قوانین طالبان مخالف یا هماهنگ با اسلام

10:20 - 1400/08/09

قوانین و مبانی دینی جدید طالبان برگرفته از سلفیه و قوانین «ظاهر شاه» بوده است.

قوانین طالبان مخالف یا هماهنگ با اسلام

طالبان معتقدند تمام احکام اسلام مو به مو باید در جوامع اسلامی پیاده شود و تخطی از این فرامین جرم و انجام دهنده مستحق شدید ترین مجازات خواهد بود. حال سؤال این است که آیا قوانین طالبان مخالف با قوانین اسلام است یا هماهنگ با آن؟ تعامل طالبان با مردم و جریان های سیاسی با چه اهدافی پی گیری می شود؟

برای رسیدن به پاسخ این سؤالات لازم است تا آن را تحت چند محور مورد بحث و بررسی قرار دهیم:

نخست: شناخت‌نامه طالبان
طالبان گروه مسلحِ سلفی قوم پشتون در افغانستان هستند که هسته اولیه آن‌ها در سال 1373 شمسی در پاکسان توسط بنیادگرایان سنتی شکل گرفت و پس از قدرت گرفتن نسبی با تحریک عده‌ای از عالمان برجسته تشویق به جهاد و انجام وظیفه دینی برای پاکسازی افغانستان شدند.[1]

ورود این گروه در افغانستان به تدریج با استقبال گروهی از قبایل سنی مذهب روبه رو شد و به مرور زمان به سبب جنگ های داخلی و مشکلات اقتصادی و اجتماعی دولت ها اندیشه و افکار آنان مورد قبول افکار عمومی قرار گرفت[2] و منجر به پیوستن سنی‌های بنیادگرای تاجیک و ازبک (بَدِخشان و مناطق شمال افغانستان)، مجاهدین عرب، چچن و ازبکستانی، و نیز پشتون‌هایی که در دولت‌های کمونیستی افغانستان همکاری و تجربه داشتند، به این گروه شدند.[3]

اعزام نیرو به مراکز شیعه نشین راهبرد جریان سلفی بود تا از این طریق مجاهدین و شیعیان را که از نگاه آنان فاسد و خارج از دین شمرده می شدند قتل و عام کرده و مسیر را برای شکل گیری خلافت اسلامی هموار کنند.[4]

جریان سلفی طالبان به مرور زمان مورد توجه جریان های سیاسی و قدرت های منطقه و فرا منطقه قرار گرفت و کمک های شایانی برای سامان دهی و حضور فعال آنان در افغانستان ارسال شد. هدف اصلی از این حمایت‌ها جلوگیری از نفوذ ایران در منطقه است.[5]

این گروه از زمان شکل گیری تا کنون چندین بار موفق به تشکیل حکومت محلی و ملی در افغانسان شدند، در سال 1373 ش حکومت محلی خود را در قندهار تشکیل دادند،[6]
پس از آن در مهر 1375 با تصرف ارگ ریاست جمهوری به قدرت رسیدند و تا سال 1380 قبل از حمله به برج های دوقلو بر بیشتر مناطق افغانستان ادامه داشت پس از آن آمریکا به همین بهانه به پایگاه‌های طالبان حمله و حکومت آنها را ساقط کرد.[7]

پس از 20 سال کناره گیری اجباری از قدرت و کشمکش های سیاسی با دولت های قبل و نیز کشتارهای خونین با نیروهای دولتی و مردمی در مرداد 1400 مجددا ارگ ریاست جمهوری را دوباره تصرف و اعلام امارت اسلامی نمودند.[8]

دو: مبانی فکری و دینی طالبان
مبانی فکری طالبان برگرفته از مکتب دیوبندی هند و سلفیه است. آنها تنها راه فاضله شدن جوامع اسلامی را در پیاده شدن تمام سنت های رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله)می‌دانند از این رو برای محقق شدن آن تلاش نموده و گاهی به سبب افراط در جاری شدن احکام الهی، اقدام به کشتار مخالفان می کنند.

