18:06 - 1393/02/27
سلام دختری 24ساله هستم و لیسانس مهندسی الکترونیک دارم
که پسری 26ساله و فرهنگی خودش ازم خواستگاری کرد اما وقتی موضوع را با خانواده اش در میان گذاشت خانواده اش گفتند که باید با دختر کارمندی ازدواج کنی راستش خیلی بهش دلبستم .او بهم دوباره کنکور برای تربیت معلم بده تا معلم بشوی و من دوباره تلاش کنم برای ازدواج .هر دو مذهبی هستیم و دارای شرایط خانوادگی سختی هستیم هر دو خانواده های بسیار سختگیری داریم .او چند وقت است که بخاطر اینکه من وابستگیم کمتر شود بهم گفت نمیخام بازیت بدم کار پیدا کردی بهم خبر بده و گرنه فراموشم کن الان این فکر که او این شرط را گذاشته که من از زندگیش برم داغونم میکنه نمیدانم چکار کنم ایا پیشنهاد او در مورد دوباره کنکور دادن صحیح است ؟
انجمن‌ها:
http://btid.org/node/29583
صنم جان مشاغل خانگی هم خوبه.
برو تحقیق کن ببین کدومشون برات صرفه بیشتری داره و از عهدش بر میای؛ همون رو دنبال کن.
میتونی بعد از ازدواجت ادامه تحصیل بدی.
اون خاستگارت هم به نظر من باید به ترسش غلبه کنه و روی پای خودش بمونه.
اگه از الآن به حرف غیر منطقی باباهه بها بدین بعدها انتظارات بیشتری هم خواید داشت و میتونه استقلالتونو ازتون بگیره.
دوستان عزیزم برام خیلی دعا کنید من واقعا مشکلاتم زیاد شده نه بخاطر ازدواج مشکلات دیگه ای هم هست که شدیدا ارامشمو بهم زده من تک دختر خانواده هستم و مادرم به شدت بداخلاقه خیلی کلامات زشتی بکار میبره وقتی صحبت میکنه .از اول زندگیم تا الان بدجور احساس تنهایی میکنم مامانم نمیذاره سرکار برم نمیذاره برای ارشد بخونم نمیذاره با دوستام بیرون برم حتی خودشم باهام بیرون نمیاد تنها سرگرمیم شده همین اینترنت .بخاطر همین مشکلاتی که خودم دارم این پسر رو درک میکنم که خانوادش سختگیری کردن براش .مامانم میگه باید توی خونه فقط کار کنی منم راستش سر این مسئله خیلی تلاش میکنم و زیر بار حرفش نمیرم من بدجور تو دوراهی موندم خیلی بده ادم هیچ پناهی جز خدا نداشته باشه باورتون میشه گاهی ارزوی مرگ میکنم مامانم خیلی به همه بدبینه راستش دیگه کم اوردم تورو خدا برام دعا کنید
امیدتون به خدا باشه که به جای همه چیز کافیه..
نمیخوام بگم رفتار مادرتون درسته.. اما بهش حق بدید
متاسفانه جامعه اونقدرها هم که فکر می کنید مناسب هر فعالیتی برای خانم ها نیست
تا جایی که می تونید برای خودتون سرگرمی های با ارزش پیدا کنید و یا به قول (سیتا خانوم) مشاغل خونگی در زمینه ای که علاقه داشته باشید (مثل خیاطی و ..) هم بد نیست
بقیشم بسپارید به خدا (قلبا و روحا بطور واقعی)
لازم نيست الان تصميم قطعي بگيري. شما 50 درصد وظيفه دخترانه خود رو انجام بده و منتظر باش که اون هم 50 درصد وظيفه پسرانه خود رو انجام بده. خوب ازدواج کردن به همين راحتي نيست . پس کمي سختي کشيدن بد نيست.
اگر خواستگار برات امد بهش اطلاع بده. از طرز جواب دادنش مي شه فهميد که هنوز هم علاقه داره يا نه
مدتي که بگذره يا اون مياد به سمتت که چه بهتر. در غير اين صورت براي خودت ثابت ميشه شما به درد هم نميخورين.
