و اما بعد از دو سال: باز هم ایشالا ماشالا

14:38 - 1394/12/24

سلام نمیدونم با چه رویی دوباره از شما عزیزان درخواست مشاوره کنم. دوستای عزیزم من همچنان مشکلی که داشتم پا برجاست. الان دو ساله از این ماجرا میگذره تو این دو سال مادر وخواهرش اومدن خونمون و قرار شد که زنگ بزنن و قرار بذارن واسه مهربرون. اما چی شد: دوباره بهونه اوردن . الان سه ماهه گذشته از اومدنشون و هر چی میگم همه چی رو تموم کنیم نمیذاره میگه تو این مدت راضی شده ولی من میخام خودش بگه تا از دل و جون بخادت میگه صبر کن بم اعتماد کن همه چیو درست میکنم. بخدا دیگه نمیدونم باید چیکار کنم بش وقت میدم میگم تا فلان وقت باید بیای فقط میگه ان شاء الله . درسته که آدم باید پیش خدا ارزش داشته باشه ولی هر جور که نگاه کنید خانواده من بالاترن من سطح تحصیلاتم بالاتره و شغل خوبی دارم از لحاظ ظاهرم از همه خانوادشون بالاترم من از این ناراحتم که چرا مادرش انقد ناز میکنه؟ همیشه میگم الان که انقد ایراد میگیرن بعدا چی میشه ولی همیشه میگه بخدا الان قبل ازدواجه مطمعن باش بعدا هیچ کس دخالت نمیکنه و نمیذارم کسی دخالت کنه.بخدا تو این دو سال چند تا خاستگار داشتم که ردشون کردم ولی متاسفانه یکی ازآشناها برای پسرش خاستگاری کرد همین چند روز پیش.. و این چند روزه فقط تو خونمون دعواست و بابام بشون گفت ده روز مهلت بدید بمن میگه من اینا رو میشناسم و خیلی خانوداه خوبی هستن باید قبول کنی و از اونطرف به اون اقا میگم کاری از دستم برنمیاد میگه نه اینطور نیست تو قبول نکن میگم پس باید بیای میگه ان شاء الله..خیلی همدیگرو دوست داریم و میگه اگه بری خودمو میکشم در حالی که بخاطر قلب مامانش حاضر نیست این حرفو به اون بزنه..واقعا داغونم چیکار کنم ده روز دیگه این خاستگاره دوباره زنگ میزنه و اگه این نیاد چی میشه........

http://btid.org/node/88331

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 0 =
*****
تصویر farhud
نویسنده farhud در

من هر از گاهی که سر میزنم به این وب سایت بیشترین چیزی که آزارم میده صبر کردن یک دختر برای یه پسر به مدت طولانی و سر کار گذاشته شدن توسط پسرهاست. و عجیبتر و تاسف برانگیزتر از همه رد کردن خواستگارها..

سرکار علیه فاطمه زهرا خانم، پسری که این همه مدت شما رو سر کار گذشاه یا بی عرضه ست، یا داره بازیت میده.

چرا خواستگارهای دیگه رو رد میکنی؟ شمام به افسانه نیمه گمشده ایمان داری؟ از کجا معلوم خواستگارهایی که داشتی بهتر از این شخص نباشن؟

 

تصویر یه عاشق واقعی

سلام علیکم 

به خواستگار جدیدتون فکر کنید البته از روی احساس و جبهه گیری در برابر خواستگار قبلی نه . 
شاید اونها هم مثل همین خواستگار باشن ، مادرش ، به همین شکل باشه و بسیاری موضوعات دیگه که طی آشنایی باهاشون مشخص میشه 

اما 

در جواب به اون آقا که میگه ان شا الله . 

بگید ان شا الله ازدواج میکنم . و شما هم ان شا الله خوشبخت بشید و ان شا الله هم خودکشی نمیکنید . 