از مهمترین اصول زیربنایی اعتقادی طالبان موضوع خلافت است که معتقدند باید شکل گیری حکومت ها بر پایه خلافت و امارت باشد. این نگاه به حکومت‌داری، حذف احزاب و مردم را از تصمیم گیری کلان سیاسی در پی خواهد داشت.[9]

بنابر این احیای الگوی زندگی سلفی، تشکیل نظام خلافت و امارت، حفظ برتری سیاسی قومی از مهمترین باورها و اهداف این جریان مذهبی است.

سه: قوانین طالبان مخالف یا هماهنگ با اسلام 

با قدرت گرفتن طالبان و تکیه بر اریکه قدرت، دین رسمی افغانستان اسلام حنفی معرفی شد.[10] مبانی دینی آنها همان مبانی دینی اهل سنت حنفی و بیشتر ناظر به فرامین قرآنی است. این فرامین شرعی در بندهای مختلف در سال 2008 بنابر گفته خود طالبان بر مبنای قرآن سامان دهی شده است. این قوانین شامل 13 فصل است و بايدها و نبايدهاي افکار این گروه سلفی را مشخص مي‌كند.

از جمله این قوانین می‌‌توان از: اجرای حکم کافر حربی و جاسوس مفسد فی الارض مبنی بر کشتن، مبادله یا دریافت فدیه به نفع مسلمانان و اختیارات مربوط به آن تنها با امام (ملا محمد عمر) است؛ بیان احساسات و دیدگاه ها تنها بر پایه قانون مجاز است؛ حجاب زنان در همه محافل عمومی اجباری و تحصیل آنها در محدوده شریعت باید باشد؛ قطع دست‌ها برای امنیت در مقابل اشرار و دزدان ضروری است؛ گوش دادن به موسیقی حتی در تاکسی ها ممنون وانجام دهنده آن مجرم و مستحق مجازات است؛ گذاشتن عمامه و ریش در ادارات دولتی لازم و فرد خطاکار مجرم است، یاد نمود.[11]
این قوانین هر چند برخی از آنها با قوانین حقیقی اسلام مطابقت دارد اما در پیاده نمودن آنها تا قبل از به قدرت رسیدن و تکیه بر قدرت به نظر می رسید با نهایت افراط و اجبار جاری می‌شد.[12]

امروزه با قدرت گرفتن و تشکیل خلافت اسلامی در افغانستان طالبان رسماً اعلام کردند که دیگر اجازه نمی دهند کسی در قوانین جدید دینی که وضع و ابلاغ نموده دخالت کند چنان‌که ملا نوری مسئول جدید زندان های طالبان در پیامی جدید هشدار داده که «هیچکس حق این را ندارد که به ما بگوید قوانین‌مان باید چطور باشد. ما از اسلام پیروی خواهیم کرد و قوانین خود را در براساس قرآن وضع خواهیم کرد» وی در گفتاری دیگر می‌گوید: «همه مجازات‌ها دوباره احیا می‌شود»[13]

این نگاه نشان می دهد افکار دینی طالبان با گذشته تغییرات زیادی کرده و نشان می دهد کمی از آن افراط دست کشیده و راهی منطقی‌تر را دنبال می کنند چنان که امروزه در برخورد آن‌ها با مردم به خوبی قابل مشاهده است.

به نظر می رسد قوانین اساسی ابلاغ شده به سازمان ها بر مبنای قوانین دوران «ظاهر شاه» با حذف محتوای مغایر شریعت اسلامی و اصول طالبان باشد چنان که سرپرست وزارت دادگستری افغانستان «عبدالحکیم شرعی» بر آن اذعان نموده است.