با م م موافقم شاید مساله دیگه ای هست، خانواده ش مخالفن و... و ایشون هم می دونه کار دولتی به این راحتی پیدا نمی شه همچین شرط سختی گذاشته که شما بی خیالش بشی
صنم جان به نظرم عاشق کسی باش که اون هم تو رو به اندازه ی تو یا بیشتر از تو دوست داشته باشه ...کسی که برای رسیدن به تو حاضر باشه تلاش کنه ... اگه هیچ کاری نمیکنه پس عشقش واقعی نیست یا به اندازه ی تو عاشق نیست ... دعا کن اگه به صلاحته خدا کمکش کنه همه چیز درست بشه ولی اگه نشد... مطمین باش بهتر از اون رو خدا برات درنظر گرفته
ظاهرا مسئله چيز ديگه است که نميتونه به شما بگه به همين دليل يک دروغ مصلحتي گفته
الان من موندمو یه دنیا فکر وخیالی که هر لحظه از ذهنم رد میشه خیلی سخته آدم تو دنیای خودش جا بمونه دارم سعی میکنم که فراموشش کنم اما هنوز که هنوزه موفق نشدم برام دعا کنید شدیدا بهش وابسته شدم اما الان باید یهو دلبستگیمو کم کنم
نمیدونم قضیه چیه اما اینو میدونم که دل دادن سخته دل کندن از اون سخت تر
من واقعا از بعضی آقایون تعجب میکنم.مهمترین ستون روان یک مرد حس اقتدار و تامین کنندگی اون هست و یکی از زمینه های بسیار مهم در این زمینه تامین نیازهای مالی خانواده اش است.برای یک مرد این حس تکیه گاه بودن به قدری مهم است که به سرعت در برابر هر چیزی که این حس را تهدید کند به شدت واکنش نشان میدهد(من که اینجوریم البته هیچ وقت واکنش خارجی تندی نشون نمیدم ولی به شدت قلبم میشکنه)و شاید به خاطر همین موضوع باشد که اسلام استقلال مالی زن رو در خانواده محدود کرده و حتی هزینه کردن مالی را که متعلق به خود زن است با اجازه شوهر ممکن کرده(نه اینکه اموال زن مال خودش نیست نحوه هزینه کردن آن باید با رضایت شوهرش باشد).خوب فرض کنید در جایی مرد به خاطر تشخیصی که در موضوعی داده به مصلحت نمیداند که مثلا برای فلان چیز هزینه شود.مثلا تشخیص میدهد اسراف است ،اینجا اگر زن بگوید به تو چه خودم کار کردم و هر طور بخواهم خرج میکنم ستون و تکیه گاه زندگی خود را به شدت شکسته است.این موضوع حتی در روابط جسمی زن وشوهر حائز اهمیت است واگر زن به گونه ای برخورد کند که من به تو نیاز جسمی ندارم وفقط روابط زناشویی را به خاطر تامین نیاز تو بر خود هموار میکنم (یعنی مرد در مقام تامین شونده و زن در مقام تامین کننده قرار بگیرد)روان مرد به شدت جریحه دار میشودو واقعا هیچ لذتی از روابط زناشویی نخواهد برد.
حالا جای تعجب من اینجاست که مردی قبل از شروع زندگی اینقدر این حس خود را نشناخته یا نسبت به آن بی تفاوت است که چنین شرطی را میگذارد.انشاالله به زودی به جرگه متاهلین می پیوندم، ولی در خواستگاری کاملا برای خانم جا می اندازم که من با کار و تحصیل شما مشکل ندارم به شرطی که قصد شما ارتقا شرایط کل خانواده باشد نه اینکه دنبال استقلال مالی باشید در ازدواج قرار است من به ما تبدیل شود نه اینکه هر کسی دنبال اهداف و آرزوهای شخصی خود باشد وخانواده فقط محل تامین بعضی نیازهایی باشد که در جای دیگر میسر نیست (البته با تحصیل به تنهایی مشکل ندارم چون دوست ندارم اگر با دیدگاه درستی به تحصیل نگاه میکند جلوی پیشرفت او را بگیرم همه چیز در خانواده باید با احترام و درک متقابل نیازها با اولویت پیش برد اهداف خانواده باشد)
من واقعا با نظر شما موافقم ...دیدگاه خوبی دارید که به نظرم درسته
حضرت علی (ع) سه ویژگی را برای یک مرد ناشایست میدونند:
بخل، ترس و غرور
امروز از پدرش میترسه، فردا از یک چیز دیگه!
ترس ویژگی منفی بزرگی است.
نگین جان واقعا ترس چیز بدیه مخصوصا برای مرد ،پدرش انقد سختگیری کرده که این ومادرش و خواهراش همه ازش میترسن ،نمیدونم شاید من ارزش نداشتم براش که با مخالفت خانوادش انقد راحت کنار اومد و برای من شرط سخت گذاشت
من که از ازدواج زده شدم
به نام خدا
شنیده بودم شرط شاغل بودن یکی از ملاکای ازدواج برخی آقایونه اما راستش اینکه بشه تنها ملاکی که سر گرفتن یا نگرفتن یه ازدواج رو معلوم کنه نشنیده بودم تا حالا...
