ایرانیان هرگز با زور شمشیر و سرنیزه مسلمان نشده بلکه با اختیار و قبول منطق و برهان های متقن از ناحیه مسلمانان، اسلام را پذیرفتند.
برخی از مستشرقان غربی و شرقی بر این باورند که اسلام به زور شمشیر و با کشتار وحشیانه در ایران ساری و جاری شد. آنها با استناد به برخی نبردها مانند قادسیه که کشتار زیادی در آن صورت گرفت، این جنایت را به مسلمانان سرایت داده و اسلام را دین شمشیر و خون معرفی میکنند..
در پاسخ به این شبهه میگوییم:
1. بر اساس منابع تاریخی، چگونگی فتح مناطق مختلف امپراتوری ایران یکسان نبوده است، چنانکه در فتح مدائن و نبرد قادسیه فتح به سبب جنگ های نفس گیر به طول انجامید اما در بیشتر مناطق فتح با حداقل خون ریزی و با تسلیم، صلح و سازش و تعیین خراج به سامان رسیده است.[1]
2. درباره علل پیروزی و ورود اسلام به ایران دلایل مختلفی وجود دارد و نمیتوان گفت به زور شمشیر و کشتار بوده است. قبل از ورود اسلام به ایران، امپراتوری ساسانی دچار انحطاط تمدنی و فرهنگی شدیدی بوده است. در این دوران ما شاهد موجی از اعتراضات و ناخشنودی مردم از حکومت ساسانی، بیدادگری شاهان، تجملپرستی کارگزاران ساسانی، تبعیضها، امتیازات طبقاتی، بی روح شدن آیین زرتشتی، خستگی و فقدان انگیزههای دفاعی در سطوح متفاوت فرماندهی تا سربازان معمولی، همراهی فعال مسیحیان عرب مجاور مرزهای امپراطوری ساسانی با عرب های مسلمان و مهاجم، جذابیت و دل نشین بودن اصول وحدت و برابری و عدالت خواهی اسلام، ایمان جنگجویان مسلمان و تعصب نسبت به اعتقادات و ... هستیم.[2] این عوامل در کنار سر دادن شعارهای عدالت خواهی، برابری، برادری از طرف مسلمانان سبب شد تا مجوسیان با آغوشی باز از اسلام استقبال کرده و پس از آن به صورت تدریجی گسترش پیدا کرد.
3. تنها در دو نبرد قادسیه و فتح مدائن پیروزی مسلمانان به طول انجامید. در این دو نبرد مسلمانان تلاش کردند تا با مصالحه به نتیجه رسیده و اهداف اسلام را به پیش ببرند. با اینکه سپاه اسلام سه بار سفیر اعزام نمود و با سپهسالار سپاه ساسانی، رستم فرخ زاد به گفتگو نشستند تا از طریق تعامل و گفتگوی مسالمت آمیز جلوی جنگ گرفته شود اما در نهایت فرماندهان با سخنان سفرای اسلامی موافقت ننموده و در نهایت به جنگ و شکست سپاه ساسانی ختم شد. در این نبرد چنانکه صاحب نظران حوزه تاریخ بیان کرده ابتدا گفتگوها مسالمت آمیز و نتیجه آن قبول اسلام یا دادن جزیه از ناحیه دولت ساسانی و برگشت مسلمانان به مرزهای خود بوده است، هر چند رستم تلاش کرد تا فرماندهان را متقاعد کند اما نتیجه نداد و سرانجام به جنگ ختم شد.[3]
4. شواهد تاریخی نشان می دهد که مسلمانان هرگز در صدد سرکوب عقاید مردم و تحمیل اسلام به آنها نبودند و پیروان ادیان مختلف را در حفظ عقاید و آداب خود آزاد گذاشته و به اخذ مختصر جزیه ای که کمتر از دولت ساسانی و برای حفظ امنیت آنها بوده اقدام نمودند.[4]
5. برخلاف ادعایی که شده اسلام با زور شمشیر وارد و یا ترویج نشده است بلکه به صورت تدریجی و طی چندین قرن گسترش پیدا کرد. شواهد تاریخی و جغرافیایی نشان میدهد تا اواخر قرن پنجم ایران همچنان پایگاه زرتشتی ها و معابد آنها بوده و زندگی مسالمتآمیزی در کنار مسلمانان داشتهاند.[5] قم، اهواز، منطقه جبال، شیراز و ... از جمله پایگاههای فعال زرتشتیان بوده است.
6. اگر قرار بود دینی با زور بر مردم ایران تحمیل شود و مردم بپذیرند باید در حمله مغول که با کشتار زیادی همراه بود ایرانیان به سلوک و آیین مغولیها در میآمدند در حالی که چنین نبوده و هیچ مسلمانی تغییر دین نداده است.
7. چنین نیست که ایرانیان پس از حمله سپاه اسلام و کشتار و زور شمشیر و سرنیزه اسلام را پذیرفتند بلکه قبل از ورود اسلام به ایران و در عصر پیامبر (ص) گروهی از ایرانیان مانند سلمان فارسی و برخی از عجمانی که در یمن بودند به پیامبر (ص) ایمان آورده و به آیین اسلام در آمدند.
پس در نتیجه ایرانیان هرگز با زور شمشیر و سرنیزه مسلمان نشدند بلکه اسلام آوردن ایرانیان با منطق و برهان و به صورت تدریجی بوده است. در قبول اسلام از ناحیه ایرانیان علتهای مختلفی وجود دارد که فساد درباریان، شکاف طبقاتی، اخلاق مسلمانان، سر دادن شعارهای اسلامی مبنی بر عدالت، برابری و ... از جمله آنهاست.
پینوشت:
1. تاریخ طبری، ج 2، ص 551 - 552؛ ج 3، ص 259 - 260؛ الفتوح، ص 210 - 223 - 261 و ... . برای مطالعه بیشتر: ترکمنی آذر، تحلیلی بر قراردادهای صلح مسلمانان با ایرانیان، مجله فرهنگ، زمستان 87، ص 75 - 79.
2. نصیری، تاریخ تحلیلی صدر اسلام، ص 201 - 202.
3. تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 27؛ زرگری نژاد، تاریخ اسلام،97 - 110.
4. فرهمند، سیری در تطور خلافت اسلامی، ص 52 - 53.
5. مروج الذهب، ذیل فصل: فى ذکر الاخبار عن بیوت النیران و غیرها، ص ۳۸۲.
سابقه مسلمان شدن ایرانیان به قبل از حمله اعراب مسلمان به ایران برمیگردد. پس از آن نیز ایرانیان به صورت تدریجی آیین اسلام را پذیرفتند. شواهد تاریخی نشان میدهد به غیر از چند نبرد از جمله قادسیه که فتح آن با خشونت از ناحیه ایرانیان همراه بود، بقیه مناطق ایران با خون ریزی کم و با صلح و سازش به دست مسلمانان افتاد. علت های مختلفی در سقوط امپراتوری ساسانی و استقبال مردم از سپاه اسلام وجود دارد که شکاف طبقاتی، فساد شاهان و کارگزاران دولتی، بی روح شدن آیین زرتشتی از جمله آنهاست.