از باب تمسخر نگفتم . فقط باید معنی واقعی ان شا الله رو هم بدونیم . 

تصویر یه عاشق واقعی

سلام مریدا خانم
ممنون

عید بر شما و خانوادتون مبارک باشه ان شا الله

ان شا الله قسمت شما بشه به زودی .

یاعلی

تصویر merida
نویسنده merida در

سلام .
سال نوی شما مبارک.
خوشحالم برگشتید به اینجا .
نظرای شما یه جور متفاوته با بقیه .ممنون بهرحال.
ان شالله بعداز اقای امیرمهدی نوبت شما باشه (:
مانا باشید

 

تصویر zm@45
نویسنده zm@45 در

سلام دوست عزیز.
فکر نمیکنین دیگه 2 سال زمان کافی باشه ؟فکر نمیکنین این سالها به سرعت برق وباد میگذره و اونی که ضرر میکنه آخر کار شما هستین؟چرا بی جهت خواستگارهاتونو رد میکنین؟چرا فکر میکنین این خواستگارها همیشه هستند؟
به نظر من همینجا درنگ کنین و یک تامل درست وحسابی توی رابطه اتون داشته باشین. مطمئنا بین شما وابستگی هایی ایجاد شده که ادمه اش وضعو خرابتر میکنه نه بهتر...ضمن اینکه شرایط ایده ال جوانی و داشتن موقعیت ازدواج خودتونو از دست میدیدن..اون آفا هر وقت برای ازدواج اقدام کنن براشون دیر نیست اما برای شما دیره...
با خودتون رو راست باشین
به خودتون و زندگیتون احترام بگذارین...با ورزش و پر کردن وقتتون به آینده ای پر امید و خوب فکر کنین...
موفق باشین

تصویر م ش
نویسنده م ش در

نویسنده الهه الهه در ۱۳۹۴/۱۲/۲۸

ایمان و این جور چیزها که کشکه.چند وقت پیش دو تا زن اومدن خواستگاری. می گفتن مذهبی هستن و دختر چادری می خوان. می گفتن فرهنگی و معلم هستن. اما پنج دقیقه نشستن و وسایل خونه رو نگاه کردن و بدون هیچ حرفی خداحافظی کردن و رفتن.

اصلا هم کشک نیست! چرا فکر میکنی هر کی ایمان داشته باشه باید بیاد تو رو بگیره و چون نگرفت پس ایمان کشکه؟ خیلی اخلاق داری؟ با مادرت بلدی چه جوری برخورد کنی؟ بارها گفتی که زشتی، بچه هم که دوست نداری داشته باشی، برخوردت با همه هم که ماشاالله عالیه!!! با این همه عیب، حالا دیگران تو رو نپسندند حکم میکنی ایمان کشکه؟! نه خانم برو خودت رو درست کن...
اونهایی هم که رفتند حداقل یه درصد احتمال بده به خاطر قیافت، وضعیت فرهنگ و اخلاقت گذاشتند رفتند، تا زمانی که تکبر داشته باشی و روی همه برچسب بزنی، بدون وقت شوهر کردنت نشده!

تصویر الهه نازززز

اونها ادعاشون میشد ایمان دارن، اما فقط به وسایل خونه نگاه کردن و رفتن.
حتی با من هم کلام هم نشدن و حتی منو ندیدن. چون منتظر بودم مادرم منو صدا کنه.
اون وقت از کجا قیافه و اخلاق منو فهمیدن؟
برخوردم با مادرم هم به خودم مربوطه.
بچه هم دوست ندارم. شما برو یه گردان بچه بیار.
بچه نخواستن عیب و ایراده؟؟؟

تصویر الهه نازززز

مطمعن باش بعد از ازدواج بیشتر دخالت می کنن.
خوش به حالت که خواستگارهای زیاد داری.