من نمی تونم بفهمم چرا همچین شرطی گذاشتن اما اگر من جای شما بودم صادقانه عرض کنم خیلی راحت ایشون رو رد می کردم وقتی فردی معیار تصمیم گیری اش این مسائل میشه خوب معلومه نمیشه بهش تکیه کرد در ضمن وظیفه مرد تامین نفقه است یه زن اگر کارمند هم باشه اصلا نیازی نیست پولشو بیاره تو خونه خرج کنه اگر دوست داشت میتونه اینکارو بکنه..این نوع نگاه نگاه تحقیر آمیز به زنه وقتی سجایای اخلاقی اون نادیده گرفته بشه و پذیرش یا عدم پذیرش اون به یه معیار مادی بد بشه مایه بسی تاسف هست
آی بدم میاد از آدمای پر رویی که دنبال کیف پولند
سلام یاسمین زهرا بخدا خودمم اولین باره این مسئله رو میبینم از این میسوزم که اول نقش ادمای شجاع رو بازی میکنن و بعد پای عمل که میفته جا میزنن
سلام بر سوال کننده گرامی ...
شما دلبسته ایشون شدید پس حالا واسه این دلبستگی تلاش کنید ....تلاش کنید تا بهش برسید ....تلاش کنید وتوکل کنید ....هر کی گفت که ولش کن بهش گوش نکنید ....اگه ازش خوشتون میاد باهم صحبت کنید و راهی واسه حل این مشکل بکنید .....چون اگه این کارو نکنید در اینده حسرتش رو میخورید ....حداقلش اینه که همه تلاشتون رو کردید و بعدا نمیگید ای کاش !!!!
اما خب حرف اون خانواده غیر منطقی هست و شرط خوبی نیست ....اما خب شما از ایشون خوشتون اومده ...پس اینا دیگه مهم نیست ....
حتی اگه شده باهاش صحبت کنید که اگه کار دولتی نشد با کار های دیگه موافقت کنه ....حرف بزنید و بهش بگید اگه منو نمیخواستی و نمیتونستی با خانوادت صحبت کنی واسه چی اومدی از من خواستگاری کردی ؟؟؟؟بهش بگید من یه کار خوب پیدا میکنم ولی دولتی نیست ....در عوضش تو هم با خانوادت صحبت کن و به این موضوع قانعشون کن ........
یعنی بخواه که یه قدم هم اون حرکت کنه!!!!!
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ...
یاحق
عاشق واقعی،ممنون که بهم دلگرمی دادی
.من دلبستم اما واقعا قادر به انجام کاری که ایشون میگن نیستم
من تمام ویژگی های اخلاقی این آقا رو میخام بگم
ویژگی های این آقا:مهربان هستند و بسیار مومن .ایشون شاعرهای مداحی هستند و شغلشون کارمند آموزش پرورش .تیپی ساده دارند و در کل از مشکلات اجتماعی نظیر اعتیاد و مشروب و .... به دور هستند اما عیب بزرگی که دارن اینه که از پدرشون به شدت وحشت دارن ظاهرا پدری سختگیری دارند و تنها راه قانع کردن پدرشونو در پیدا کردن شغل دولتی من پیدا کردن .اما واقعا خیلی شغل دولتی کمه .من توی دوراهی بدی گیر کردم از یه طرف پیدا کردن کار دولتی خیلی سخته از طرف دیگه واقعا تنها کسیه که ازش واقعا خوشم اومده اونم نه از روی احساس بلکه برای این تصمیمم حدود 4ماه تمام تحقیق کردم بعد قبول کردم تنها عیبی که دیدم همین ترسشونه .لطفا اگر میدونید چطور قانعش کنم که کار دولتی رو بیخیال شه ممنون میشم یا اگر قراره فراموشش کنم چه راهی برای فراموشی پیشنهاد میکنید؟ممنونم
خانم صنم ببینید همونجور که خودتون فرمودید .....ایشون عیب بزرگی به نام ترس دارن ......این موضوع میتونه در اینده هم روی زندگی شما اثر بذاره ....
اما کاری که درسته اینه که ایشون رو بذارید تو مرحله انتخاب !!!!!!
