افزودن دیدگاه

تصویر فرشته خدا

سلام. من هم همچین همکاری را توی محل کارم دارم. البته الان بعد از ده سال نسبت به هم بی تفاوت شدیم؛ لااقلش هردو میدونیم که قصد ازدواج با همو نداریم. اما یه زمانی من بهش علاقه پیدا کرده بودم. حتی خیلی قبلتر از علاقه ی من، اون منو می پایید. اوایل چند باری پیش اومد که مدتی بدون حرف توی چشم هم خیره میشدیم. فوق العاده مغرور بود. اگه یه روزی نمیدیدمش دلم میگرفت؛ با اینکه نمیتونم بگم عاشقش بودم. البته اون هم عاشق من نبود. فقط یه احساس نیاز به حضور همدیگه توی محل کار داشتیم. هیچوقت راجع به مسائل عاطفی باهاش صحبت نکردم. اگه توی اتاق تنها بودیم اون به سرعت میرفت بیرون، ولی به طور واضح توجهش بمن بود و اگه همکار مجرد دیگه ای میومد طرفم نمیتونست حسادتش را نشون نده و کنایه نزنه. ولی هرگز ازم خواستگاری نکرد. در حالی که دیگران مدام ما دوتا را به همدیگه پیشنهاد میدادن.
هر خوابی را به فال ازدواج نگیر. بعضی خوابها فقط خوابن. پسری اگه دختری را برای ازدواج بخواد خودش میاد طرفش. صبور باش و اصلا بهش نگو. اگه بهش بگی ازت فاصله میگیره و هرگز سراغت نمیاد. فقط صبر کن و به خدا توکل کن. اگه قسمتت باشه خودش میاد.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****