دین‌شناسی

اسلام و لیبرالسیم با یکدیگر قابل جمع نیستند.

اسلام عقیده را آزاد می داند ولی نسبت به آن بی تفاوت نیست.

اسلام با برده‌داری مخالف است، اما نمی‌توانست در همان اول کار تمام بردگان را آزاد کند، زیرا در این‌صورت جامعه به فساد و تباهی کشیده می‌شد.

آموزه‌های دینی تأکید دارند؛ عقلانیت و دین‌داری هم‌راستا و مکمل یکدیگرند. چون دست عقل از مسائلی مانند معاد و مناطات احکام، کوتاه است و به مکمل دین نیاز دارد و از آنجاکه اثبات عقائد دینی تنها به‌صرف گزاره‌های دینی مستلزم دور بوده و اشکال دارد، لذا به  مکمل عقل محتاج است.

اسلام دین اندیشه و تعقل است، از این‌رو در طول تاریخ افراد دانشمند زیادی جذب اسلام شده‌اند.

برای لزوم و وجوب پی‌جویی از دین، علاوه بر دلائل عقلی، دلائل نقلی بسیاری از متون کتب مقدس ادیان الهی و روایات وجود دارد که دلالت دارند بر اینکه بر هر انسانی واجب و ضروری است برای کشف دین و حقائق دینی تا حد توانش تلاش کند.

-عقل و شرع، بر عهده آنان که از دین آگاهی دارند، واجب کرده که معارف دین را به ناآگاهان بیاموزند.

مستضعفان اعتقادی که توانایی نیل به حق را نداشته‌اند، تکلیف برایشان فعلیت نیافته و نه کافر محسوب می‌شوند و نه مومن؛ و خداوند با آنان همانند اطفال، در قیامت معامله خواهد کرد.

زن در اسلام دارای مقام بلندی است، با این وجود اگر به برخی از وظایف خویش عمل نکرد، اسلام برای اعمال حق مرد، برخی از محدودیت‌ها را برای زن قرار داده است.

-گرچه خدا با علمش بر حاجات ما آگاهی دارد، لکن خدای متعال غنی بالذات است و انسان فقیر بالذات. پس انسان باید ذاتا خواهان و سائل درگاه حق باشد و خدا نیز ذاتا اجابت کننده است.

 دین اسلام جامع بوده و به تمام نیازهای ثابت و متغیر بشر پاسخ داده است.

- اسلام با خرافات و اوهام مبارزه کرده و پاسخی مناسب به سوالات اساسی انسان است و ندای فطرت انسان که از درون خدا را طلب می‌کند.