یعنی بهش بگید یا منو میخوای یا نمیخوای .....یا انقد مرد هستی که با خانوادت صحبت کنی و منو بدست بیاری یا اینکه انقد ترسو باشی که هر چی خانوادت میگن بگی چشم .....بگو الان موضوع این نیست که من کار پیدا کنم یا نه .....اولا وظیفه زن کار کردن نیست و وظیفه مرد تامین معاش هست .....حالا اگه زنی هم اومد و کار کرد قضیه اش فرق میکنه ......و نکته دوم اینه که بگید الان موضوع اینه که شما نمیتونی از چیزی که خوشت اومده میخوای باهاش ازدواج کنی دفاع کنی ....
وقتی الان نمیتونی واسه بدست اوردن من تلاش کنی و به خانواده ات حرفتو بفهمونی واسه اینده زندگی هم به درد نمیخوری ......
وقتی ایشون با شما انقد تند برخورد کرد شما هم باید مث خودش باشید وگرنه اذیت میشید
اینجا وقتی اینا رو میگید یا ایشون واقعا شما رو میخواد و لیاقتت رو داره و میره و هر جور که شده خانوادش رو راضی میکنه یا اینکه مث ترسوها و بچه ها میگه نه ....
خب وقتی گفت نه ....شما باید یه جمله دیگه هم بهش بگید ...بگید که پس همه حرفایی که زدی کشک بود ...و بهش بگید دیگه با یه نفر دیگه این کارو نکنه ......
حداقل با این چیزایی که گفتید ایشون میفهمه که اینده نباید با یه دختر دیگه همچین غلطی بکنه ....
اما شما واسه فراموش کردنش هیچ کار سختی در پیش ندارید ...چون ایشون مرد نبود که حالا بخوای یه ادم مهمی رو فراموش کنید ......همین که الان فهمیدید تو سختی ها نمیتونه مشکلات رو حل کنه و تسلیم میشه یعنی اینکه خدا خیلی دوستتون داره ......
شاکر خداوند باشید
یاحق
من اصلا کاری ندارم که این شرط درست هست یا نه
و دیگران هم تا کاملا در موقعیت هردوی شما نباشند نمی تونن نظر درست بدهند
اما نظر دوستانی هم که سنتی فکر می کنن دیگه توی این دوره و زمونه خریداری نداره.. دخترانی که فکر می کنن مرد وظیفه داره کار کنه و همه چیزو به دوش بگیره!! شرایط توی ایران هم مثل همه دنیا عوض شده
ضمنا دخترهایی که فکر می کنند نباید خودشون رو ارتقا بدهند و شعارشون اینه که (همینی که هست) در نهایت یا مجرد می مونند و یا با یه ازدواج ناموفق مواجه می شند و وقتی همسرشون از دستتشون رفت می فهمند توی خواب های طلایی بودند
دوست عزیز شما حتما به مشاوره حضوری مراجعه کنید و به نظرات اینجا اکتفا نکنید
علی آقا،شرایط امروز عوض شده درست اما این دلیل نمیشه که پسر برای دختر شرط بذاره.اونم شرطی به این سختی که "کار دولتی"پیدا کن.
من تحصیلاتم مهندسی الکترونیکه مسلما موقعیت شغلی برام هست اما مشکل من اینجاست که چرا اصرار بر کار دولتی شده ؟ایا پیدا کردن کار دولتی به این راحتیه که شما میگید؟من الان چند ماهه دنبال کار چه دولتی چه خصوصی هستم با اینکه ساکن تهرانم اما در حال حاضر اکثر جاها تعدیل نیرو دارن و کار دولتی هم بسیار کم شده حتی بانک ها هم خصوصی شدن .بعد چجوری انتظار دارید که کار دولتی پیدا کنم؟
لطفا نوشته های مرا دوباره بخونید... من گفتم شرط ایشون درست هست؟!!!
آقای علی درسته شرایط امروز فرق کرده ولی این اصلا دلیل نمیشه که پسر دنبال پول دختر باشه یابگه برو کارکن! اصلا همچین پسری که دنبال حقوق زنشه چجور میخواد تکیه گاه برای خانمش باشه ! اصلا حرف قشنگی نزده که برو کارپیداکن بعد بگو من بیام این توهین به دختره چون ذات طبیعت اینه که پسر دنبال دختر باشه نه دختر برای به دست اوردن پسر بخواد بره سرکار!!! همچین پسری رو شایسته زندگی نمیدونم چون هم اسلام وظیفه مرد رو کارکردن وبه دست اوردن روزی قرار داده وهم دختر درصورت علاقه میتونه بره سرکار
اولین ویژگی یک مرد باید مسولیت پذیری باشه نه اینکه بار زندگی رو بخواد رو دوش خانمش بذاره این مرد نیست!