تصویر فاطمه زهرا68

اتفاقا دوست داشتم تو این موقعیتم اصلا خواستگار نیاد ولی هر دعایی میکنم برای خودم برعکس اجابت میشه ..ان شاء الله اگه شما هم ازدواج نکردی تو سال جدید خواستگارای خیلی خوبی داشته باشی

تصویر الهه نازززز

اگه راست میگی و از همه لحاظ ازش بالاتری چرا باهاش ارتباط برقرار کردی؟؟؟
مادرش ناز می کنه چون شما ناز نکردی.
حالا هم به یکی از خواستگارات جواب مثبت بده.
مطمعن باش هم خودش و هم مادرش فکر می کنن شما عیبی داری که دو ساله به سازشون رقصیدی، و به همین دلیل ناز می کنن.
از دست بعضی پسرها آدم دیوونه میشه. فقط می خوان آدم رو آویزون نگه دارن.

تصویر الهه نازززز

ایمان و این جور چیزها که کشکه.
اگه تنها دلیلت مومن بودنشون هست بذارش کنار.
چند وقت پیش دو تا زن اومدن خواستگاری. می گفتن مذهبی هستن و دختر چادری می خوان. می گفتن فرهنگی و معلم هستن. اما پنج دقیقه نشستن و وسایل خونه رو نگاه کردن و بدون هیچ حرفی خداحافظی کردن و رفتن.
اصلا دلت رو به مذهب و ایمان خوش نکن.
نذار مادرش برای شما ناز کنه. اونی که باید ناز کنه شما هستی،

تصویر فاطمه زهرا68

سلام دوست عزیزم..اگه اولین پیامی رو که تقریبا دو سال پیش گذاشتم می خوندی متوجه مشکلم میشدی..ولی بهر حال ممنون از این که نظر دادی...انسان باید پیش خدا ارزش بالایی داشته باشه...بالا بودن از نظر وضع مالی از نظر تیپ و قیافه و ازنظر موقعیت اجتماعی خودم و خانوادم منظورم بود از لحاظ ایمانم تقریبا مثل همیم ولی بازم فکر میکنم خانواده اون آقا مومن تر هستن..و اما این که چرا ارتباط برقرار کردم؟؟؟ این آقا خواستگار من بود و بوسیله یک واسطه به خانوادم معرفی شد و اومدن خواستگاری..از نظر من و خانوادم پسر مورد اطمینانی بود و نظر ما مثبت بود تا این که وقتی اونا فهمیدن شروع کردن به بهانه اوردن..وقتی بعد از یک ماه با من تماس گرفت گفت تا یکماه  دیگه عقد میکنیم ولی متاسفانه جایی سرمایه گذاری کرد و همون پول کمی رو هم که داشت به باد داد و تقریبا دیگه هیچ پولی نداشت گفت صبر کن تا بتوونم ی وام بگیرم و دست خالی نیام در خونتون..صبر کردم و بعد دوباره اومدن و دوباره روز از نو روزی از نو....من بخاطر وابستگی که بهم پیدا کردیم نتونستم به کس دیگه ای فکر کنم ...اما این که فکر میکنن حتما عیبی داری؟؟ بله عزیزم من حساسیت پوستی دارم و بخاطر این حساسیتم روی بعضی از قسمتهای بدنم لکهایی مونده ن زیاد ولی بهر حال من واجب میدونستم و به این آقا گفتم و گفتم به مادرتم بگو که بعدا مشکلی پیش نیاد که خودش شد ی مشکل بزرگ.