این قانون اساسی دوران «ظاهر شاه» سومین قانون اساسی افغانستان است که شهریور سال 1343 هجری شمسی با اکثریت آرا توسط «لویه‌جرگه» افغانستان به تصویب رسید و 9 مهرماه توسط ظاهر شاه ابلاغ شد و به صورت رسمی به مرحله اجرا گذاشته شد.[14]

از جمع بندی مطالب نتیجه می‌شود قوانین و مبانی دینی جدید طالبان با رویکرد قرآنی و برگرفته از قوانین سلفیه بوده و به نظر می رسد هرچند هنوز خشونت در اجرای این قوانین وجود دارد اما در دوره جدید کمی از آن کاسته شده و نگاه تعامل و مدارا و آسان گیری بر مردم در پیاده نمودن احکام شرعی بیشتر شده است.

پی‌نوشت
1. احمدی، طالبان: ریشه‌ها، علل ظهور و عوامل رشد، ص۲۶.
2. طنین، افغانستان در قرن بیستم، ص ۳۹۹-۴۱۰.
3. محمد عطایی، وحید مژده، بازی قدرت ها در افغانستان و شکل گیری طالبان: انگیزه های جنگ تنها در مرزهای یک کشور نمی گنجد، چشم انداز ایران، 1387 شماره 53، ص 74.
4. حمید احمدی، طالبان: ریشه‌ها، علل ظهور و عوامل رشد، اطلاعات سیاسی و اقتصادی، 1377، ش 131 و 132، ص 29.
5. بازی قدرت‌ها در افغانستان و شکل‌گیری طالبان، ص 78.
6. همان، طالبان: ریشه‌ها، علل ظهور و عوامل رشد، ص 29.
7. اسماعیل شفیعی، نعیم عیدازویی، نقش حمایت خارجی در احیای طالبان در افغانستان، مطالعات شبه قاره دانشگاه سیستان و بلوچستان، سال پنجم، پاییز 1392، ش 16،  ص 92.
8. خبرگزاری ایسنا، «طالبان وارد کاخ ریاست‌جمهوری شدند»: https://b2n.ir/d16332.
9. محمد اکرم عارفی، مبانی مذهبی و قومی طالبان، دوره 1، سال اول - شماره چهارم - بهار 78، بهار 1378، ص ۲۰۲-۲۰۳.
10. خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، 27 شهریور 1400.
11. شبکه اطلاع رسانی افغانستان، قانون اساسی طالبان منتشر شد، 6 مرداد 1388: https://b2n.ir/m26840
12. بهمنی قاجار، جایگاه سیاسی و اجتماعی شیعیان در افغانستان، ص۴۱-۴۳؛ روزنامه اعتماد، طالبان و تاکتیک های جدید، ۲۲ تیر ۱۴۰0.
13. روزنامه کیهان، ملا نورالدین ترابی از رهبران طالبان: اجرای حکم قطع دست و پا قانون شریعت است؛ ۲ مهر ۱۴۰۰.
14. خبر گزاری تسنیم، طالبان: قانون اساسی دوران «ظاهر شاه» بطور موقت اجرایی می‌شود، 6 مهر 1400: https://b2n.ir/t34927

مبانی فکری طالبان به عنوان یک پدیده نوظهور درون دینی برگرفته از مکتب دیوبندی هند و سلفیه است. هرچند مبانی دینی آنان به اذعان طالبان با رویکرد قرآنی و برگرفته از روش سلفیه است اما خشونت و افراط در اجرا قوانین چیز دیگری را نشان می دهد و نشان می دهد بیشتر قوانین آنان با قوانین قرآنی و سلفیه تطابق ندارد. از جمله این مجازات می‌توان از: قطع شدن دست‌ها برای امنیت جامعه در مقابل اشرار و دزدی‌ها، ضرب و شتم برای کسی که موسیقی گوش دهد یا ریش خود را بتراشد ... یاد نمود. امروزه با به قدرت رسیدن این اقلیت مذهبی و تشکیل امارت و خلافت اسلامی به نظر می رسد کمی از این افراط و خشونت در اجرای احکام کاسته و تعامل بیشتری با مردم و جریان های سیاسی و دینی در نظر گرفته شده است.  

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 0 =
*****