من نظرخودم رو گفتم و اینکه همینه که هست رو گفتم منظورم این بود که دختر نباید خودش رو با شرایط پسر وفق بده! درسته اگه قرارباشه باهم ازدواج کنند هر دوطرف باید به علایق هم توجه کنند وگاهی وقتا خودشون رو تغییربدن ولی نه ایمکه از اول که هیچ صحبتی نشده وقراری گذاشته نشده پسر برای دختر شرط بذاره وبعد هم بگه خبرم کن!! از قدیم هم گفتن مردنیاز است وزن ناز نه اینکه برعکسش!!! به نظرم حرفش مثل اینه که پسر بگه اگه میخوای باهات ازدواج کنم اینکاررو بکن! واقعا دنیا برعکس شده
فک نکنم کسی ک میگه من همیینم اگه منوهمینطورمیخوای بیا جلو مجردبمونه! چون خودش رو قبول داره و اگه اول خودت رو قبول داشته باشی دیگران هم قبولت میکنند ! این به معنای عدم پیشرفت نیست به معنای اینه که هردوطرف باید اول همدیگررو همونطوری قبول کنند بعد اگه نظری داشتند بگن نه با اجبار و تهدید که اگه اینکاررو نکردی منو فراموش کن!
ظاهرا کاملا متوجه منظور من نشدید..
خودم یکی از مخالفین کار کردن زن ها هستم (بطور تمام وقت یا در محیط های ناسالم) و من هم کار این آقا رو درست نمی دونم.. نه بخاطر علاقه به شاغل بودن همسرشون.. بلکه بخاطر انتخاب کسی که شاغل نیست و بعد شرط گذاشتن..
منظور اصلی من طرز تفکر اشتباهی هست که مرد وظیفه داره!! این حرف ها قدیمی شده و با شرایط سخت مالی امروز مفهومی نداره.. جالب اینه که (برخی) خانم ها علاقه مند به برابری زن و مرد هستند.. اما تا جایی که به نفع اونها باشه! و همین که (برخی) خانم ها منتظر هستند مرد پولدار+بی عیب و نقص+... با اسب بالدار بیاد خواستگاری و اونوقت هم چندصد سکه مهرشون کنه و ... باعث جامعه امروز ما شده که همه داریم می بینیم و بدون شک ضرر اصلی رو خانم ها متحمل می شوند (با توجه به شرایط ایران)
در مورد پیشرفت هم منظوم اینه که (چه مرد و چه زن) هر روز باید به ارتقای روحی و فکری و مهارت هاشون بپردازند و متاسفانه برخی افراد اعتماد به نفس رو با خود توهمی اشتباه می گیرند و فکر می کنند عالی هستند و دیگران رو مشکل دار می بینند و در نهایت هم طرد شده و تنها می مونند
شما نمیخوای قبول کنی در زندگی مشترک هم مرد وهم زن وظایفی دارند و کاملا واضحه که وظیفه ی مرد تامین زندگیه و تفکر من هم نیست ...
درمورد برابری هم من اصلا موافق برابری نقش ها نیستم چون زن ومرد باهم متفاوت هستند و از جهت انسانی برابرند ولی از نظر نقش ها و نیازها کاملا متفاوت ...وقتی هردو سرجای خودشون نباشند ضربه میخورند ...
این حس که مرد منتظر حقوق زنش باشه یا براش شرط بذاره اصلا خوشایند نیست .. همون قدر که وقتی پسری بره خواستگاری و دختر بگه اول فلان ماشین رو بگیر بعد بیا اگه نگرفتی منو فراموش کن بهش برمیخوره دختر هم بیشتر از اون بهش برمیخوره ...
من نگفتم منتظر آدم بی عیب ونقص باشیم یا هستم ... چون آدم بی عیب وجود نداره گفتم مرد باید تکیه گاه باشه ...متاسفانه بعضی از آقایون اونقدر خودشون رو بالا میگیرن که با دخترا هرجور میخوان رفتارمیکنن انگار با ازدواج دارن بهشون لطف میکنند!
سلام . حرف شما صحیح نیست مرد واقعا وظیفه داره و لی زنان ما اونقدر فهیم و مهربان هستن که .. اگه یه زندگی شروع بشه این اتفاق می افته وزن هم زیر بار مسئولیت تامین مالی خانواده قرار میگیره وبا میل خودش هم میره . ولی این که اشتغال زن شرط این زندگی این باشه این غلطه... یعنی زنی رو مجبور کنی !!!! مثل این مورد که توش اجبار هست ..