تصویر یاسمین زهرا

بسم الله
یک نصیحت بشنو از من کن در آن نبود غرض:
پسری رو باور کن که خیلی شیک و مجلسی دست خونوادشو میگیره و با عزت و احترام بلند میشه میاد خونتون وشما رو از پدر گرام خـــــــــــــــــواســـــــــــتگاری میکنن 
هر چیزی غیر این رو باور نکن 

تصویر sagheh
نویسنده sagheh در

اووووووووووووو
مای گاد
به به چه سخن شیرینی
خوشمان آمد

نقش بسیار مهم زن
آفرین

تصویر Ali7291
نویسنده Ali7291 در

laugh باریکلا، احسنت !!!!!!!>؟؟؟؟؟
اگه همه دخترا رو این باور دقت داشته باشن شاهد اتفاقات خیلی بهتری هستیمممممممم
درصد بالایی از شرایط یه جامعه به طور کلی(خوب یا بد بودنش ) به رفتار  خانم ها و اندک مدیریت بسیار مهمی که میتونن داشته باشن بستگی داره...
بنظر من ارزش!!و اهمیت  زن خیلی خیلی بیشتر از مرده با توجه به نقش بسیار مهمش در جامعه و کل دنیا ///ولی همیشه خدا خانم ها اغلب یا خودشونو ضعیف میبینن یا بدرد نخور یا فک میکنن در آفریدنشون ظلم شده  و فکر های بسیار بی پایه و اساس
کاش خالق تمام هستی و انسان
زن رو یه خورده محکم تر از لحاظ شخصیتی ، (خیلی راحت گول میخورن خیلی)  نمیدونم شاید ساختار یه زن باید اینطوری میبوده.
بنظر من تاثیر گذار ترین موجود روی زمین زن هست..یه زن واقعی البته.
 

تصویر فاطمه زهرا68

باور نمیکنید که خودم تو این مدت چقدر زجر کشیدم چقدر همه سرزنشم کردن ولی نتونستم کاری کنم جز دعا و التماس بخدا. چقدر همه بم طعنه میزنن که چطور تا حالا ازدواج نکردم چون موقعیتاهای خوبی برام پیش اومده و همه بم میگن خیلی سختگیری که تا حالا ازدواج نکردی و هیچ کس از دل پر غصه من خبر نداره ..حتی ی نفرم تا حالا نبوده که بمن بگه بش اعتماد کن .مشکل من اینه که نگاهم مثبته و هر حرفی رو که میزنه باور میکنم و اصلا یک درصدم احتمال نمیدم دروغ بگه چون واقعا پسر خوبیه ..ولی همه اطرافیان من دیدشون برخلافه منه یعنی من هروقت هر حرفی رو بزنم فقط فقط نیمه خالی لیوان رو نگاه میکنن و طوری قضیه رو تفسیر میکنن که من صد سالم که فکر میکردم به همچین نتیجه ای نمیرسیدم..میدونم مشکل از خودمه زیادی سادم  ..دوستای عزیزم مرسی که راهنماییم میکنید ازتون میخام برام دعا کنید

تصویر میزان
نویسنده میزان در

دو سال صبر بس نیست؟ چه دوست داشتنیه که حتی نمیاد خواستگاری؟
با این شیوه احتمالا اگه ازدواج کنید با خانواده ای پسره دچار مشکل میشید... چون از اول قبولت ندارن.

تصویر یا الله

سلام دختر خوب خواهر گرامی دو سال پیش اومدی مشاور راهماییت کرد اما گوش نکردی و این شد اخر عاقبت کارت وقتی به حرف مشاور گوش نمیدی برای چی سوال میپرسی؟ دختر خوب بیا برای یکبارم که شده منطقی و بدور از احساسات فکر کن پسری که دختری رو بخواد طبق گفته اکثر اقایون برای رسیدن به اون هر کاری میکنن و حتی اگر هزاران دلیل برای رفتن باشه یه بهونه برای موندن پیدا میکنن اما اگر نخوان اگر هزاران دلیل برای موندن باشه یه بهونه الکی برای رفتن پیدا میکنن گاهی وقتا هم بی بهونه میرن وقتی پسری دختری رو نخواد رابطه رو کش میده ببین حتی خودتم تو متن گفتی بهانه میارن ناز میکنن و ... پس خودتم متوجه شدی اما احساساتت غلبه کرده همین الان احساسات بذار کنار تمام راههای ارتباطی با این اقا رو قطع کن و به همین خواستگارت که مورد تایید پدرت هست جواب مثبت بده چیزی که پدر و مادر تو خشت خام میبینن جوان تو ایینه هم نمیبینه بیشتر از این عمر و وقت و هزینه و احساسات حروم این ادم نکن اون پسره تو هر سنی موقعیت ازدواج هست اما تو نه فرصتهاتو از دست نده که بعد پشیمونی سودی نداره 
موفق باشی 
یا زهرا

