-به چیزی که داری راضی باش!
علی( با ناراحتی) میگه:
بابا ببین مادر محمدجواد براش یک دوچرخه دندهای 10 میلیونتومانی خریده. چرا باید دوست من بهترین دوچرخهها را سوار بشه ولی من یک دوچرخه ساده داشته باشم؟ من هم یک دوچرخه دندهای مثل دوچرخه محمدجواد میخواهم.
پدر( با آرامش و لبخند) میگوید:
پسرم ما باید پولمان را جمع کنیم تا بتونیم برای برادرت که تازه سهماهه شده لباس و پوشک بخریم.
علی: بابا! من دوچرخه میخوام؛ چرا باید ما اینقدر فقیر باشیم؟ و آنها اینقدر پولدار؟
پدر( با صدایی پر و رسا) : پسرم! انسان باید همیشه قدر نعمتهایی را که دارد، بداند و از خدا بهخاطر آن ها تشکر کند؛ این کار باعث میشه خدا نعمتهای دیگری به او بده؛ البته خود انسان هم باید بیشترین تلاش خودش را بکند تا به خواستهها و آرزوهایش برسد. حالا بیا قول مردانه بدیم که برای رسیدن به آرزوهای خودمان نهایت سعی و تلاش را بکنیم.
علی: بابا جون! محمدجواد گوشی دارد، دوچرخه دارد، کلی اسباببازی دارد، همه چیز دارد، این من هستم که هیچی ندارم.
پدر علی:
این طور نیست پسر عزیزم! تابهحال به این فکر کردی که تو یک داداش خوشگل داری؟و محمد جواد نداره؟ میدونی داداش در کودکی همبازی و در بزرگسالی یار و یاور برادرش هست؟ دوست داشتی تو جای او بودی ولی دوچرخه دندهای سوار میشدی؟
علی میگوید:
راست میگی بابا، محمدجواد هر وقت داداش من رو میبینه صورتش رو می بوسه و با ناراحتی میگه: خوش به حالت هم داداش داری وهم مامان م بابات کنارت هستند، مامان و بابای من از هم جدا شده اند بابای من جای دیگه ای زندگی می کنه و مامانم هم سر کار میره و من بیشتر روز ها را تنهای تنها هستم و گاهی وقتها یک گوشه می نشینم و به حال خودم گریه می کنم.
علی: حالا که خوب فکر میکنم میبینم من چیزهایی دارم که اون نداره چیزهای مهمی که نمی شود از هیچ جا و به هیچ قیمتی خرید.
پدر علی: آفرین به پسر عاقل و شاکرم!
#دانش_آموزی
#شکر نعمت
#نمایشنامه کوتاه