انقلاب اسلامی در راستای تحقق اهداف الهی تشکیل شده است. هر چند جمهوری اسلامی با قله های والای ترسیم شده در دین فاصله دارد، اما با الگوگیری از اهل بیت علیهم السلام در تلاش برای بهتر شدن و رفع نقص ها است.
انقلاب اسلامی به عنوان مصداقی از حکومت اسلامی ، مورد نقد، بررسی و مقایسه با حکومت معصومین علیهم السلام واقع شده است، در حالی که به طور قطع، امامان معصوم علیهم السلام که رهبری حکومت های دینی را بر عهده داشتهاند، با هیچ فرد دیگری قابل مقایسه نیستند و حتی نوع حکومت داری و تصمیماتی که در زمینه ی جامعه گرفته اند نیز با غیر معصوم تفاوت دارد و در واقع عصمت در این موارد هم حاکم است و امام معصوم، هرگز تصمیمی که اشتباه باشد، نمی گیرد.
حکومتی که در رأس آن، امام معصوم باشد، دستاوردهای عظيمی در پی دارد؛ زيرا امام یعنی حاکميت نخبگان و شايستگان حقیقی و همين امر، سبب تأمين مصلحت واقعي مردم و اقتدار نظام اسلامي خواهد شد. ازاینرو در روایات اهلبیت علیهمالسلام، علت سامان بخشی امور جامعه اسلامی و تأمین مصالح مردم و جامعه، نظم و انسجام جامعه، از برکات امامت بیانشده است.
حضرت امیرالمؤمنین علي علیهالسلام، امامت را مايۀ نظمبخشي و انسجام امت،[1] و حضرت رضا علیهالسلام امامت را باعث سامان بخشيدن به امور مسلمين، تأمين صلاح مردم، عزت مؤمنان، پيشبرد اسلام و اجراي احکام و اقامۀ حدود الهي دانستهاند.[2]
انقلاب اسلامی نیز از روز اول به دنبال تحقق اهداف عالی مانند تأمین مصالح مادی و معنوی، نظم و انسجام، عزت مسلمین و اجرای احکام الهی شکلگرفته است. البته نبايد انتظار داشت که با گذشت زماني نهچندان طولانی از پيروزي انقلاب اسلامي، بهويژه با وجود برخي موانع داخلي و خارجي، به نصاب بالای موفقیتها رسيده باشيم؛ اما ميتوان گفت که برخلاف دوران رژیم پهلوي، جهت حرکت نظام جمهوري اسلامي به سمت استقلال از قدرتهاي بيگانه و رفع وابستگي و تحقق عدالت بوده است.
مقام معظم رهبری نیز به این نکته اشاره دارند که در بحث عدالت، عقب هستیم؛ «عدالت، عدالت اجتماعی، برداشتن فاصلههای زیاد بین قشرهای مختلف مردم. در این زمینه البتّه کمکاری داریم، عقبماندگی داریم، کاری که باید در این زمینه انجام بگیرد آنچنانکه شایسته و بایسته و لازم بوده انجام نگرفته؛ باید به جد دنبال این باشیم و بدانید که به توفیق الهی دنبال این هستیم و از این قضیّه صرفِنظر نخواهیم کرد؛ این یکی از پایههای اصلی نظام جمهوری اسلامی است. البتّه راهش مبارزهی با ظلم و مبارزهی با فساد است.»[3]
ازاینرو آسيبشناسي نظام جمهوري اسلامي ميتواند ما را در شناسايي عوامل عدم بهرهگيري صحيح و کامل از ظرفيتهاي اسلام برای نظام جمهوري اسلامي و موانع پيش رو ياري رساند و منافاتی با دفاع از اصل نظریه سیاسی اسلام و حکومت اسلامی ندارد.
این نکته را نباید فراموش کرد که با وجود مسائل و مشکلات و فتنههای مختلف در سالهای پس از انقلاب، نقش رهبری در حفظ وحدت نظام اسلامی و هدایت سیاستهای کلان در سالهای پس از انقلاب به حقیقت کمنظیر بوده است؛ بر اساس فرمايش حضرت زهرا سلاماللهعلیها در خطبۀ فدک که فرمودند: «خداوند ايمان را براي تطهير از شرک... و امامت را براي جلوگيري از تفرقه لازم گردانيد»[4]، وليّ فقيه نيز در عصر پرآشوب غيبت، با بهرهگيري از ظرفيتهاي جايگاه مقدس ولایتفقیه، در تلاش است با الگو گیری از امامان معصوم، وحدت و انسجام را در جامعۀ اسلامي برقرار كند.
در پایان بايد توجه داشت که حکومت اسلامی ، مفهومي دارای مراتب متفاوت است که بهترين شکل آن با کمترين نقايص، در زمان حضرت حجت عجلاللهتعالی فرجه محقق خواهد شد؛ اما تا پيش از آن، شکلگیری مراتب ديگري از حکومت اسلامی ، هرچند با مشکلات و نقايص، ميتواند بهتدريج زمينهساز ارتقا و رشد جامعه اسلامي و درنتیجه شكلگيري حکومت اسلامی با شرايط مطلوبتر گردد.
پینوشت
[1] تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص339، ح7752؛ الْإِمَامَةُ نِظَامُ الْأُمَّة.
[2] عيون اخبار الرضا، ج1، ص218؛ إنَّ الْإِمَامَةَ زِمَامُ الدِّينِ وَنِظَامُ الْمُسْلِمِينَ وَصَلَاحُ الدُّنْيا وَعِزُّ الْمُؤْمِنِينَ إِنَّ الْإِمَامَةَ أُسُ الْإِسْلَامِ النَّامِي وَفَرْعُهُ السَّامِي بِالْإِمَامِ تَمَامُ الصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَالصِّيامِ وَالْحَجِّ وَالْجِهَادِ وَتَوْفِيرُ الْفَيءِ وَالصَّدَقَاتِ وَإِمْضَاءُ الْحُدُودِ وَالْأَحْكَامِ وَمَنْعُ الثُّغُورِ وَالْأَطْرَافِ.
[3] بیانات رهبری در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش۱۳۹۶/۱۱/۱۹.
[4] علل الشرائع، ج1، ص248؛ فَرَضَ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ... وَالْإِمَامَةَ لَمّا مِنَ الْفُرْقَةِ.