تصویر موذن
نویسنده موذن در

پووووف
sad
laugh
عنوانو که خوندم فکر کزدم متن مربوط میشه به جناب روحانی... (بعد از دو سال ...
 

تصویر haserat
نویسنده haserat در

هر خواستگاری داشتی راه بده بیان منزل و مراحل اشنایی را اغاز کن و همزمان به اون اقا که علاقه داری هم بگو که اگر قصد ازدواج بامنو داری تا فلان مدت بیا خواستگاری و همزمان به خواستگارهات فکرکن و مراحل را برو جلو بعد که مدتی که به اون اقا شرط کردید سپری شد و دیدید بازم وعده و دروغ میگه بلافاصله با خواستگارت ازدواج کن.این جریان را همزمان پیش ببر و جوانی و عمرت را برای حرف یک مرد تلف نکن چه بسا بعد مدتی اون اقا میگه نمیخوامت پس انقدر روی حرف خالی حساب باز نکن

تصویر merida
نویسنده merida در

سلام بانو
چقد استرس اروم باشید درست میشه بالاخره ..راکد نمیمونه که ...!
گاهی سکوت نشونه تایید حرف طرف مقابل نیست ...گاهی نشونه قطع امیداز سطح شعور اوست....!اینو من درباره خانواده اون اقا میگم..!
شما دارید احساسی میشید..البته من ی کروشه باز کنم بگم با بد اخلاقی با اون بنده خدا مسیر وصالتون باز نخواهد شد..ایشون اینجور ک بنظر میرسه از جانب خانواده هم تحت فشاره ..با اعصاب خوردی وناراحتی ک مشکل حل نمیشه با فکر درست مشکل حل میشه .از اقا پسر بخواید ب فردی ک روی مادر و پدرش زیاد اثر گذاره حرف بزنه تا اون فرد خانواده ایشون رو بیشتر ترغیب کنه برای اومدن ب خواستگاری ..با حرف خوش ملایمت امیز باید مشکلتون حل بشه ..ن داد وبیداد و اعصاب خوردی ..!
نکته خیلی مهم شما شانتون حفظ کنید..باهاش بداخلاقی نکنید و دنبالش راه هم نیفتید ..ایشون باید خانوادش راضی کنه اون از راه درست ..نه راه  های غیر منطقی..
این اقا ارزشش داره ؟شما عاشقش باشید ؟؟؟؟این سوال منه ..اگر ارزشش داره وعاشقید....
پس باید صبور باشید...
چون عشق رو زمان ثابت میکنه نه زبان ...

این شعر هم زیباست خوشم اومد ازش درجش میکنم  ...

همراه تـــو تــــا نـاب ترین آب رسیدن

همواره عطشناکی رؤیای من اینست

من در تو به شوق و تو در آفاق به حیرت

نایـــاب ترین فصل تماشــای من اینست...

شاد باشید و عاشق

یازهرا

...........
 