همونطور که گفتم بحث اجبار و شرط رو من هم قبول ندارم
اما وظیفه در امروز دنیا بی معنی هست..
مرد نیازی به زن نداره (کاری با مردهای ضعیف ندارم) که صرفا بخاطر ازدواج زیربار هزینه های زندگی له بشه و زن مثل عابربانک به مردش نگاه کنه
درهرحال شما مختار هستید برای زندگی شخصی خودتون اینطور نگاه کنید به مسائل
اما آقایون هم درصورتی که همه چی روبراه باشه (معمولا) دوست ندارند همسرشون شاغل باشه و در تمام کشورهای پیشرفته حساب مالی از حساب عاطفی جدا هست و زن وبال گردن مرد نمی شه.. شما خداروشکر کنید که توی ایران هستید! (البته این روزها اکثر مردها هم چنین تفکراتی رو قبول نمی کنند)
موفق باشید
فردگرایی افراطی مبنای خانواده سکولاره..تو خانواده سکولار زن و مرد مسئول هم نیستند مرد و زن بعنوان دو موجود متفاوت انسانی مجبور می شوند بر سر نقش های صد در صد مشابه اجتماعی-اقتصادی و سیاسی رقابت داشته باشند. زن تنهاست و مرد خودخواه است و مرد خودش رو مسئول در برابر حقوق حریم و حرمت و راحتی زن نمی داند.
اما در فرهنگ اسلامی مرد خود را بی قرار حمایت از زن می دونه در فرهنگ اسلامی وقتی تعبیر از سایه مرد بر سر میشه منظور سایه عشق و سایه محبته
جناب علی از شما بعیده تعبیر وبال گردن اصلا صحیح نیست رابطه زن و شوهر تو خانواده اسلامی سراسر عشق و محبته
خواهر عزیز من دوست ندارم مثل برخی ... شعار الکی بدهم
حرف قشنگ زدن راحت هستش.. اما اگه نگاهی به آمار واقعی و اطرافمون بندازیم می بینیم که متاسفانه درعمل سودی نمی بریم از شعار دادن
بله.. آفرین به شما.. دقیقا عشق و محبت هست که هدف اصلی ازدواجه
اما وقتی مرد زیر بار مشکلات خورد میشه و مجبور میشه دوشغله کار کنه تا حداقل زندگی رو تهیه کنه کم کم از خانوادش دور میشه و عشق هم کمرنگ میشه و نمونه های بسیار می بینیم که حتی خانم (و بچه ها) هم بجای قدرشناسی مرد رو رها می کنند و یا حتی خیانت می کنند.. چون سایه مالی مرد مفهومی نداره و اون مرد بیچاره دیگه حضور عاطفی نداره..
اگه مردی توانایی کامل (مالی) داشته باشه چه بهتر که خانمش شاغل نباشه
اما بازهم میگم شعار دادن فایده نداره و اکثر خانم ها بخاطر شرایط مالی کار می کنند
بطور کلی وقتی اسم (وظیفه) توی زندگی استفاده بشه عشق و علاقه از بین میره
امیدوارم منظورمو رسونده باشم
به نام خدا
شما برادر گرامی شاید تصور میکنید من شعار میدم اما اینها عینا باورهای من هست ..الگوی ما در زندگی حضرت زهرا و علی (ع) هستند که وقتی همدیگه رو صدا میزدن میگفتند بنفسی انت...یعنی جانم به فدایت.. وقتی مبنای رابطه خدا باشه دیگه این مسائل رنگ میبازه زن و شوهر مبنای رابطه شون مودت و رحمت باید باشه
من صحبت شما رو قبول ندارم از این جهت که میفرمایید با ناتوانی مالی یه مرد خانوادش رهاش میکنند نه این عمومیت نداره...
همه میدونیم که تامین نفقه در زندگی بر ذمه مرد هست و همینطور میدونیم هر حقی تکلیفی رو هم بهمراه داره همونطور که زن وظیفه تمکین داره..نمیشه تعمیم داد و گفت اسم وظیفه که میاد محبت میره..لازمه روابط انسانی داشتن حقوق و مسئولیت و در قبالش تکالیفی هست
اتفاقا شعار در همین جاست (منظورم شخص شما نیست.. اکثر خانم ها)
شما (ی نوعی) همون مهریه حضرت زهرا رو قبول می کنید؟! حاضرید با تکه نانی و در خیمه زندگی کنید؟! فقط همسرتونو می بینید و چشم و هم چشمی و .. توی زندگیتون نقشی نداره؟! همه وجودتون همسرتون میشه (مثل ایشان) یا هرجا که به نفعتون باشه..
