اخبار غیبی فراوانی از امام هادی(علیهالسلام) در کتب روایی شیعه نقل شده که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم.
شبهه: برخی از روشنفکران کنونی، با اینکه خود را شیعه مینامند، اما مهمترین اعتقادات شیعه در مورد امام معصوم را انکار کرده و میگویند: امام، علم غیب ندارد و هر کس هم بگوید که امام غیب میداند، غلو کرده است و غالی است، روایات علم غیب نیز همگی از غالیان هستند.
پاسخ: اگر کسی به منابع روایی شیعه نگاه مختصری داشته باشد، نادرستی و مغرضانه بودن این نظررا به خوبی تصدیق خواهد کرد؛ چرا که در اکثر کتب روایی شیعه اخبار غیبی ائمه اطهار(علیهمالسلام) نقل شده است و از کتب معتبر بوده و در بین راویان آنها، راوی غالی وجود ندارد و به صرف اینکه این روایت با پیشفرضهای من مخالف است، نمیتوان آن روایت را از غلات دانست و کنار زد. این اخبار غیبی از تمام ائمه اطهار(علیهمالسلام) نقل شده است، در مطالب قبلی برخی از اخبارات غیبی ائمه اطهار(علیهمالسلام) را بیان کردیم،[1] در این مطلب برخی از اخبارات غیبی امام هادی(علیهالسلام) را بیان میکنیم:
1. خبر دادن به مرگ متوکل: ابوالقاسم بغدادی از شخصی به نام زرّافه نقل میکند: «متوکل عباسی دستور داد امام هادی(علیهالسلام) در روز تشریفات -که «یومالسلام» نامیده میشد- همراه با مردم شرکت کند. وزیرش «فتح بن خاقان» مخالف این تصمیم بود، ولی متوکل ستمگر گفت: «این کار حتماً باید انجام گیرد!». سرانجام حضرت را مجبور کردند با پای پیاده در راهپیمایی شرکت کند، ... و آنگاه فرمود: «من در پیشگاه الهی از ناقه حضرت صالح کمارزشتر نیستم و شما تا سه روز در این دنیا بگذرانید، وعده خدا را حتمی خواهید یافت». زرافه در ادامه میگوید: «در همسایگی من معلم شیعهای بود که من گاهی با او شوخی میکردم. به او گفتم: امام شما چنین میگفت و مثل اینکه ناراحت بود. آن معلم عارف با شنیدن سخنان من گفت: اگر امام هادی(علیهالسلام) چنین سخنانی فرموده باشد، متوکل، پس از سه روز دیگر میمیرد و یا اینکه به قتل میرسد. تو اگر اموالی در خانه او داری، احتیاط کرده، آنها را بیرون ببر». زرافه (که حاجب متوکل بود) میگوید: «من از شنیدن سخنان او ناراحت شدم و حتی سخنان ناروا به او گفتم و بلافاصله از او جدا شدم؛ ولی بعد، مقداری فکر کردم، دیدم سخنان نادرستی نگفته است، مناسب است احتیاط کنم و اموال خود را از خانه متوکل بیرون ببرم. اگر سخنان معلم راست بود، ضرری نمیکنم و اگر هم حقیقت نداشت، زحمت چندانی متحمل نشدهام. اموالم را بیرون بردم. روز سوم «منتصر» پسر متوکل به پدرش حمله کرد، او و کابینه او را به جهنم واصل نمود. من هم که به برکت امام هادی(علیهالسلام) جان سالم به در بردم و اموالم نیز سالم مانده بود، خدمت حضرت شرفیاب شدم و به ولایت و امامت او اعتقاد پیدا کردم»[2].
2. خبر دادن به برکناری قاضی بعد از دو ماه: «ایوب بن نوح» میگوید: نامهای به امام هادی(علیهالسلام) نوشتم و در آن از «جعفر بن عبد الواحد» قاضی وقت شکایت کردم که به من تعرض کرده و بسیار من را اذیت میکند؛ حضرت در پاسخ نوشتند: «امر او دو ماه دیگر به پایان خواهد رسید» دقیقا بعد از دو ماه از کوفه عزل شده و از شر او راحت شدیم»[3].
____________________________________________________
پینوشت
[1]. برای مطالعه به این مطلب و این مطلب و این مطلب مراجعه کنید.
[2]. راوندی، قطب الدين، سعيد بن هبة الله، الخرائج و الجرائح، چاپ اول، مؤسسه امام مهدى(عج)، قم، 1409 ق، ج1، ص 402؛ مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، بيروت، چاپ دوم، 1403 ق، ج50، ص 147.
[3]. الخرائج و الجرائح، ج1، ص 399؛ عاملى، محمد بن حسن، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، اعلمى، بيروت، چاپ اول، 1425 ق، ج4، ص 442.
شبهه: برخی از روشنفکران کنونی مهمترین اعتقادات شیعه در مورد امام معصوم را انکار کرده و میگویند: امام، علم غیب ندارد و هر کس هم بگوید که امام غیب میداند، غلو کرده است و غالی است.
پاسخ: اخبار غیبی از تمام ائمه اطهار(علیهمالسلام) به ما رسیده است که نمیتوان به این راحتی همه آنها را دروغ و غالی دانست، در این مطلب برخی از اخبار غیبی امام هادی(علیهالسلام) را بیان میکنیم.