با توجه به علتهای خروج امام حسین علیهالسلام از مدینه، هرگز نمیتوان معنای «هرب» را به معنای فرار از روی ترس و... معنی کرد؛ زیرا بیعت کردن با یزید امنیت ظاهری بیشتری برای امام حسین (علیه السلام) داشت.
حرکت امام حسین از مدینه برای اصلاح یا فرار؟
در مورد خارج شدن امام حسین (علیهالسلام) از مدینه روایتی را تفسیر قمی نقل کرده است که ظاهر آن فرار امام حسین (علیه السلام) است. و آن اینکه: «الَّذينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَق؛ قَالَ الْحُسَيْنُ (علیه السلام) حِينَ طَلَبَهُ يَزِيدُ لَعَنَهُ اللَّهُ لِيَحْمِلَهُ إِلَى الشَّامِ فَهَرَبَ إِلَى الْكُوفَةِ وَ قُتِلَ بِالطَّفِّ؛[1] همانان كه به ناحق از خانه هايشان اخراج شدند [و گناه و جرمى نداشتند] جز اينكه مىگفتند: پروردگار ما خدا است، زمانی که یزید، امام حسین (علیه السلام) را برای بیعت طلب کرد این آیه را خواند و به سرعت به سوی کوفه حرکت کرد و در کربلا به شهادت رسید.»
برای روشن شدن مطلب، ابتدا به معنای «هرب» و سپس به خارج شدن امام حسین (علیه السلام) از مدینه پرداخته میشود.
معنای «هرب»
واژهشناسان معنای «هرب» را مطلق حركت همراه با سرعت گرفتهاند و گفتهاند که به معنای حرکت سریعی است که برای رهایی از گرفتاری کسی، به او پشت میکند.[2]
کلمه «هرب» یک بار در قرآن به کار رفته است، «وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَ لَنْ نُعْجِزَهُ هَرَبا؛[3] و ما چنين دانستهايم كه هرگز در زمين بر قدرت خدا غلبه و از محيط اقتدارش نمیتوانیم فرار كنیم.»
با توجه به این آیه معنای «هرب» یعنی خارج شدن از سلطنت خدا. نوعی فرار که منجر به خارج شدن از سلطنت و تسلط خداست. پس معنای «هرب» به معنای خارج شدن از سلطنت و حکومت کسی است برای اینکه گرفتار او نشود.
پس امام حسین (علیه السلام)، به دلیل گرفتار نشدن به سلطنت پر از فسق و فجور یزید، از مدینه خارج شد. و این معنای «هرب» است.
علت خارج شدن امام حسین از مدینه
بعد از مرگ معاویه، علیرغم همه مخالفتهای بزرگان، یزید به تخت سلطنت نشست. یزید بر خلاف پدرش معاویه، انسانی سگباز و میمونباز و هوسران بود.[4] حتی برخی بر این عقیدهاند که یزید تحت سرپرستی مسیحیان رشد کرده است.[5]
آنقدر فسق و فجور یزید و هوسرانیهای او زیاد شده بود که حتی دو شهر مذهبی مکه و مدینه نیز تحت تاثیر قرار گرفته بود و شرابخواری و گناه به دست کارگزاران او در این دو شهر به صورت علنی رواج یافت.[6]
در پی این هوسرانیها، یزید در زمان حکومتش هرگونه مخالفتی را سرکوب میکرد. به همین خاطر در روز نخست، نامهای به حاکم مدینه نوشت و او را از مرگ معاویه مطلع ساخت و به او دستور داد که از حسین بن علی(علیهما السلام) و... به زور بیعت بگیرد و هر کس نپذیرفت گردنش را بزند.[7]
پیامدهای منفی بیعت امام حسین (علیه السلام) با یزید
امام حسین (علیهالسلام) بیعت با یزید را به شدت رد کرد و فرمود: «يَزِيدُ رَجُلٌ فَاسِقٌ شَارِبُ الْخَمْرِ قَاتِلُ النَّفْسِ الْمُحَرَّمَةِ مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ وَ مِثْلِي لَا يُبَايِعُ مِثْلَه؛[8] یزید مردی فاسق، شراب خوار، کشنده انسان های بیگناه، دارای فسق علنی است و کسی مثل من هرگز با کسی مثل یزید بیعت نمیکند.» اگر امام حسین (علیهالسلام) با یزید بیعت میکرد دارای پیامدهای زیادی بود که به برخی از آنها اشاره میشود.