باید قبول کنید که اکثر خانم ها اگر هم این حرف ها را قبل از ازدواج بزنند فقط شعار هست و بعد ازدواج داستان چیز دیگریست.. حتی اگه قبلش واقعا چنین نظراتی رو داشته باشند
اون نفقه هم که علی (ع) می پرداختند اکثر آقایون می تونند بپردازند.. نه نفقیه ای به قیمت خون خودشون توی این روزها !!
حالا شما اگه جزو این دسته نیستید مرحبا بر شما !!!
به نام خدا
علی آقا مشکل اینه که شما جمع می بندید و دارید تعمیم می دید متاسفانه ازدواج تو کشور ما با انواع فرهنگهای غلط درآمیخته و همین باعث سخت شدن این سنت حسنه شده..باور کنید خیلی وقتها از شنیدن برخی دردودل ها تو این سایت شاخ درمیارم..خداروشکر تو شهر من از این خبرا نیست زندگی ها ساده شروع میشه..توقعات پایینه
من نگاه پدر و مادر خودمو دوست دارم که همیشه میند روزی از جانب خداست و تو مباحث سخیف مالی سخت نمی گیرند هر چند اونها هم از جهتی دیگر دارن سخت میگیرند و طاقت من رو طاق می کنند
یعنی زنان وبال گردن مردان؟؟؟ این دیگه از اون حرفا بود!!!!
خوب توی ازدواج همه چیز دو طرفس .. وظایف هم همین طوره ..توی اسلام و مذهب ما تکلیف اول مرد تامین معاش خانوادس ..تکلیف زن اداره امور خانه و خانواده ...(وظیفه سبکی هم نیست!!)...این تقسیم کار متناسب با توان و فطرت زنو مرد هست .. زن برای کار سخت ساخته نشده مردم برای بچه داری و خانه داری ساخته نشده...اگر توی غرب همچین چیزی هست که زن و مرد در کنار هم کار میکنن شک نکنید که فشار زیادی به اون زن داره وارد میشه... این طور که شما نوشتین انگار رنان بعد ازدواج پاشون رو میذارن رو پاشون ولم میدن مرده هم یه تنه هم خودشو میکشه جلو هم زن و بچه هاشو...!!! خیلی بی انصافیه این نگاه...
جدا از حرف شما .. ضمن این که خانه داری و بچه داری واقعا وظیفه سنگینی هست باید بگم که امروزه زنان د همه جای دنیا جا توی پای مردا گذاشتن و میذارن...خصوصصادر کار کارد و پول در آوردن ... درواقع از شما مردا هم جلو زدن... پس منتی هم این وسط نباید باشه دیگه....
. زن میگیرین براتون غذا میپزه .. زندگیتونو مرتب میکنه مراقب مال و اموالتونه..
لطفا پاسخی که برای خانم (یاسمین زهرا) نوشتم مطالعه کنید
یا من منظورمو درست نرسونم و یا شما زیاد عصبانی هستید
موفق باشید
منم با نظر دوستان موافقم اصلا خودت بشینی فکر کنی میبینی چه شرط مسخره ای گذاشته /بهتره بری دنبال زندگیت وبه دنبال پیشرفت واینده خوب باشی/ یک درصد دیگه بهش فکر نکن /اینو بدون ادمایی که پر توقعن اخرش به دیوار میرسن..........پس تلاشتو بکن برا اینده وقتی اون به دیوار میرسه تو در اوج موفقیت باشی.............
سلام آخه این چه شرطیه؟؟؟
چه فرقی داره کارمند باشی یا نه؟؟ به نظرم اگه واقعا پسر شما رو دوست داشته باشه سعی خودش رو میکنه که نظرخانوادش رو عوض کنه ... اینکه با یک شرط بخوای زندگیتو شروع کنی حس خوبی نیست اگه بعدا نخواستی اصلا کار کنی چی ؟؟ اون نباید اینقدر دنبال موقعیت شما باشه ...شما که نمیتونی به خاطر اون بری کار پیدا کنی .. اون باید برای رسیدن به شما تلاش کنه... پس به نظرم بگو من همین هستم با همین شرایط اگه میخوای بیا جلو ..
یعنی چی ..اولا اون آقا خودش باید برای زندگیش تصمیم بگیره نه خانوادش ..
در ثانی آدمی که کسی رو به خاطر کار بخواد همون بهتر که نخواد..!!
ثالثا فردا که کارتو از دست دادی چی .. لابد ولت میکنه دیگه ؟؟!!!!