 

تصویر فاطمه زهرا68

ممنون از راهنمایی دوستای عزیز. میدونید چرا موندم چون اولا منو با حساسیتم قبول کرده و بعدش این که ایمانش خیلی زیاده حتی از خود من مومن تره. همیشه میگه من حقو به تو و خانوادت میدم و از این بابت که انقدر طول کشید شرمندم ولی بدون که تو مال من میشی . اگه تصمیم غیر از این داشت حتما تو این دو سال مشخص میشد هیچ سو استفاده ای در کار نبوده ولی فوق العاده صبوره و این اعصاب منو خورد کرده..انقد تو این دو سال من بخاطر نیمدنش باش دعوا کردم ولی اصلا هیچی بم نمیگه حتی چندین دفه بهم زدیم ولی همیشه اونه که پیام میده و معذرت خواهی میکنه. به این که دوستم داره شک ندارم ولی اعصابم ازاین خورده که چرا جلوی خانوادش محکم وای نمیسه باور کنید حساسیتم انقدرام زیاد نیست که بخان انقد ناز کنن..میگه تو عید یا میایم یا خودم با بابات صحبت میکنم ..برام دعا کنید که از بلاتکلیفی در بیام

تصویر الهه نازززز

ایمان؟؟؟ جوک قشنگی بود.
اتفاقا من به این که دوستت داره، شک دارم.

تصویر Ali7291
نویسنده Ali7291 در

جوری حرف میزنی که هیچ راهی نمونده
حرف هیچکیو که قبول نداری.
خب  خودتو بزن بکش راحت شو هم ازین وضع نجات پیدا میکنی هم یه دنیای جدید رو تجربه میکنی.

تصویر ستاره
نویسنده ستاره در

الکی وقت هدر نده تا کی میخواد این اقا بیاد شاید اصلا نیومد
اون وقت توضرر میکنی بزار این خواستگارت بیاد بسنج انقدر ناز این اقا نخر یه بارم شده تکلیف خودتو روشن کن بگو اگر میخوای یاعلی نمیخوای برو پی کارت شماهم ازدواج کن هیچ چیز بدتراز بلاتکلیفی نیست نترس خودکشی نمیکنه میره ازدواج میکنه
پسرا چقدر مامانی هستن خودشون بدون اجازه مامان اب نمیخورن بعد از دختر توقع دارن همه رو راضی کنن

تصویر حسین وجدانی «مشاور»

با سلام

کاربر گرامی از اینکه گروه مشاوران رهروان ولایت را برای همفکری انتخاب نمودید متشکریم

و اینکه فرمودید روتون نمیشه دوباره سوال مطرح کنید باید عرض کنم گروه مشاوره ما متعلق به همه دوستانی است که دسترسی به مراکز مشاوره حضوری مناسب ندارند و ما از اینکه در خدمت دوستان هستیم خوشحالیم

کاربر گرامی ما دوسال پیش به سوال شما کامل پاسخ دادیم و اینکه الان می فرمایید مشکل تان حل نشده به خاطر اینکه سوال را مطرح نمودید ولی به حرف مشاور اهمیت ندادید خب طبیعی است که مشکل تون هم بر طرف نمیشه حتی عنوان سوال تون هم می خواندید برای پاسخ کافی بود ما گفتیم با ایشالا ماشالا ازدواج نمیشه و الان شما حرف ما را تایید می کنید که نشده کارشناس ما هم به تصمیم پسر خوشبین نبودند ولی ظاهرا توجهی نکردید.

حالا از ان موقع 18 ماه گذشته و ایشالا هنوز ادامه دارد و تردید شما جاری است و کاری هم از دست ما ساخته نیست مگر اینکه جواب تان را از تاریخ بگیرید عاقلانه نیست در این سن خواستگارهای مناسب را به خاطر قول نسیه رد کنید لذا توصیه ما این است که به حرف پدرتان گوش کنید و بدون دلیل خواستگارتان را رد نکنید اینکه پسر می گوید تو رد کن حرف زهر آگینی است که اثرش را وقتی سی سالت شد و مجرد ماندی متوجه می شوی حالا ان شا الله به ان شاالله های پسر توجهی نمی کنی و مسیر زندگی خود را هموار می سازی

موفق باشید