1.ذلت امام و نابودی اسلام.
امویان به شدت دنبال نابودی اسلام و برگرداندن مردم به همان اعرابیگری و در نتیجه سلطنت و زورگویی بر انسانهای بیگناه جامعه بودند. این مطلب را معاویه به صراحت گفت. از باب نمونه: زمانی که مغیره از معاویه درخواست میکند که دست از اذیت علویان بردارد میگوید: هرگز! تا نام پیامبر را از اذان حذف و دفن نکنم آرام نمیگیرم.[9]
2.به رسمیت شناختن حکومت نامشروع یزید
اگر با بیعت امام حسین (علیهالسلام) سلطنت یزید رسمیت مییافت، زمینه موروثیشدن حکومت فراهم میشد و به دین اسلام آسیبهای جدی میرسید بلکه کم کم در صدد حذف اسلام برمیآمدند؛ زیرا خود یزید به صراحت به این مطالب اشاره میکرد که «فلا خَبَرٌ جَاءَ وَ لَا وَحْيٌ نَزَلَ؛[10] هیچ خبری از آسمان نیامده و هیچ وحیی نازل نشده است.» این شعر دلالت بر کفر یزید دارد؛ زیرا همه چیز را انکار کرده است.
علاوه بر اینکه با مسلط شدن فردی بیلیاقت و فاسد بر مردم و الگو شدن او، مردم به گمراهی کشیده میشوند؛ در حالیکه خداوند متعال، پیامبر (صلی الله علیه و آله) را الگوی مردم قرار داده است.[11]
دیدگاه اهل سنت نسبت به یزید
گروهی از اهل سنت مانند «احمد بن حنبل»، «ذهبی»، «ابن عماد حنبلی»، «ابن جوزی» و «ابن خلدون» نقل شده که معتقد به لعن یزید هستند.[12]
برخی دیگر با پرداختن به دلایل لعن یزید، میگویند: یزید علاوه بر اینکه احترام حرم پیامبر (صلی الله علیه و آله) را نگه نداشت، برخلاف دستور او، امام حسین (علیهالسلام) را شهید کرد و سپس، به سرِ بریده او و خاندانش بیاحترامی نمود.[13]
نتیجه اینکه: امام حسین (علیه السلام) از چنین فردی هوسران و از چنین سلطنتی فاسق و برای چنین اهداف مقدسی بود که از مدینه خارج شد. اگر «هرب» به معنای فرار هم باشد باز اشکالی پیش نمیآید؛ زیرا به معنای فرار از حکومت فاسق و سلطنت جور، به پناهگاه امن است و این معنی نیز در قرآن کریم آمده است.[14]
پی نوشت
[1]. تفسیر قمی، ج2، ص74.
[2]. التحقیق، ج11، ص251.
[3]. سوره جن، آیه12.
[4]. بنیامیه در تاریخ، قیهی، ص۳۳؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۰؛ انساب الاشراف، ج۵، ص۲۹۷.
[5]. الاغانی، ابوالفرج اصفهانی، ج۱۷، ص۳۰۱.
[6]. مروج الذهب، ج۳، ص۶۸.
[7]. مروج الذهب، ج۳، ص۶۷؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۷۷.
[8]. بحار الانوار، ج44، ص225.
[9]. الصحیح من سیره النبی (صلی الله علیه و آله)، ج 1، ص 24؛ مروج الذهب، ج 3، ص 454.
[10]. سیره ابن هشام، ج5، ص97.
[11]. سوره احزاب، آیه21.
[12]. پژوهشی سزا در بایدها و نبایدهای ناسزا، عباسآبادی، ص۹۰-۹۱.
[13]. الرد علی المتعصب العنید المانع من ذم الیزید، ابن جوزی، ص۱۳.
[14]. سوره ذاریات، آیه 50.
کلمه «هرب» به معنای حرکت با سرعت است و اگر به معنای فرار نیز گرفته شده است همیشه معنای منفی فرار از ترس، مراد نیست؛ زیرا در قرآن کریم فرار به سمت خدا مطرح شده است؛ یعنی از دنیا و سختیهای آن و حتی از گناهان باید به سمت خدا فرار کرد. در مورد امام حسین (علیهالسلام) نیز همین معنی مطرح است؛ زیرا امام حسین (علیهالسلام) از سلطنت پر از فسق و گناه و هوسرانی یزید خارج شد و به آن پشت کرد تا امت جدش را اصلاح کند.