اهمیت مقوله جمعیت در پیشبرد اهداف اسلام

18:45 - 1401/05/10

توصیه و تلاش برای کثرت جمعیت مسلمانان را می‌توان در منابع دینی به خوبی ردیابی کرد؛ زیرا وجود جمعیت باعث ایجاد قدرت و توانایی در انجام فرامین الهی در سطح جامعه خواهد شد؛ چه آنکه در سیره آل الله نیز این مطلب به خوبی مشاهده می‌شود.

در نگاه اسلام، فزونی جمعیت هیچ‌گاه دلیل بر حقانیت نیست؛ بلکه مدار و میزان برای شناخت حق و باطل، اصول مسلم عقلی و استدلال‌های عقلانی است.[1] انسان مومن اگر بر صحیح بودن مسیر خویش ایمان داشته باشد، هرگز از کثرت جمعیت در جبهه باطل، هراسان و بیمناک نمی‌شود.

با این وجود، نمی‌توان از موضوع جمعیت و مباحث پیرامون آن به عنوان موضوعی راهبردی و استراتژیک، چشم پوشی کرد که بی‌شک یکی از رازهای موفقیت حکومت‌ها، حاکمان و سیاستمداران می‌باشد.

کمترین فایده‌ جمعیت برای هر گروه، اقتداری است که برای آن ایجاد می‌کند؛ زیرا جمعیت منبع قدرت و رکن مهم پیشرفت و توسعه جامعه است.

از طرف دیگر، بحث جمعیت، یکی از موضوعاتی است که در پیشرفت و توسعه هر کشوری نقش اساسی ایفا می‌کند، به طوری که با بررسی دقیق مقوله جمعیت، تأثیر آن در زوایای گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی جامعه نمایان می‌شود. توصیه متفکرین اجتماعی غربی نیز در گذشته همواره در جهت تکثير مواليد و افزایش جمعیت بوده است.[2]

به هر روی، در آیات و روایات اهل بیت علیهم السلام و سیره ایشان به خوبی می‌توان به مسأله اهمیت کثرت جمعیت پی برد و آن را الگویی مناسب برای رهروان راستین آنها قرار داد.

نعمت بودن افزایش جمعیت در قرآن 
حضرت شعیب خطاب به اهالی قوم مَدیَن فرمود: «وَ لا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ اذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَليلاً فَكَثَّرَكُمْ وَ انْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدين‏؛[3] و بر سر راهی ننشینید که کسانی را که به خدا ایمان آورده‌اند بترسانید و از راه خدا باز دارید و بخواهید آن را با وسوسه و اغواگری کج نشان دهید؛ و به یاد آورید زمانی که جمعیت اندکی بودید، ولی شما را فزونی داد، و با تأمل بنگرید که سرانجام بدکاران عصیانگر چگونه شد.»

هر چند این آیه خطاب به قوم مدین است اما خداوند تکثیر نسل آنها را به عنوان نعمتی بر آنها یادآور می‌شود که گواه خوبی بر این است که افزایش جمعیت در یک قوم نه تنها نباید منفی تلقی شده و با آن مخالفت شود بلکه باید به عنوان نعمتی تاثیرگذار از طرف پروردگار به آن نگریسته شود.

اهمیت جمعیت مسلمانان در سیره آل الله 
الف- خاتم الانبیاء
با اینکه خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله در دوره سیزده سال حضور در مکه و با وجود یاران و دوستان اندک، استوار و ثابت قدم برای تبلیغ دین حق تلاش کردند، اما به خوبی می‌دانستند که گسترش اسلام نیازمند افزایش جمعیت و دعوت مردم به آئین حق است؛ از این رو پس از وفات حامی اصلی مسلمانان یعنی جناب ابوطالب علیه السلام، به طائف سفر کردند، به امید آن که قبیله ثقیف که پس از قریش مهم‌ترین قبیله عرب بود، به دین اسلام بگرود.[4]

ب- امیرالمومنین 
امیرالمومنین علیه السلام نیز خلافت الهی را حق مسلم خود می‌دانستند و در راه رسیدن به حق از هیچ کس هراسان نبودند، اما به دلیل آنکه جمعیت طرفدار امیرالمومنین برای رویارویی با انحرافات جامعه اسلامی کافی نبود،[5] خدا و رسول الله از امیرالمومنین علیه السلام پیمان صبر و سکوت گرفتند.[6]

جالب آنکه بیست و پنج سال بعد به محض آنکه جمعیت مسلمانان به یکباره با امیرالمومنین به عنوان خلیفه چهارم بیعت کردند، ایشان حجت را برای پذیرش مقام خلافت ظاهری تمام دیده و با آن مخالفت نکردند.[7]

ج- سیدالشهداء
امام حسین علیه السلام برای پرهیز از بیعت با یزید لعنة الله علیه و مخالفت با خلافت او راهی مکه شدند. اما هنگامی که تقاضای همراه با اصرار کوفیان در قالب نامه‌های پی در پی برای عهده‌داری رهبری و امامت روبرو شدند،‌ حرکت به کوفه را در دستور کار خود قرار دادند.[8]

این گواه بر تاثیرگذاری جمعیت در تصمیم‌گیری امام یک جامعه می‌باشد.

رهیافت 
به هر روی، از بررسی مجموع آیات و روایات و سیره اهل بیت علیهم السلام می‌توان سیاست راهبردی جمعیت در اسلام را، فزونی جمعیت کمی و کیفی با هدف تحقق سیاست «افزایش قدرت جامعه اسلامی و تأثیرگذاری آن» و «افزایش پیروان دین حق و تحقق هدف آفرینش» دانست و نتیجه گرفت که دین اسلام نسبت به تکثیر اولاد در همه زمان‌ها اهتمام داشته است.

پی نوشت
1. مجلسی، بحار الأنوار، ج‏40، ص: 126.
2. تبیین و بررسی دیدگاه‌های مستنبط از آیات و روایات در مورد سیاست راهبردی تکثیر موالید و افزایش جمعیت در اسلام، نشریه مطالعات زن و خانواده،‌ شماره 2.
3. اعراف/86.
4. میرشریفی، درسنامه تاریخ اسلام، ج1، ص: 120.
5. صدوق،‌علل الشرائع، ج‏1، ص: 148.
6. کلینی، الكافي، ج‏1، ص: 282.
7. نهج البلاغة، خطبه سوم، معروف به خطبه شقشقیة.
8. جعفری، تشيع در مسير تاريخ، ص: 211.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 7 =
*****