به نظر من اون /اقا اگه واقعا میخواستت هیچ وقت این حرفو نمیزد .. نمیگم علاقه نداشته ولی معلومه اون قدر زیاد نبوده...که بخواد برای به دست آوردنت جلوی خانوادش واسته و خیلی راحت کوتاه اومده .. اون با این شرط سخت .. !!!
کار پیدا کردن که راحت نیست .. تازه دختر که وظیفش کار کردن نیست .. مردی گفتن زنی گفتن .. از همین الان معلومه برای پول زنش نقشه کشیده....!!
تازه یادتون نره پسر برای بدست آوردن دختر باید بجنگه نه شما خانم !!!!!!
به نام خدا
سلام
می شه گفت کار کردن یکی از ملاک های شخص باشه ولی نه اینکه تنها ملاک!
الان کار دولتی به راحتی فکر نمی کنم پیدا بشه اگر هم باشه با آزمونه شما تا کی می خوای تلاش کنی و مطمئنی تا هر زمان که طول بکشه ایشون منتظره؟ از کجا معلوم خوانوادش در این بین دختر کارمند براش پیدا نکنن
مگه میخواد استخدام کنه؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
چقدر پررو ! برای خودتون ارزش قایل بشید خانم محترموظیفه ی امرار معاش بر عهده ی مرد خانواده است، شرط خانوا ده اش نشان از خودخواهی و منفعت طلبی دارد که البته امروز هم باب شده.
از اون بدتر حرف خودش"کار پیدا کردی بهم خبر بده و گرنه فراموشم کن"
یعنی شما به خودی خود برای او فاقد ارزش هستین. ب و بواسطه ی کار ارزش پیدا میکنید، حالا اگر در آینده دچار مشکلی شدید که به هر دلیلی نتوانستید کار کنید،تکلیف چیه؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
از کجا معلوم که اين شرط رو خانوادش گذاشتن شايد دروغ باشه
خب با این جمله " وقتی کار پیدا کردی بهم خبر بده و گرنه فراموشم کن " ایشون همسر نمیخوان ؛ کیف پول میخوان
مطمئنا نظر ایشون با خانوادشون در یک راستاهستش اگر که نبود سعی میکرد رضایتشونو کسب کنه یا حداقل به شما یه جور بهتر میگفت نه اینقدر خشن .
من اگر بودم حتی یه لحظه بهش فکرم نمیکردم تا میتونستمم حالیش میکردم چقد خونواده بی فرهنگی داره عجب صبری داری
سلام دوست خوبم...
درمورد تربیت معلم باید بگم که شرایط سنی داره و شما که 24 سالتونه نمی تونید دوباره کنکور بدید...
درمورد اینکه ایشون گفتند هروقت کارپیدا کردی بهم خبر بده...اصلا جمله قشنگی نیست و من جای شما بودم بهم برمی خورد و سریع جواب منفی می دادم...اینکه ایشون کارمند بودن خانم ملاک ازدواجشونه قابل احترام ولی اینکه باشما این جوری برخورد کنند اصلا زیبا نیست...یعنی این آقا و خونوادشون به شخصیت و ارزش های وجودی شما هیچ توجهی نکردند و بلکه فقط و فقط واسه کار و احتمالا پول شما تصمیم به ازدواج دارند و این خوب نیست...
ان شاالله که خوشبخت و عاقبت بخیر بشید.
من اوایل آشناییم با این آقا گفته بودم که آیا با سرکار رفتن من بعد ازدواج مخالفت دارید یا نه. ایشونم قبول کرده بودن و تا زمانی که به خانوادشون نگفته بودن اصلا به اینکه قبل از ازدواج سرکار برم چیزی نمیگفتن الانم میگن کار دولتی پیدا کن تا بیام بگیرمت من بهم برخورد اون موقع که سراغ من اومد من دانشجوی ترم اخر مهندسی الکترونیک بودم و میدونستن که بیکارم و ممکنه شغل دولتی برام نباشه من اصرارشونو برای شغل دولتی نمیفهمم وقتی شغل دولتی نیست اخه من از کجا جور کنم؟پیش خودم گاهی میگم از اولش بازی بودم نمیدونم فقط میدونم که من حاضر نیستم که کار پیدا کنم که ازدواج کنم من دوست ندارم خودمو به کسی بندازم .من حتی شغل تمام دولتی هم پیدا کنم به ایشون خبر نمیدم که بیا منو بگیر
معمولا دیده بودم دختر برای پسر شرط بذاره اما پسر رو راستش نه