ازدواج خواهر کوچکتر با وجود داشتن خواهر بزرگتر مجرد

09:47 - 1399/11/01
ازدواج خواهر کوچکتر

ازدواج خواهر کوچکتر با وجود داشتن خواهر بزرگتر مجرد

من دختری21 ساله هستم که یه خواهر بزرگتر از خودم دارم که هنوز ازدواج نکرده خواستگار زیاد میاد واسش ولی دفعه اول که میان دیگه خبری ازشون نمیشه و نمی‌پسندن خواهرم را.

از یه طرف ناراحتم که خواهرم هنوز ازدواج نکرده و 25سالشه از یه طرف هم روی روحیه‌اش تاثیر میذاره این اومدن و رفتن خاستگارا که دیگه برنمی گردند.

واسه خودمم ناراحتم چون منم میخوام ازدواج کنم ولی چون باید خواهر بزرگترم اول ازدواج کنه بعد من خواستگارا باید برای اون بیاد و من نمیتونم فعلا فکرازدواج بکنم.

ازتون راهنمایی میخوام بگین چیکارکنم تا مامانم این شانس را به منم بده تا خودم را نشون بدم شاید خاستگارا من را پسندیدن و تونستم ازدواج کنم؟

***جواب:

سلام

اگه مادر شما معتقده که حتما باید اول خواهر شما عروس بشه تا بعد نوبت شما برسه شما باید در جهت تغییر فکرش اقدام کنید و در قدم اول تمایلتون رو به ازدواج بهش بفهمونید و در قدم بعدی موارد زیر رو بهش بگید

اول اینکه : به خواهرم نگاه کنید که سنش بالا رفته و ازدواجش سخت شده پس منم مثل خواهرم نشدم اجازه بدید برای منم خواستگار بیاد

دوم اینکه : اگر فرضا برای خواهرم تا اخر خواستگار نیومد شما راضی هستید من مثل خیلی از دخترایی که سنشون بالا رفته تا اخر عمر از ازدواج محروم بشم؟

سوم اینکه : چه تضمینی هست که اگه سن من بالا بره بتونم ازدواج خوبی داشته باشم؟ چون هرچه سنم بالاتر بره احتمالا مجبور می‌شم نسبت به شرایط خواستگار بیشتر کوتاه بیام در صورتی که الان بخاطر زیادی خواستگار به راحتی می‌تونم ازدواج خوبی داشته باشم

چهارم اینکه :شاید خدا کلید ازدواج خواهرم رو در ازدواج من قرار داده باشه یعنی از کجا می‌دونید شاید خدا به خاطر مصلحتی که ما نمی‌دونیم مقدر کرده باشه که ازدواج اون وابسته به ازدواج من باشه

پنجم اینکه : از کجا می‌دونید شاید اون فردی که بالاخره همسر خواهر من خواهد شد از فامیلها یا اشناهای کسی باشه من باهاش ازدواج خواهم کرد یا از طریق اونا معرفی بشه، پس وقتی که شما با ازدواج من موافقت نمی‌کنید، با این کارتون علاوه بر من، ازدواج خواهرم رو هم به تاخیر می‌اندازید.

این موارد رو وقت و بی وقت گاه و بی گاه این قدر بگید و اصرار کنید که مادر راضی بشه

همچنین از خواهرتون هم بخواهید که رضایتش رو برای ازدواج شما به مادرتون اعلام کنه

موفق باشید

واسه خودمم ناراحتم چون منم میخوام ازدواج کنم ولی چون باید خواهر بزرگترم اول ازدواج کنه بعد من خواستگارا باید برای اون بیاد و من نمیتونم فعلا فکرازدواج بکنم...

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 2 =
*****