.

8. قبل از هر عملى، در مورد پيامد آن تفكّر و انديشه كنيد و آن‏گاه اقدام نماييد و با تمرين اين راه‏كار و به كارگيرى آن در مورد تمام رفتارها، اندك اندك كنترل خويش را بر تمام رفتارها توسعه بخشيد.

با آرزوی موفقیت