دوست عزیز من یه پسرم و تجربه دوستی و عاشقی هم داشتم فقط چندتا نکته خدمتتون میگم ..
1-پسری اگر فردی رو در حد عشق دوست داشته باشه حتی اگه مغرور باشه حتی شرایطش رو نداشته باشه حتما حتما حتما جلو میاد .. من خودم غرور عجیبی داشتم اما شش ماه اصرار کردم از دید روشن فکری صحبت کردم خواستم متقاعدش کنم منو نمیخواست ولی بهش محبت میکردم نگرانش میشدم و به خودم اومدم دیدم یکساله دارم رسما التماس میکنم اونم چه التماسی .. خودشم باورش نمیشد سرش گیج رفته بود
2- بهش ابرازه علاقه کردی 98 درصد منتظر عذاب باش .. عشق دقیقا یه بازیه درست و هوشیار باید بازی کنی . گاهی از عشقش داری میمیری ولی سعی میکنی بهش نگی اگه میخوای حفظش کنی این راهشه .. توی روابط هم همینوطور باید اینقدر مغرور رفتار کنی ک وقتی خوشحالت کرد بهش اس دادی دوستت دارم تا صبح روی تخت وارو بالانس بزنه از خوشحالی ( اگه این تجربه رو دو سال پیش داشتم کسی ک اندازه همه ی عالم هستی عاشقشم رو جوری عاشق میکردم جواب پیامش رو ندم بره زیر سِرُم )
3-خواب رو تو دیدی برای اون اقا پوئن مثبتش نکن .. بهش هم نگو ک بدتر خودشو بالا میبینه و دور میشه .. من خودم یه دختر خانوم خوب و با ایمان بهم گفت خوابتو دیدم توی یه خونه کاهگلی ک پر از دود بود ک از خونه ی بغلی اتیش گرفته بود میومد میگفت دستمو گذاشتم روی شونت با هم رفتم اما وقتی بیدار شدم غم عجیبی ته دلم بود حس میکردم دوستت دارم ولی بهت نمیرسم وقتی تعبیرش رو گرفتم خونه کاهگلی ثروت و دود هم شهرت تعبیر شد اما من به اون دختر گفتم هیچ حسی بهت ندارم یه مدت موند اصرار کرد دوسم داشت بهم احترام میذاشت میگفت کمکت میکنم فراموشش کنی با همه چی میسازم اما من نخواستمش و دنبال یکی دیگه بودم ک التماسش میکردم ..
باقیش باشه برای پست بعدی ک میدونم هفته دیگه میزاری .. (من خودم کشیدم این روزا رو و میکشم همچنان اینقدر دیوونه بودم یه بار گوشه خیابون نشستم گریه میکردم تقریبا خلوت بود هرکی رد میشد میدید به ظاهرم نمیخوره گدا باشم میگفت اقا چی شده اتفاقی افتاده ) توی گوشه به گوشه این شهر بزرگ خاطره دارم ک باهاش حرف میزدم میخندیدم و خاطره دارم ک قشنگ اشک میریختم اشتباهم این بود ک عشقمو خیلی ابراز کردم . دوستم داشت اما خودم باعث شدم از دست بدمش ..البته همیشه عشق اول بخاطر نبود تجربه همین میشه ولی عشق دوم دیگه عشق نیست ک فقط حساب کتاب میکنی طرف کارمنده ، تحصیلات داره ، خوشگله ، باباش فوت کنه چقدر ارث بهش میرسه ، چندتا بچه هستن فردا هر روز مهمون دار نشیم ( الان مواردی دیده شده در مورد خروپف طرف توی خواب هم تحقیق میکنن ) ..
دوست عزیز من یه پسرم و تجربه دوستی و عاشقی هم داشتم فقط چندتا نکته خدمتتون میگم ..
1-پسری اگر فردی رو در حد عشق دوست داشته باشه حتی اگه مغرور باشه حتی شرایطش رو نداشته باشه حتما حتما حتما جلو میاد .. من خودم غرور عجیبی داشتم اما شش ماه اصرار کردم از دید روشن فکری صحبت کردم خواستم متقاعدش کنم منو نمیخواست ولی بهش محبت میکردم نگرانش میشدم و به خودم اومدم دیدم یکساله دارم رسما التماس میکنم اونم چه التماسی .. خودشم باورش نمیشد سرش گیج رفته بود
2- بهش ابرازه علاقه کردی 98 درصد منتظر عذاب باش .. عشق دقیقا یه بازیه درست و هوشیار باید بازی کنی . گاهی از عشقش داری میمیری ولی سعی میکنی بهش نگی اگه میخوای حفظش کنی این راهشه .. توی روابط هم همینوطور باید اینقدر مغرور رفتار کنی ک وقتی خوشحالت کرد بهش اس دادی دوستت دارم تا صبح روی تخت وارو بالانس بزنه از خوشحالی ( اگه این تجربه رو دو سال پیش داشتم کسی ک اندازه همه ی عالم هستی عاشقشم رو جوری عاشق میکردم جواب پیامش رو ندم بره زیر سِرُم )
3-خواب رو تو دیدی برای اون اقا پوئن مثبتش نکن .. بهش هم نگو ک بدتر خودشو بالا میبینه و دور میشه .. من خودم یه دختر خانوم خوب و با ایمان بهم گفت خوابتو دیدم توی یه خونه کاهگلی ک پر از دود بود ک از خونه ی بغلی اتیش گرفته بود میومد میگفت دستمو گذاشتم روی شونت با هم رفتم اما وقتی بیدار شدم غم عجیبی ته دلم بود حس میکردم دوستت دارم ولی بهت نمیرسم وقتی تعبیرش رو گرفتم خونه کاهگلی ثروت و دود هم شهرت تعبیر شد اما من به اون دختر گفتم هیچ حسی بهت ندارم یه مدت موند اصرار کرد دوسم داشت بهم احترام میذاشت میگفت کمکت میکنم فراموشش کنی با همه چی میسازم اما من نخواستمش و دنبال یکی دیگه بودم ک التماسش میکردم ..
باقیش باشه برای پست بعدی ک میدونم هفته دیگه میزاری .. (من خودم کشیدم این روزا رو و میکشم همچنان اینقدر دیوونه بودم یه بار گوشه خیابون نشستم گریه میکردم تقریبا خلوت بود هرکی رد میشد میدید به ظاهرم نمیخوره گدا باشم میگفت اقا چی شده اتفاقی افتاده ) توی گوشه به گوشه این شهر بزرگ خاطره دارم ک باهاش حرف میزدم میخندیدم و خاطره دارم ک قشنگ اشک میریختم اشتباهم این بود ک عشقمو خیلی ابراز کردم . دوستم داشت اما خودم باعث شدم از دست بدمش ..البته همیشه عشق اول بخاطر نبود تجربه همین میشه ولی عشق دوم دیگه عشق نیست ک فقط حساب کتاب میکنی طرف کارمنده ، تحصیلات داره ، خوشگله ، باباش فوت کنه چقدر ارث بهش میرسه ، چندتا بچه هستن فردا هر روز مهمون دار نشیم ( الان مواردی دیده شده در مورد خروپف طرف توی خواب هم تحقیق میکنن ) ..